آثار و پیامدهای این ویروس جدای از اپیدمیها و اتفاقات نظیر ۱۱ سپتامبر و وقایع خاورمیانه و نیز ویروس ابولا، سارس، ظهور و افول داعش و ... است. جهان در حال تجربه سریعترین تغییرات تاریخ بشر است، این روزها تمام نهادهای رسمی و غیررسمی در تمام کشورها به شهروندان توصیه میکنند که برای در امان ماندن از خطر ابتلا به کرونا «در خانه بمانید» که این نوع رفتارها سبب نوعی «بازگشت به نهاد خانواده» و اهمیت و کارکرد آن به عنوان یکی از پنج نهاد اصلی در جوامع در سطح جهان شد.
سه ضلع مهم و مؤثر مبارزه با بیماری شامل نهادهای دولت، خانواده و بنگاه به اهمیت باهم بودن در مبارزه برای برطرف کردن آسیبهای کروناویروس پی بردند و در کنار رسانهها، وسایل ارتباط جمعی و شبکههای مجازی متحد شدند چرا کهویروس کووید ۱۹ می تواند خیلی زود همه کشورهای فقیر و غنی را بدون توجه به تفاوت و فاصله در شاخصهای توسعه انسانی یا شاخص فلاکت، شمال و جنوب، حاشیه شهرها، همه خانوادهها از مقامات و سلبریتی ها تا ستارهها و کارگران را مبتلا کند هرچند در روند درمان تفاوت و تبیض های آشکاری بین برش های یاد شده به چشم می خورد. در واقع نوعی بازاندیشی در تعریف همبستگی جهانی و انسجام اجتماعی از یک سو و محوریت نهاد خانواده از سوی دیگر بروز و نمود پیدا کرد همچنین قرنطینه و حبس و انزوا و رعایت فاصله گذاری های مکانی و فیزیکی توصیه شده توسط سازمان بهداشت جهانی استفاده از استعداد دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی را ضروری کرد.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بوعلیسینا با بیان اینکه نهاد خانواده در ایران بسیار مهم و حتی تا جایگاه تقدس بالا برده شده است، مطرح کرد: شرایط اجتماعی و اقتصادی چند دهه گذشته سبب ظهور انواعی از تغییرات در فرم و محتوای خانواده ایرانی و سبک زندگی آن شده است. برداشتها و اشاعههای رسمی الگوی دینی از خانواده تا الگوی عرفی و جهانی، متأثر از روند جهانی شدن به ویژه در سالهای اخیر منجر به بروز مسائلی چون طلاق، طلاق عاطفی، الگوهای فرزندپروزی، حقوق زنان و مضیقههای ازدواج و مشکلات معیشتی در کنار رونق فضای مجازی، فرصتها و آسیبهای آن، افزایش تحصیلات و مشارکت اجتماعی زنان و ... شده که همگی زمینه ساز چالشهای مهم برای نهاد خانواده در ایران شده است.
دکتر اسدالله نقدی در گفتوگو با ایسنا، شیوع کروناویروس، ضرورت ماندن در خانه، تعطیلی فعالیتهای اقتصادی و مناسبات اجتماعی را باعث دور هم بودن و حضور فیزیکی اعضای خانواده به مدت طولانی در فضای خانهها دانست و گفت: جمعیت عمده شهرنشین امروزی در واحدهای آپارتمانی کوچک در کنار بُعد خانوار شهری بیش از چهار نفر و تزاحمات گوناگون و نبود فرصتهای فراغت، بالا بودن نرخ مشکلات و معضلات خانواده پیش از کرونا، نبود فرهنگ تعامل و گفتوگوی سازنده و فرهنگ تحمل و بردباری برای برخی خانوادهها مسئله ساز شده است و از طرفی برای گروه دیگری فرصت و توفیق اجباری برای لذت بردن شده همچنین مرخصیهای والدین کانون خانواده را گرمتر و توأم با احترام و محبت کرده که این رخداد در شرایط قبل از کرونا قابل تصور و ممکن نبود.
وی ادامه داد: به نظر میرسد جنبه آسیب شناختی مسئله در خانه ماندن از اهمیت و جدیت بالایی برخوردار است که نیازمند بررسی بیشتری است. این پرسش اینگونه خواهد بود که اگر در این میان خانه مکانی امن برای افراد و اعضای خود به ویژه زنان و کودکان ایجاد میکند و گاه ناامن در مقیاس خردتر که ممکن است شامل مردان و سرزنش عدم تأمین و مضیقههای مالی به علت بیکاری نیز باشد بنابراین خانوادهها چگونه با شرایط خاص کرونایی و قرنطینه سازگار شدند؟
نقدی با بیان اینکه متخصصان دانش خانواده هشدار میدهند که خانه نشینی اجباری میتواند فرصتی مناسب یا تهدیدی جدی باشد، افزود: تهدید از این جهت که حضور مستمر اعضای خانواده در خانه میتواند سبب بروز و ظهور و افزایش تعارضات زناشویی و درون خانوداگی شود. پژوهشهای پیشین نشان میدهند که وقتی اعضای خانواده برای مدتی طولانی در کنار هم قرار میگیرند، ظرفیت اختلاف نظر و تعارضات بین فردی افزایش مییابد.
وی با اشاره به اینکه نهاد خانواده در ایران امروز به علت تغییرات ارزشی، اجتماعی، جهانی شدن، بروز بحرانهای اقتصادی و بیکاری از رضایت مناسبی از زندگی مشترک تا قبل از ظهور کروناویروس برخوردار نبود چراکه در معرض نابسامانی، بدکارکردی و ظهور انواعی از بحرانها قرار داشت، اظهار کرد: برخی شواهد نشان میدهند خانواده ایرانی در هفتههای اولیه با تغییر مسیر از ضعف و ناتوانی به سوی مسئولیت پذیری که بیش از گذشته بوده، حرکت کرده است. حس همدلی و خیرخواهی مادران و مسئولیت پذیری پدران نسبت به گذشته و حضور فرزندان بیش از قبل به ایجاد کانون گرم و صمیمی کمک شایانی کرده اما با طولانی شدن تعطیلات، قرنطینه و فشارهای روانی و مالی این روند به افزایش پرخاش، تعارض، تضاد نقشهای اجتماعی و حتی به سمت خشونت فیزیکی سوق پیدا کرده است.
این پژوهشگر علوم اجتماعی با تأکید بر اینکه یکی از پیامدهای «فشارهای کرونایی» کودک آزاری در قرنطینه است، گفت: به عبارت دیگر وقتی قربانی در دام آزاردهنده خود اسیر میشود، موضوع تبدیل به یک بحران میشود. برای بسیاری از کودکان، مدرسه مکانی برای آموختن و معاشرت است اما کم نیستند کودکانی که مدرسه را به عنوان مکانی برای پناه بردن از ناامنیهای خانه تصور میکنند، کودکانی که همواره در معرض خطر کودک آزاری قرار دارند نه فقط در ایران بلکه بنا بر گزارش یونیسف، صدها میلیون کودک در سراسر جهان در دوران شیوع کرونا در معرض انواع کودک آزاریها از جمله بدرفتاری، خشونت جنسی، بهرهکشی، محرومیت اجتماعی و جدایی از مراقبانشان قرار دارند.
وی با اشاره به اینکه سازمانهای حامی حقوق کودکان هشدار میدهند که بسته شدن مدارس و اجبار به ماندن در چهاردیواری خانه باعث شده است که و وضعیت جسمی و روحی کودکان از دید ناظران پنهان بماند، بیان کرد: همین مسئله احتمال کودک آزاری را افزایش میدهد تا جایی که ممکن است وخامت اوضاع تا مرز تهدید زندگی کودکان پیش برود. این وضعیت به طور مثال زندگی را برای کودکانی که والدینی معتاد، افسرده و دچار اختلال دارند، دشوارتر میکند چراکه هیچ کس رنج و مصیبتشان را در پشت دیوارهای خانهها نمیبیند بنابراین یکی از مشکلات بسیار شایع جامعه امروزی، معضل طلاق عاطفی کودکان و عدم ارتباط مؤثر بین والدین و فرزندان است.
نقدی با بیان اینکه اقدامات و رفتارهایی قبیل تعطیلی مدارس، خانه نشینی کودکان، پخش مستمر اخبار کرونا از صداوسیما حتی در برنامههای کودک و یا در گپ و گفتهای خانوادگی، محدودیتهای حرکتی کودکان و اجبار آنها به ماندن در خانه برای مدتی طولانی سبب انواع فشارهای روانی و ترس برای آینده شده است، اظهار کرد: بیکاری اجباری گروهی دیگر و پیامدهای اقتصادی کرونا بر استرس محیط خانه میافزاید و به این ترتیب زمینه وقوع خشونتهای خانگی علیه زنان و کودکان را فراهم میکند؛ به عنوان مثال گزارشهای تازه منتشر شده از چین حاکی از آن است که در برخی مناطق، خشونتها و آزار خانگی در دوران قرنطینه سه برابر بیشتر از دوران پیش از آن بوده است.
وی با بیان اینکه یکی از نیازهای عاطفی خانوادهها، دور هم جمع شدن اعضای خانواده است، خاطرنشان کرد: متأسفانه به علت مشغلههای روزمره، این امکان چه برای والدین و چه فرزندان قبل از شیوع کرونا غیرممکن بود. اما امروز این ویروس فرصتی برای همراهی و همدلی صمیمانه اعضای خانواده و فضایی برای تبادل فرهنگی نسلهای مختلف در یک خانواده فراهم کرده است و میتوان با زمینهسازی پرورش و تربیت صحیح فرزندان از طرف والدین کاستیها را برطرف کرد.
وی ادامه داد: کاتیا گریهگر، از مرکز مشاوره زنان و کمک به قربانیان تجاوز جنسی در آلمان فدرال(bff) میگوید «در وضعیت کنونی، همسرانی که دست به اقدامات خشونتآمیز میزنند، بسیار کمتر از گذشته از خانههای خود بیرون میآیند بنابراین امکان تماس قربانیان با مراکز مشاوره برای مطلع کردن آنها از وقوع یک خشونت یا احتمال وقوع خشونت تقریباً غیرممکن است. بازدیدهای شخصی از سوی شبکههای پشتیبان زنان، کودکان و ارائه خدمات اجتماعی به آنها نیز به علت ترس از انتشار کروناویروس به شدت کاهش یافته است و به همین علت بسیاری از سازمانهای مدافع حقوق قربانیان خشونت های خانگی از همسایگان خواستهاند چنانچه از وقوع چنین حوادثی مطلع شدند، مثلاً اگر از آپارتمان همسایه خود فریادهای بلند یا صدای گریه شنیدند، با پلیس تماس بگیرند.»
نقدی با تأکید بر اینکه هنر یک جامعه پویا و مشارکتی برقرار کردن تعامل و ارتباط سازنده است که لازمه آن ابزاری به نام گفتگو است، بیان کرد: باید مهارت محوری گفتوگو را مدنظر قرار داد که با تمرین و تمرین و پیاده کردن آن در عرصه عمل می توان بر این مشکلات فائق آمد که میتوان به مواردی از قبیل گرایش به یادگیری دائمی، رعایت تام احترام دیگران در ارتباطات و گفتوگوها، از دل سخن گفتن بدون طعنه و کنایه و ابهام، گوش فرادادن به هنگام شنیدن، فرضیات را به تعلیق درآوردن و پرهیز از پیش داوری، جویایی و کنجکاوی، جانبداری سازنده و منصفانه، داشتن ذهن باز، آمادگی پذیرش نوآوریها، پرهیز از شتاب، عجله و داشتن طمأنینه، نظارت بر خویشتن خویش، گذشت در جریان اختلافها و تفاوت نظرها و برابری در گفتگو اشاره کرد.
وی با بیان اینکه در شرایط کرونایی، قرنطینه و در خانه ماندن همه اعضای خانواده، اهمیت این اصول بیشتر نمایان میشود، افزود: والدین، فرزندان و جوانان باید بتوانند درک متقابل، گفتوگوی تعاملی و مشارکتی داشته باشند بنابراین باید مکانیزمهای سازگاری خانوادههای ایرانی با آثار و پیامدهای دوران قرنطینه بر خانواده را به عنوان یک دستاورد مطالعه کرد تا آورده این دوران در رخدادهای مشابه آینده در سیاستگذاری اجتماعی استفاده شود.
نقدی عمومیت، پذیرش و تثبیت آموزش مجازی و ایده «هر خانه یک مدرسه» با وجود همه کاستی ها و ایرادات را دستاورد بحران کرونا دانست و گفت: کم شدن تردد و حمل و نقل و کم شدن آلودگی آب و هوا و شهرها، پررنگ شدن نقش و جایگاه دنیای مجازی، الکترونیک و شبکههای اجتماعی، افزایش و توجه به نهاد بازی و بازیهای سنتی در محیطهای خانه، احیای نهاد خانواده و اهمیت سرمایه اجتماعی و جایگزینی الترناتیوهای مناسب برای تعاملات اجتماعی جاری و سنتی و در نهایت تغییر فرهنگ بهداشت و سلامت از دستاوردهای این بحران تلقی می شود.