در دل داستان و موضوع سریال گهگاه انتقاداتی در قالب طنز بیان میشود که هم شیرین است و هم خط قرمزها را حفظ میکند. در ابتدا این سریال با چالش سایت همسریابی و ازدواجهای سوری شوخی شد؛ موضوعی که شاید در واقع تلخ باشد اما با رگههای طنز قابل باور و پذیرش برای مخاطب است. در سری نخست، موضوع تولید و صادرات تخمه آفتابگردان، وجه غالب سریال بود و در سری جدید به انار و جشن انار و محصولات آن، پرداخته شده و در جشن انار، به بهانه معرفی بهترین تولیدکنندگان، طعنههایی به نحوه داوری و انتخاب برگزیدگان جشنواره فیلم فجر هم زده شد. همین نوع اشاره به جشنواره فجر و واکنشهای رسانهای و اجتماعی به این سکانس و سکانسهایی دیگر، نشان داد همانند «پایتخت»، این مجموعه هم مخاطبان بسیاری دارد.
شوخی بعدی این سریال با رفتار برخی از مسوولان با اتفاقات و بحرانها بود. این اعتراض به مدیری که برای بازدید از مناطق زلزلهزده به میان مردم میرفت، همراه شد و مردمی که منتظر رسیدن تجهیزات و امکانات به منطقه بودند اما مدیر قصد گرفتن سلفی با آنها را داشت. این اعتراض و انتقاد سریال «نون. خ» که عمدتا اهالی همان دیار کرمانشاه و کردستاناند و در زمان زلزله استان هم، شاهد عینی این اتفاق بودهاند، هنرمندانه در جریان این سریال به تصویر کشیده شده است؛ حتی در زمان پیگیری کاراکترهای سریال که همه نوعی بزرگ آبادی و کشاورزان صاحبنام منطقهاند هم قابل تأمل بود که طعنهای به پاسخگویی برخی از مسوولان زد. در این بین با پراید و گاز پیکنیکی نیز شوخیهایی صورت گرفت.
از دیگر شوخیهای بامزه «نون. خ» فردی بود که به دنبال زلزله سر پل ذهاب به کرمانشاه آمده بود و به عنوان وزیر جوان معرفی شد و با مردم سلفی گرفت؛ سپس اعلام کرد وزیر جوان در ماشین کناری بوده و شخص او نیست. به این ترتیب مردم منتظر پیاده شدن وزیر جوان بودند که پیرمردی از ماشین پیاده شد که در زمان قاجار به کرسی وزارت نشسته بود و به عنوان جوانترین وزیر شناخته میشود. محمدجواد آذریجهرمی(وزیر ارتباطات) نیز واکنش خود را در صفحه توییترش به اشتراک گذاشت.
یکی دیگر از شوخیهای مربوط به استقلال در این سریال، شوخی با اسم «دیاباته»، مهاجم استقلال بود. همچنین شوخی جالبی با تکهکلام احمدینژاد صورت گرفت. صحنه سوال نورالدین از دایی شفیع درباره خواندن کتاب آیین شوهرداری، صحنه برگشتن خلیل که بچه نوزادش را در بغل مامور راهنمایی و رانندگی میدیدیم و گاو سلمان (جاناتان) و علائمی که سلمان با جاناتان برای ارتباط دارد و صدایش میزد: «هی جاناتان، جاناتان»، ارجاع دادن اتفاقات بامزه داستان به یک سوال جذاب که جواب اکثر آنها هم «مهلقا خانم» است و...
به طور کل ساخت سریالها یا فیلمهایی با محوریت یک قوم، امری مانند راه رفتن بر لبه تیغ است و همواره ریسک و حساسیت زیادی را به همراه دارد؛ اما باید بگوییم سریال«نون. خ» انصافا تا به حال در جذب مخاطب و ارائه یک محصول نمایشی موفق عمل کرده است. مزیت این شوخیها در این است که در حد و حدود خود عمل کرده و جواب هم میدهد و بر ارجاعات بیرون از قصه استوار نیست و اگر مخاطبی از طعنه مورد نظر سازندگان هم بیخبر باشد باز هم جوابگو است. در کل میتوان به این اشاره کرد که تمام نکات مثبت سریال شاید به این دلیل است که سعید آقاخانی به عنوان بازیگر اصلی و کارگردان سریال چون خود کرد است، با اشراف کامل بر فرهنگ و جامعه کردستان از هر گونه لغزش و سهلانگاری پرهیز کرده و با حساسیت و موشکافی کارش را به انجام رسانده و به تعبیری در مقابل سختیهای انجام چنین پروژهای کوتاه نیامده است.
صبح نو