آفتابنیوز : آفتاب: گزارشهای انتشار یافته مبنی بر اقدام احتمالی وزارت خارجه آمریکا در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست «گروهایتروریستی» با واکنش سرد نزدیکترین متحدان آمریکا در اروپا و خاورمیانه مواجه شد.
خبرگزاری رویتر روز یکشنبه تحلیلی را در این خصوص منتشر ساخته که ترجمه آن با اندکی تلخیص از نظرتان میگذرد: «ظاهرا وزارت امور خارجه آمریکا در حال انجام بررسیهای نهایی جهت قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست گروههای تروریستی این وزارتخانه است، اقدامی که برای نخستین بار علیه یک نیروی نظامی متشکل و منظم تحت کنترل حکومت مرکزی اعمال میشود.»
چارلز دانبار دیپلمات سابق وزارت خارجه آمریکا در تهران (1963-1967) و رئیس واحد روابط بینالملل دانشگاه بوستون در اینباره میگوید: «به نظر میرسد که وزارت خارجه میخواهد رویارویی با ایران را به تاخیر بیاندازد. هرچند واقعیت این است که کار دیگری هم از دست آنها بر نمیآید».
این در حالیاست که تقریبا همه معتقدند چنین اقداماتی نخواهد توانست باعث تغییر رفتار ایران شود. یک دیپلمات بلندپایه عرب که خواسته نامش فاش نشود معتقد است که قراردادن نام سپاه پاسداران در فهرست بدهای وزارت خارجه آمریکا اقدامی است که بیشتر تحت تاثیر مشاجرات سیاسی داخلی آمریکا در خصوص چگونگی تنظیم سیاستهای واشنگتن در قبال ایران است: «اینکه اقدام وزارت خارجه واقعا تاثیرات عملی به همراه داشته باشد منوط به ایناست که کشورهای اروپایی و عربی تا چهاندازه با واشنگتن در این زمینه همعقیدهباشند».
واقعیت آنست که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نهاد مردمی بود که از اولین روزهای پیروزی انقلاب درسال 1357 شکل گرفت. این نهاد انقلابی از بطن جامعه ایران برخواست و چهره ای کاملا مردمی داشت.
ضرورت تشکیل این نهاد را باید در نبود نیروهای امنیتی و نظامی مطمئن در روزهای بعد از پیروزی انقلاب جستجو کرد. نابسامانی های بعد از انقلاب در مناطق مختلف کشور که بسیاری از آنها رنگ و بوی توطئه برای برانداز و تجزیه طلبی را داشتند عامل اصلی تشکیل سپاه پاسداران بود.
بواقع باید گفت مردمی که علیه رژیم گذشته انقلاب کرده و آنرا پیروز کرده بودند، اینک برای حفظ دستاورد خود نیرویی را تشکیل دادند که از دسترنج شان حفاظت کند. دسترنجی که با هزینه های گزاف و خونهای بی شماری به بار نشسته بود.
اما با گذشت زمان و جدی شدن خطرهای سیاسی، امنیتی و نظامی علیه انقلاب و نهایتا شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که با تحریک نیروهای فرامنطقه ای برای مهار انقلاب اسلامی شروع شد، لازم بود که سپاه پاسداران انقلاب نیز سازمان یافته شود و منسجم تر و تخصصی تر عمل کند.
ضرورت دیگری که تشکیل سپاه پاسداران را یادآور میشد، تناسب منطقی بین وسعت خاک با جمعیت و نیروهای نظامی بود. رژیم قبل نیز با تکیه بر همین تناسب برای توسعه ارتش تلاش میکرد.
بهرصورت سپاه پاسداران با شروع جنگ عراق علیه ایران سازمان یافته تر شد. تا آنجا که ستاد، فرماندهان، لشکرها و گردان های خود را تشکیل داد و در پایان جنگ نیز بعنوان یک نیروی کارآمد و ورزیده در جمع نیروهای مسلح جمهوری اسلامی قرار گرفت. اما سپاه اینبار آنقدر بزرگ شده بود که دیگر نمی شد آنرا در سایر نیروها ادغام کرد.
بواقع باید گفت که سپاه پاسداران مانند سایر نیروهای نظامی و امنیتی کشور بازوی اصلی و جدی برای حفظ ارزشهای انقلاب بوده است. بنابراین سپاه پاسداران همیشه عضوی از بدنه نظام جمهوری اسلامی بوده و هست. عضوی اصلی که به هر شکل حذف آن به معنای نابودی کل مجموعه است. عضوی که نمیتوان آنرا فرعی دانست.
ازسوی دیگر دوستان و دشمنان انقلاب بخوبی میدانند،که سپاه هرچه انجام داده است با دستور یا تایید رهبران و شخصیت های سیاسی کشور انجام داده است. به این ترتیب اگر امروز سیاستمداران آمریکایی تصور میکنند که با تروریست نامیدن سپاه میتوانند این عضو اصلی نظام را از جامعه و نظام اسلامی جدا کنند سخت در اشتباه هستند. سپاه پاسداران و نظام جمهوری اسلامی در واقع روح و جسمی عجین شده اند. آنها چنان در هم تنیده اند که نمیتوان از هم تفکیک شان کرد.
نتیجه این بحث را چنین باید بیان کرد که چون کاخ سفید برای ایجاد یک آشوب و جنگ دیگر در منطقه بهانه لازم را ندارد، با تروریست نامیده سپاه سعی دارد که افکار عمومی خود و جهان را برای یک درگیری نظامی دیگر آماده کند. البته این رویه نیز جزء لاینفک ماهیت سلطه طلبی و ابرقدرتی آمریکاست.