شکرخدا گودرزی نویسنده درمورد ۷ نمایشنامه خود که قرار است شنبه 23 آذر در خانه تئاتر رونمایی شود گفت: هفت نمایشنامهام عبارتند از: بهرام چوبینه، خواجه نظام الملک، خواجه نصیرالدین طوسی، رستم و اسفندیار، سیاووش، سهروردی و به نام گل از این 7 اثر به جز نمایشنامه های به نام گل و خواجه نصیرالدین طوسی باقی آثار بر روی صحنه اجرا شدند و درحال رایزنی برای اجرای نمایشنامه خواجه نصیرالدین طوسی در تالار وحدت هستم.
او به ویژگی مشترکی که در تمامی این نمایشنامه ها وجود دارد اشاره کرد و اظهارداشت: ویژگی مشترکی که در این آثار وجود دارد مبحث تداوم فرهنگی، اندیشه ایرانشهری و فرهنگ ایرانی که در این آثار نوشته شده منهای یکی از آثار و آن به نام گل است که آن هم باتوجه به تطبیق شرایط سیاسی و اجتماعی تقریبا با باقی نمایشنامه ها یکسان است.
گودرزی درمورد هر یک از نمایشنامهها که برگرفته از شخصیت های اساطیری و تاریخی ایرانی است توضیح داد و بیان داشت: نمایش «بهرام چوبینه» که در سال 1388 اجرا شد. نگاهی به قصهی بهرام چوبینه دارد البته با این رویکرد که او در دورهی ساسانیان یکی از سرداران ایرانی است که به کیش مزدکی منتصب بود و همین انتصاب باعث سرکوبش شد در این نمایشنامه نگاهی به آن دوره تاریخی و مسائل دیگر شده است.
نمایشنامه سیاووش رویکردی به قصه سیاوش در اوستا و شاهنامه دارد که سیاووش درواقع از قهرمانان اسطوره ای ما ایزد نبات یاهمان ایزد گیاهان هست که ایرد گیاهان نماد به اصطلاح مظلومیت و همچنین نماد صلح و دوستی است. اساسا ایزد نبات چنین ویژگی در اساطیر ما دارد و سیاووش قربانی صلح طلبی خودش میشود.
نمایشنامه خواجه نظام الملک به قصه وزیر شایسته دوره سلجوقی ایران می پردازد او کسی است که سیرالملوک یا سیاست نامه را به نگارش درآورده و بسیار فرد تاثیرگذاری در دوره سلجوقیبوده است چرا که به نوعی وحدت ملی را در آن دوران ایجاد می کند و ایران گستردهی دارای حکومت های ملوک الطوایفی را دارای یک مرکزیت و قدرت مرکزی می کند وهمچینین به نهاد وزارت شانیت اساسی میبخشد.
رستم و اسفندیار نگاهی دیگرگونه به رستم و اسفندیار است و با این پرسش شروع می شود که چرا فردوسی بزرگ آسیب جای اسفندیار را در چشمان او گذاشته و اگر چشمان اسفندیار آسیب جای اسفندیار قلمداد شده و مورد واکاوی قرار گرفته به این دلیل است که جهان بینی اسفندیار یک جهان بینی نادرستی است و آن جهان بینی است که قصد دارد با زور و قلدری دین رایج آن زمان را به دیگران تفهیم کند و دیگران را با زور شمشیر به پذیرش آن وادارد و دراین نمایشنامه به واکاوی این مسئله پرداختم.
اثر بعدی سهروردی است. سهروردی را سال 1396 در تالار وحدت به روی صحنه بردم و در این نمایشنامه به یکسال پایانی زندگی سهروردی میپردازم به داستان بهچگونگی کشته شدنش توسط مفتیان زمان خودش می پردازد که در آن دوران به طرز فجیعی کشته می شود.
همچنین او درمورد دو نمایشنامه تازه اش که تا به حال به روی صحنه نرفته است توضیح داد: دو اثر جدید من خواجه نصیرالدین طوسی و به نام گل است.
خواجه نصیرالدین طوسی به زندگی وزیر بزرگ ایرانی در دوره ی هلاکوخان مغول می پردازد که دو کار بزرگ در دوران خودش انجام میدهد یکی از آن کارها این است که باعث برچیده شدن حکومت عباسیان می شود و دومین کار او بناکردن رصدخانه مراغه است.
آخرین و جدیدترین اثر من به نام گل قصه ای اقتباس شده از امبرتو اکو است که موضوع آن به کلیسایی در منطقه گل می پردازد این کلیسا کوچک در زمان قرون وسطا یکی از تاثیرگذارتین کلیساها هست و این نمایشنامه به مناسبات کلیسا در آن دوران پرداخته است.