ماجرای این حادثه هولناک از شهریور سال ۹۳ زمانی فاش شد که مرد ۳۳ سالهای با سر و صورت و پیکری سوخته به بخش سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد انتقال یافت.
پوست جمع شده و صورت سوخته «الف-الف» به حدی وحشتناک بود که کمتر کسی میتوانست نظاره گر این حادثه تلخ باشد. کادر درمانی بیمارستان بلافاصله وارد عمل شدند و پیکر نیمه جان مرد ۳۳ ساله را به اتاق عمل بردند. بررسیهای مقدماتی بیانگر آن بود که مصدوم حادثه مورد اسیدپاشی عمدی قرار گرفته است و مایع اسید با ورود به عمق چشمان وی، نه تنها بینایی کامل او را از بین برده بلکه آسیبهای هولناکی را به دیگر اعضای بدن او مانند بینی، گوش، لب، دهان و ... رسانده است.
در همین اثنا زنی میان سال با تسلیم شکواییهای به دستگاه قضایی، اظهار کرد: زنی به نام «ف-م» ظرف حاوی اسید را روی صورت پسرم پاشیده است به گونهای که اکنون وضعیت وخیم و نگران کنندهای در بیمارستان دارد و بینایی دو چشمش را نیز از دست داده است.
به دنبال شکایت این زن، پرونده هولناک اسیدپاشی به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی ارسال شد و بدین ترتیب گروه ویژهای از کارآگاهان جرایم مهمه با نظارت مستقیم و هدایت سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) مامور رسیدگی به این ماجرا شدند، اما تحقیقات کارآگاهان نشان میداد که زن ۳۰ ساله پس از ارتکاب این جرم هولناک به مکان نامعلومی گریخته است؛ بنابراین گزارش، در حالی که تحقیقات گسترده کارآگاهان با ردیابیهای اطلاعاتی به محل اختفای زن جوان رسیده بود او حدود ۲۰ روز بعد و زمانی که خود را در تنگنای محاصره کارآگاهان میدید به ناچار تسلیم قانون شد و خود را به پلیس معرفی کرد.
«ف-م» که به صراحت اسیدپاشی را پذیرفته بود در بازجوییها به مشکلات و بروز اختلافات با «الف-الف» (مصدوم) اشاره کرد و گفت: مربی یکی از رشتههای رزمی هستم که پس از آشنایی با «الف-الف» به او علاقهمند شدم. از همسرم طلاق گرفتم و حضانت فرزندم را نیز به شوهر سابقم سپردم و به عقد موقت «الف» درآمدم و قرار بود بعد از مدتی مرا به عقد دایم خودش درآورد، اما او ناگهان در تیرماه با دختر دیگری ازدواج کرد و تصمیم گرفت به رابطه با من پایان دهد. من هم که زندگیام را به خاطر یک عشق خیابانی متلاشی کرده بودم وقتی با این شکست در زندگی روبه رو شدم نقشهای برای انتقام کشیدم و او را به بهانه «آخرین دیدار» به ساختمانی در مشهد کشاندم و در یک فرصت مناسب اسیدها را روی او خالی کردم و ...
به دنبال اعترافات صریح متهم در حضور سرهنگ کارآگاه حسین بیدمشکی (رئیس پلیس وقت آگاهی خراسان رضوی) و در مراحل بازپرسی، این پرونده با صدور کیفرخواست در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و مورد رسیدگی قرار گرفت. «ف-م» (زن ۳۰ ساله) در جلسات دادگاه که با حضور وکلای مدافع برگزار شد باز هم به صراحت ارتکاب جرم را پذیرفت و از اقدام هولناک خود ابراز پشیمانی کرد. در همین حال قضات دادگاه با بررسی محتویات پرونده و گزارشهای پزشکی قانونی و نیروهای انتظامی، در حالی رای به پرداخت دیههای بسیار سنگین و تحمل ۱۰ سال زندان از جنبه عمومی جرم دادند که با استناد به برخی دلایل و مستندات، معتقد بودند به علت رعایت نشدن تساوی، اجرای حکم قصاص عضو (نابینا کردن دو چشم) امکان ندارد و ...
با توجه به این که رای صادرشده از سوی قضات شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور بود به همین دلیل رای مذکور مورد اعتراض قرار گرفت و این پرونده برای رسیدگی دقیقتر به شعبه ششم دیوان عالی ارسال شد، اما قضات دیوان عالی در حالی بخشهای زیادی از رای صادرشده را تایید کردند که درباره قصاص بینایی دو چشم، نقصی را بر رای مذکور وارد دانستند و پرونده را برای رسیدگی به شعبه هم عرض ارجاع دادند و بدین ترتیب این پرونده در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی مصطفی بندهای و مستشاری قاضی محمد شجاع پورفدکی زیر ذره بین قضاوت قرار گرفت. این بار متهم در برابر قضات با تجربهای ایستاده بود که به خط به خط پرونده اشراف داشتند و با مطالعه دقیق این جرم وحشتناک، چتری از تجزیه و تحلیلهای کارشناسی را بر جلسات دادگاه گشودند و اظهارات و اعترافات متهم در مراحل دادرسی را مورد استناد قرار دادند. «ف-م» در بخشی از اعترافات خود گفت: با هم به مشهد آمدیم و به همان منزل رفتیم. بعد از مشاجره و جر و بحث، او مرا کتک زد، ولی باز هم چیزی نگفتم. صبح که از خواب بیدار شدیم. «الف» هنوز دراز کشیده بود که من اسیدها را برداشتم و روی صورت او ریختم. «الف» مرا اذیت میکرد و بلاهای زیادی به سرم آورده بود و ...
روزنامه خراسان در پایان نوشته است: در نهایت قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، پس از مشورتهای قضایی و با استنادات دقیق قانونی و شرعی، رای به قصاص بینایی دو چشم متهم دادند به گونهای که حدقه چشمان بماند! چرا که قضات دیوان عالی کشور دیگر بخشهای رای صادرشده را تایید کرده بودند. این گونه بود که بار دیگر رای قاطعی در دادگستری خراسان رضوی و بدون توجه به جنجالها و تنها با استنادات دقیق قانونی صادر شد تا باز هم بنا به تاکید ابراهیم رئیسی (رئیس قوه قضاییه) و همچنین قاضی غلامعلی صادقی (رئیس کل دادگستری خراسان رضوی) این آرا مورد تجزیه و تحلیلهای حقوقدانان و کارشناسان امر قرار گیرد و تجربهای برای دانشجویان و دانش اندوزان حقوقی و قضایی و درس عبرتی برای تبهکاران باشد.
شایان ذکر است، طبق قانون، رای صادرشده از سوی قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.