«علیرضا حقیقی دروازهبان تیم ملی فوتبال در جام جهانی ۲۰۱۴ و جام ملتهای آسیا ۲۰۱۵ در برنامه دورهمی مهران مدیری، وقتی قرار شد هر کلمهای که میشنود را با اولین چیزی که به ذهنش میآید توصیف کند، در مواجهه با کلمه کیروش پاسخ داد: «پدر فوتبال ایران.» البته او در ادامه قید «به نوعی» را هم اضافه کرد تا کمی از بار مطلق بودن این اظهار نظر بکاهد. انگار خودش هم بعد از گفتن جمله اول ناگاه متوجه این نکته شده بود که این اظهار نظر کمی اغراقآمیز است. با این حال آن چه از برنامه پنجشنبه شب دورهمی و از آن مصاحبه طولانی بیرون آمد همین تک جمله بود: کیروش پدر فوتبال ایران.
رابطه حقیقی با کیروش یکی از عمیقترین روابط بازیکن - مربی در سالهای حضور مرد پرتغالی در فوتبال ایران بوده است. حقیقی بدون شک خودش را مدیون کیروش میداند؛ چراکه اگر دیسیپلین او نبود احتمالا حقیقی نمیتوانست فیکس تیم ملی در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان باشد و مقابل بزرگانی چون مسی و ادین ژکو به میدان برود و چند سال بعد در مقابل مهران مدیری بتواند بگوید: «تقریبا به تمام آرزوهای فوتبالیام رسیدم.» به زبان سادهتر هنوز هم خیلیها معتقدند که مهدی رحمتی آمادهترین گلر آن زمان فوتبال ایران بود که بهواسطه درگیری با کیروش از تیم ملی کنار ماند. با این حال و حتی اگر بپذیریم حقیقی میتواند هر جایگاهی را برای هر فردی ازجمله کیروش در فوتبال ایران در نظر بگیرد، این جمله که کیروش پدر فوتبال این مملکت است، بسیار مناقشهبرانگیز به نظر میرسد.
معمولا وقتی لفظ پدر یک چیزی بر کسی اطلاق میشود منظور این است که آن شخص تاثیر بسزایی در شکلگیری، رشد و کسب موفقیت آن چیز بهخصوص داشته. مثلا اگر گفته میشود دکتر حسابی پدر فیزیک ایران است، به این دلیل است که او فیزیک مدرن را وارد ایران کرده است و در آن زمان که ما از لحاظ علمی خیلی عقب افتاده بودیم، ایشان با تاسیس آزمایشگاهها و تربیت شاگردان زیاد توانست این علم را در ایران فراگیر کند و در نهایت راهی که او آغاز کرده بود به موفقیتهایی نائل شد. این در مورد پدر علم زلزلهشناسی، پدر علم فناوری نانو و هر کسی که چنین لقبی میگیرد، صدق میکند.»
نویسنده در ادامه این یادداشت مدعی شده است: «حال اگر چنین وضعیتی را بخواهیم با کاری که کیروش در فوتبال ایران کرد تطابق دهیم، متوجه میشویم که هیچ کدامشان در مورد سرمربی سابق تیم ملی صدق نمیکند. کیروش فوتبال مدرن را به ایران وارد نکرد، کیروش شاگردانی تربیت نکرد که به گسترش فوتبال مدرن در ایران کمک کنند و ضمنا غیر از حضور در دو دوره متوالی جام جهانی، او دستاورد دیگری برای فوتبال ایران نداشت. البته باید دقت داشته باشیم که منظور از دستاورد دقیقا کسب نتیجه است. همان طور که در علوم دیگر دستاورد جایی منظور میشود که نتیجهای به جز نتایج قبلی رقم بخورد. ما در جام جهانی برزیل و روسیه در مرحله گروهی حذف شدیم؛ همانطور که در دورههای پیش حذف میشدیم. با این تفاوت که در روسیه بهتر بازی کردیم. ما در جام ملتهای آسیا هم نتوانستیم قهرمان شویم و اتفاقا در این مورد ما قبلا سه بار این عنوان را به دست آورده بودیم.
از همه مهمتر بعد از کیروش چیزی از آنچه او در این هشت سال ساخته بود، باقی نماند. نه دستیاری تربیت شده بود و نه بازیکنان نشان دادند به بلوغی رسیدهاند که میتوانند بدون حضور او نیز تواناییهای خودشان را نشان دهند. نتیجه بازیهای ایران مقابل بحرین و عراق شاهد این مدعاست. پس با احترام به کیروش و تمام تلاشهایش در هشت سال فعالیت در فوتبال ایران و حتی اگر نتوانیم بهراحتی نام کسی را برای دریافت عنوان پدر فوتبال ایران اسم ببریم با قاطعیت میتوانیم بگوییم که کیروش قطعا آن آدم نیست.»