جوکر، تریلر چندلایه و خوشساختِ تاد فیلیپس، حتی پیش از آنکه روی پردهٔ نقرهای به نمایش دربیاید چالشهایی برانگیخته بود.
چالشهای پیش از نمایش
به گزارش آفتابنیوز؛ اف.بی.آی، پلیس فدرال آمریکا همزمان با اکران فیلم از افزایش تهدیدهای آنلاین خبر داد. بسیاری از این پستهای تهدیدآمیز به تیراندازی سال ۲۰۱۲ در اورورای کلورادو اشاره داشت، جایی که میزبان نمایش دومین ساختهٔ کریستوفر نولان از سهگانهٔ بتمن با نام «شوالیهٔ تاریک بر میخیزد» بود، فیلمی که شخصیت جوکر نقش منفی آن بود.
معترضی با گریم جوکر در بولیوی با پلیس صحبت میکند -عکس از رویترز
فیلم با تمرکز بر تحولِ منفی شخصیت اصلیاش، مردمی خشمگین از ظلم را تصویر میکند که به تأسی از ضدقهرمانی عاصی، راهی خیابانها میشوند. آنگاه فقرا در برابر اغنیا صفآرایی میکنند در حالیکه شهر (گاتام سیتی) بهتدریج در کام آشوب فرو میرود.
از سوی دیگر شماری از منتقدان آمریکایی بر این نکته انگشت گذاشتهاند که این فیلم میتواند انگیزهٔ جرائمی باشد مشابه آنچه تماشاگرانش بر پرده میبینند، آنهم در کشوری که داغدار تیراندازیها و کشتارهای دستهجمعی است.
تظاهرکنندهای در شمایل جوکر در اعتراضهای ماه اکتبر شیلی، عکس از رویترز
همزمانی اعتراض بر پرده سینما و اعتراض در صحنهٔ خیابان
اما نمیتوان رابطهٔ موفقیت این فیلم و زمان پخشش را نادیده گرفت. جوکر زمانی راهی پردهٔ سینماهای جهان شد که خیابانهای بسیاری از شهرهای جهان صحنهٔ اعتراضهای مردمی است. از هنککنگ و لبنان و شیلی گرفته تا اکوادور و کاتالونیا. و حالا شماری از معترضان در این کشورها ماسک یا گریم جوکر را بر چهره دارند.
اما آیا واقعا این کار معنایی دارد؟ آیا واقعا زدنِ ماسک جوکر با خواست عدالت اجتماعی و دموکراسی یا استقلالطلبی همخوان است؟ برخی میگویند اگر پیام پنهان فیلمنامه را به دقت از نظر بگذرانیم احتمالا به این نتیجه میرسیم که چنین نیست.
تظاهرکنندهای در شیلی با چهرهٔ جوکر، عکس از رویترز
داستان فیلم واقعا چه میگوید؟
فیلمنامهٔ تاد فیلیپس و اسکات سیلور ماجرای یک جنبش اجتماعی خشونتبار را روایت میکند که به پیروی از اعمال ویرانگر یک شخصیت عمیقا بیمار صورت میگیرد.
گرچه همین حالا هم کاربرانی در شبکههای اجتماعی تصویر جوکر را به جای تصویر خود نشاندهاند، که بیش از هر چیز گویای نیاز به نمایش و بیان اعتراض بر حق است اما نباید از این واقعیت غافل بود که جوکرِ این فیلم انسانی است عمیقا غمگین، تنها و طرد شده، که به اجبار مجرد مانده و بنابراین مسائلش با دغدغههای واقعی معترضان امروز تفاوت دارد.
اگر چنین باشد، یکی پنداشتن این دو سطح از دغدغه، از یک سو اشتباه گرفتن هدف اعتراض اجتماعی و از سوی دیگر برداشت نادرستی از معنای فیلم به نظر میرسد.
تصویری از تظاهرات ضددولتی در هنگ کنگ، عکس از رویترز
ضدقهرمان معترض؛ قهرمان ضداعتراض
این نخستین بار نیست که تحول منفی یک ضدقهرمان با شخصیت اجتماعستیز در سینما تصویر میشود، شاید تراویس (با بازی رابرت دنیرو) در «رانندهٔ تاکسی» و یا مایکل (با بازی آل پاچینو) در «پدرخوانده» نمونههای برجستهٔ این امر باشند.
گرچه تحول مثبت ضدقهرمان و کارکرد اینچنینی نمادی مشابه را میتوان نقاب معروف گای فاکس در فیلم «الف به نشانهٔ انتقام» (V for vendetta) دانست.
اما جوکر دستکم از یک بابت با اسلافش تفاوت دارد، رفتار او بسیار ناخودآگاهتر و بنابراین پیشبینیناپذیرتر است. تراویسِ رانندهٔ تاکسی میخواهد چیزی را در جهان بیرونی «درست» کند و یا به تعبیری «شهر را از آشغال پاک کند» و مایکلِ پدرخوانده آشکارا در پی «تحکیم قدرت خانواده» در میان مافیا است.
اما آرتورِ جوکر نه میخواهد چیزی را درست کند و نه میخواهد قدرتی کسب کند، او دربارهٔ آنچه از او سر میزند تصمیمی نمیگیرد، او اجازه میدهد واپسزدگیها، ناکامیها و بیماری روانیاش به شکل خشونت از وجودش بیرون بزند و مثل خون قربانیهایش، هرجا که خواست جاری شود.
جوکر حتی به فکر دستگیر نشدن هم نیست، چون برایش مهم نیست. اما فاجعهٔ واقعی آنجاست که خشم کور بخشی از جامعه او را میرهاند و تا مقام پیشوایی آشوب خیابانی بالا میبرد و این همان چیزی است که منتقدان را نگران کرده است.
یواکیم فونیکس یکی از بیادماندنیترین نقشآفرینیهایش را در جوکر ارائه کرد
اگر سازندگان فیلم میخواستند با تصویر کردنِ ویرانیِ دراماتیکِ یک شخصیت جامعهستیز، به سرمایهداری لجامگسیختهای که محرومان جامعه را در پنجه میفشارد هشدار بدهند، در عوض همیشه عدهای هم هستند که قهرمانشان همانا ضدقهرمان است، یعنی همانها که بیش از آنچه خواستی روشن و هدفمند، آنها را به خیابان آورده باشد، نیاز به دیده شدن، خشونت و وندالیسم آنها را بیرون کشیده است.
نمونههایی از این گونه معترضان را در شماری از ناآرامیهای اخیر (مانند بخشی از جنبش جلیقه زردها در فرانسه) میتوان دید.
اینجاست که کم کم آشکار میشود ضدقهرمان فیلم جوکر، که موفق میشود ترحم و همدردی تماشاگرش را نیز برانگیزد، درواقع روایتگر نزول انسانی است که رفتارش به واقع ضدیت با هرگونه اعتراض واقعی است.