احمدشاه قاجار آخرین پادشاه سلسله قاجاریه بود که در دوران ولیعهدیش چنانکه باید و شاید به تعلیم و تربیت او توجه نشد با این حال احمدشاه بسیار باهوش بود و علاقه مفرطی به تحصیل به خصوص علم حقوق و تاریخ داشت و موقع فراغت را به مذاکره و مطالعه می گذراند.
زمانی که مشروطه خواهان، تهران را در ۲۴ تیر ۱۲۸۸ خورشیدی تصرف کردند، محمد علی شاه به دلیل علاقه مفرط به او حاضر نمیشد، وی را برای تاجگذاری به مشروطه خواهان واگذار کند اما به دلیل فشار مشروطه خواهان به این امر راضی شد. همچنین برای خلع رسمی محمدعلی شاه و به تخت نشاندن پسر ارشدش در ۲۵ تیر ۱۲۸۸ خورشیدی، ۶ تن از رجال درجه اول ایران، سیدعبدالله بهبهانی، سیدمحمد امامجمعه، نظامالملک، موثقالدوله، علاءالدوله و علاءالملک به نمایندگی از طرف هیأت عالی به سفارت روس رفتند و پس از شرفیابی به حضور شاه جدید متنی که شامل ۱۲ لایحه بود قرائت و تسلیم او کردند: «به عرض پیشگاه اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاهی سلطان احمد شاه خلدالله ملکه و سلطنیه میرساند، چون اعلیحضرت محمدعلیشاه پدر والا مقام آن اعلیحضرت به حسب مقتضیات وقت از امر خطیر سلطنت معاف شدهاند، به موجب مواد ۳۶-۳۷ قانون اساسی، مجلس فوقالعاده مبعوثان که در تاریخ ۲۷ جمادیالثانی ۱۳۲۷ در بهارستان منعقد شد، اعلیحضرتتان را به سلطنت ایران برگزیده و نیابت سلطنت را موقتاً به حضرت مستطاب اشرف عالی آقای عضدالملک دامت شوکته واگذار کردهاند تا بعد از انعقاد پارلمان به موجب ماده ۳۷ قانون اساسی، قرار قطعی درباره سلطنت داده شود.» پس از قرائت این لایحه احمدشاه که کودکی ۱۲ ساله بود، همراه رجال درجه اول ایران از سفارت روسیه در منطقه زرگنده، رهسپار سلطنتآباد، قصر ییلاقی شاهان قاجار شد. بعد از گذشت پنج روز احمدشاه ۱۲ ساله را آماده رفتن به پایتخت کردند هر چند باید گفت که احمدشاه تا رسیدن به سن قانونی نقشی در اداره کشور نداشت و عضدالملک، بزرگ خاندان قاجار که از طرف شورایی متشکل از علما و برخی نمایندگان مجلس اول و سران مجاهدین به نیابت سلطنت برگزیده شده بود، زمام امور را بر عهده گرفت.
بی طرفی ایران در جنگ جهانی اول
دوره سلطنت احمدشاه از لحاظ بحران های بین المللی دارای اهمیت است چرا که وقوع جنگ جهانی اول، وقوع انقلاب اکتبر روسیه عملاً در تحولات و آشوب های داخل ایران بی تأثیر نبود. تاجگذاری احمدشاه مصادف با شروع جنگ جهانی اول بود، شاه جوان موضع ایران را بی طرفی اعلام کرد و به دستور وی، مستوفیالممالک رئیسالوزرا با صدور بیانیهای به طور رسمی بیطرفی ایران را در جنگ بینالملل اعلام کرد و حتی خود احمدشاه در نطق افتتاحیه مجلس سوم شورای ملی، بیانیه بی طرفی ایران را دوباره خواند و بر آن صحه گذاشت. او در متن خود آورده بود: نظر به اینکه در این اوقات متأسفانه بین دول اروپا نایره جنگ مشتعل است و ممکن است این محاربه به حدود مملکت ما نزدیک شود و نظر به اینکه روابط ودادیه ما بحمدالله با دول متخاصمه برقرار است، برای اینکه عموم اهالی از نیات مقدسه ما در حفظ و صیانت این روابط حسنه نسبت به دول متحاربه مطلع باشند، امر و مقرر میفرماییم که جناب مستطاب اجل اشرف افخم اکرم مهین دستور معظم مستوفیالممالک، رئیسالوزرا و وزیر داخله فرمان ملوکانه را به فرمانفرمایان و حکام و مأموران دولت ابلاغ دارند که دولت ما در این موقع مسلک بیطرفی را اتخاذ و روابط دوستانه خود را با دول متخاصمه کماکان حفظ و صیانت مینماید و به این لحاظ، مأموران دولت را باید متوجه نمایند که نباید وجهاً منالوجوه برّاً و بحراً کمک به همراهی یا ضدیت هر یک از دول متخاصمه نموده و یا اسلحه و ادوات حربیه برای یکی از طرفین تدارک و یا حمل کنند و باید از طرفداری با هر کدام از دول متحاربه پرهیز و احتراز نموده، مسلک بیطرفی دولت متبوعه خود را کاملاَ رعایت نمایند و در تکمیل حفظ بیطرفی و صیانت روابط حسنه باز آنچه هیأت دولت ما مصلحت داند و به عرض برسد در اجرای مقررات آن امر ملوکانه شرف صدور خواهد یافت. اما اعلام بیطرفی ایران تأثیر چندانی بر چگونگی مواجهه دولت های متخاصم در استفاده از موقعیت سوقالجیشی ایران نداشت و نیروهای روسیه و انگلیس و حتی عثمانی از شمال، غرب و جنوب وارد ایران شدند. از طرف دیگر جدا از آسیبهای جبرانناپذیر ناشی از اثرات جنگ برای مردم ایران، سلطنت در دستان شاهی کم تجربه و جوان قرار داشت، بنابراین در این دوران صحنه سیاست داخلی کشور شاهد چالشها و مشکلات زیادی بود، برای مثال کابینه های این دوره هر کدام کمتر از ۱۰۰ روز روی کار بودند و در این برهه از تاریخ شاهد ظهور و سقوط کابینههای مختلف کم دوام هستیم.
لغو قرارداد ۱۹۱۹
از اتفاقات مهمی که در دوران سلطنت احمدشاه قاجار در ایران رخ داد، ماجرای قرارداد ۱۹۱۹ میلادی - ۱۲۹۸ خورشیدی است. قراردادی که میان انگلیس با دولت وقت ایران پس از هفت ماه گفت وگوی پنهانی با حسن وثوقالدوله و با پرداخت ۴۰۰ هزار تومان رشوه بسته شد. در واقع این قرارداد ۶ ماده ای، ضامن همه منافع انگلیسی ها در ایران بود و به موجب آن ۲ رکن بزرگ کشور یعنی ارتش و دارایی تحت نظر رایزنان انگلیسی قرار می گرفت. همچنین امتیاز راهآهن و راههای شوسه ایران نیز به آنها واگذار میشد. در مقابل، دولت انگلیس متعهد شد، وامی به دولت وقت ایران دهد و خساراتی را که در جنگ جهانی اول به ایران وارد کرده بود، جبران و به احداث راه آهن جدید و تجدیدنظر در تعرفههای گمرکی اقدام کند. هر چند این قرارداد بر اثر مخالفتهای داخلی و خارجی و مغایرت آن با قانون اساسی مشروطه، هرگز به اجرا درنیامد اما در لغو این قرارداد نقش احمدشاه مورد توجه مورخین قرار گرفته است.
درباره شخصیت و چگونگی اقدامات و تصمیمات احمدشاه قاجار نظرات متفاوتی به وسیله مورخان ارایه شده است، حسین مکی روزنامه نگار و سیاستمدار اعتقاد دارد که احمدشاه با همه جوانی و با وجود فشارهای خائنان میهن و زمامداران وطنفروش و درباریان انگلوفیل سبیل چرب شده، مقاومت و مردانگی به خرج داده و با همه فشارها و تهدیدها که بعدها هم عملی شد، امضای آن قرارداد را برای شرف و آبروی خود و مملکتش مضر دانسته، آن را امضا نکرد. البته باید گفت همچنان که تغییرات سیاست بین الملل و آشفتگی و نابسامانی های داخلی ایران نقش عمده ای در انعقاد قرارداد یک جانبه ۱۹۱۹ ایفا کرد، یکی از دلایل لغو آن را می بایست در پیوند با رقابت قدرت های جهانی و مخالفت هایی که از طرف آنها صورت گرفت، جست وجو کرد. به عبارتی اگر از میان رفتن توازن قدرت های خارجی در ایران به ویژه خروج موقت شوروی از میدان سیاست، دولت مردان انگلیس را تشویق کرد تا مقاصد انحصارطلبانه خود را در قالب قرارداد استعماری ۱۹۱۹ در ایران پیاده کنند، برقراری مجدد موازنه میان قدرت های خارجی به ویژه تمایل بلشویک های روسیه به ایجاد مناسبات سیاسی و اقتصادی با ایران، کارگزاران سیاست انگلیس را در رسیدن به مقاصد و مطامع خود با مشکل های متعددی مواجه ساخت. در واقع رویکرد مجدد سیاست خارجی ایران و احمدشاه به شوروی در شرایطی صورت گرفت که این دولت نوبنیاد ضمن انتقاد از سیاست های گذشته دولت روسیه تزاری در ایران، قرارداد ۱۹۱۹ را هم شدیداً مورد حمله قرار داد. در نتیجه اتخاذ سیاست دو طرفه از طرف دولت مردان ایران، می توانست استقلال ایران را در چالش با بحران های بین المللی تا حدودی حفظ کند.
حسین مکی، این دیپلماسی احمد شاه را از ۲ اصل اساسی ذیل ناشی می داند: مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ و دیگر اقدام برای انعقاد و پیمان میان ایران و شوروی تا در نتیجه آن نفوذ انگلیسی ها را کاهش دهد و همسایه شمالی را وارد صحنه ایران گرداند. مکی می افزاید که احمد شاه همین استراتژی را یگانه عامل استقلال کشورش می شناخت و تمامی تلاش های خود را در راستای تحقق این سیاست به کار می گرفت. همچنین احمد شاه با تجاربی که از گذشته به دست آورده بود، کوشید تا مجدداٌ تعادل میان انگلیس و شوروی را برقرار سازد.
خلع احمدشاه از سلطنت
در سوم اسفند ۱۲۹۹ کودتایی به وسیله رضا خان میر پنج با همکاری سید ضیاءالدین طباطبایی و طرح ریزی ژنرال آیرونساید افسر عالی رتبه انگلیس اجرا شد. در این کودتا مقاومت چندانی از طرف نیروهای محافظ تهران دیده نشد و تنها تلفات نیروهای کودتا چند تن از نیروهای قزاق بود. بعد از این کودتا احمد شاه مجبور به امضای حکم وزیر الوزرایی سیدضیاء شد اما یک سال بعد موفق به عزل او با کمک رضا خان میرپنج شد. پس از کابینه سیدضیاء کابینه قوام، مشیر الدوله، کابینه دوم قوام، مستوفی الممالک و کابینه آخر مشیرالدوله از طرف احمد شاه روی کار آمدند، سپس احمد شاه به اجبار در آبان ۱۳۰۲ خورشیدی رضاخان سپه سالار را به نخست وزیری انتخاب کرد از این به بعد رضاخان به طور مخفیانه و سپس علنی، موجبات برکناری شاه قاجار از فرماندهی کل قوا و سلطنت را فراهم آورد. احمدشاه مدتی پس از آن که از سفر دوم خود به اروپا که ۱۰ ماه بهطول انجامیده بود بازگشت، فرمان ریاستالوزرایی سردار سپه را صادر کرد و چند روز بعد، راهی اروپا شد، در واقع غیبت طولانی احمدشاه و حضور نداشتن او در ایران، زمینه را برای هرگونه فعالیت رضاخان به دست او داد و رضاخان پس از شکست طرح جمهوری، خواستار براندازی و انقراض قاجار شد که در نهایت به آن کار موفق شد. پس از آن، تلاش احمدشاه برای بازپسگیری قدرت به جایی نرسید هر چند احمدشاه تا پایان عمر خود قدرت رضاخان را نامشروع میدانست: «تشبثات او (رضاخان) و همراهانش تماماً نامشروع است و نزد همه مسلم است... سردار سپه با این تشبثات و اقداماتی که میکند، هیچگاه نخواهد توانست، تخت و تاج و سلطنت را از قاجارها برباید اما با وجود مخالفت احمدشاه و برخی از درباریان، مجلس پنجم شورای ملی به لایحه پایان حکومت قاجاریه رأی مثبت داد و اینگونه آخرین فصل از کتاب این سلسله رقم خورد و تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی صورت گرفت. بدین ترتیب احمدشاه با رای مثبت مجلس شورای ملی در ۹ آبان ۱۳۰۴ خورشیدی از سلطنت خلع شد. به متعاقب این امر با تشکیل مجلس موسسان رضا خان حکومت را در دست گرفت و سلسله سلطنتی ۱۵۳ ساله قاجار در ایران پایان یافت.
پایانی بر زندگی احمدشاه
سرانجام احمدشاه چهار سال بعد از خلع از مقام سلطنت در نهم اسفند ۱۳۰۸ خورشیدی در ۳۳ سالگی و بر اثر بیماری ورم کلیه در نویی سورسن در حومه پاریس دیده از جهان فروبست بنا بر وصیت او پیکرش از فرانسه به وسیله هواپیما به عتبات عالیات حمل و در کنار پدرش در کربلا دفن شد.