پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، این کشور با سرلوحه قرار دادن «اول آمریکا» تامین منافع یکجانبه در همه مناسبات بینالمللی را در پیش گرفت. در این مدت علاوه بر بروز اختلافهای عمیق در عرصه سیاسی، مناسبات تجاری و اقتصادی اروپاییها با ایالات متحده نیز هر روز با چالشی جدیدی روبرو و ادامه آن دشوارتر شده به گونهای که اتحادیه اروپا بارها تمایل خود را به رویگردانی از آمریکا و یافتن جایگزینی مناسب برای این شریک بزرگ سیاسی و اقتصادی نشان داده است.
ترامپ بیپروا اعلام کرده برای آنکه از تولید ملی در کشورش حمایت کند عوارض گمرکی بر کالا و خدمات وارداتی را افزایش میدهد. امری که براساس قوانین و مقررات سازمان جهانی تجارت غیرقانونی است.
این موضعگیریهای بیپرده ترامپ، بسیاری از مقامهای اروپایی را به واکنش وا داشته است؛ صدر اعظم آلمان در واکنشی تند به مانعتراشیهای کاخ سفید در توافقنامههای مهم بینالمللی تاکید کرده که کشورش و اروپا دیگر امیدی به آمریکا و انگلیس ندارند و آنها باید خود سرنوشتشان را در دست گیرند.
با توجه به اینکه چین به قدرتی بزرگ در عرصه اقتصادی و سیاسی جهان تبدیل شده سهم بزرگی در مناسبات تجاری جهان پیدا کرده است، نادیده گرفتن این قدرت برای دیگر کشورها ممکن نیست؛ براین اساس اروپاییها کمکم رویکرد خود به این کشور را تعدیل میکنند.
به نوشته روزنامه هاندلز بلات آلمان، مقامهای اروپایی قصد دارند امسال فصل جدیدی از مناسبات دوجانبه با چین را رقم بزنند. هر چند برای این منظور اروپاییها شروطی را مطرح میکنند، اما این خود نشان از تغییر دیدگاه بروکسل به پکن و برانداز کردن آن در قامت یک شریک سیاسی و اقتصادی تمام عیار دارد.
به تازگی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از تداوم همکاریها با چین خبر داده است. «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحلادیه اروپا در گفتوگو با شبکه خبری «یورو نیوز» گفت: «ما روابط مثبتی با چین داریم. کار من تلاش برای حفظ این روابط است.»
وی با یادآوری سیاستهای یکجانبه آمریکا به ویژه در مقابله با بحران کرونا تاکید کرد، با توجه به تاثیرات جهانی این بحران، کشورها باید به اتخاذ تدابیر یکجانبه پایان داده و به راهحلهای مبتنی بر چند جانبهگرایی روی آورند به طوری که نهادهای بینالمللی از قبیل سازمان ملل تقویت شوند نه اینکه تضعیف شوند.
این سخنان در آستانه سفر «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان به پکن انجام شده است. مرکل قرار است در این سفر که فردا (چهارشنبه) انجام میشود، مقدمات اتفاقی مهم در تاریخ مناسبات بروکسل-پکن را فراهم کند.
صدراعظم آلمان در این سفر ضمن دیدار با «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین و گفتوگو درباره مهمترین تحولات کنونی و آتی دو کشور، دستور کار مهم دیگری نیز در دست اقدام دارد و آن «برنامهریزی برای دیدار سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا و شی جینپینگ در آلمان» خواهد بود. قرار است برای نخستین بار سران ۲۷ عضو اتحادیه اروپا و چین بر سر یک میز بنشینند.
این نشست به احتمال زیاد در ماه سپتامبر (شهریور) در شهر لایپزیگ آلمان برگزار میشود و دو طرف میکوشند به توافقی جامع برای گسترش مناسبات اقتصادی دست یابند. هر چند در هفت سال اخیر تلاش شرکتهای اروپایی برای دریافت امتیاز همکاری با دومین اقتصاد بزرگ جهان بینتیجه بوده اما مقامهای بروکسل امیدوارند در نشست تعیین شده، این مسیر هموار شود.
اکنون با گذشت نیم قرن از برقراری مناسبات دیپلماتیک بین اتحادیه اروپا و چین، هر دو طرف میخواهند که این مناسبات مستحکمتر شود.
در این رابطه «جان فارنال» مشاور ارشد مرکز روابط اتحادیه اروپا و آسیا میگوید: چین و اتحادیه اروپا شرکای تجاری مهمی برای یکدیگر محسوب میشوند. نه فقط تجارت، بلکه سرمایهگذاری نیز از سوی دو طرف رشدی سریع دارد. پس از بحران مالی و کاهش ۲۵ درصدی ارزش یورو در برابر یوان چین، سرمایهگذاری این کشور در اروپا به سرعت افزایش یافته است.
وی میافزاید: اما این رابطه بیدردسر نبوده و با انواع مشکلات همراه است. برای اروپا مساله دسترسی به بازار چین است که کنترلهای فراوانی بر آن وجود دارد؛ احساس میشود که رفتار چین نسبت به سرمایهگذاران اروپایی عادلانه نیست و در مقایسه با رقبای چینی، محدودیتهای بیشتری نسبت به سرمایهگذاران قاره سبز اعمال میشود.
فارنال درباره مشکلات دیگر روابط تجاری اتحادیه اروپا و چین نیز میگوید: این نگرانی از سوی اروپا وجود دارد که صادرکنندگان چینی گاهی از یارانه و دسترسی ارزان به اعتبارات مالی برخوردارند.
از دیگر سو، برای چین همیشه این حس وجود دارد که اتحادیه اروپا هنوز این کشور را بعنوان یکی از قدرتهای مهم اقتصادی جهان به حساب نمیآورد. از جمله خواستههای دیگر پکن، صدور بیشتر ویزا برای کارگران و شرایط آسانتر برای سرمایهگذاری در اروپاست.
جمهوری خلق چین با حدود یک میلیارد و 300 میلیون جمعیت، نخستین صادرکننده جهان با رشد اقتصادی چشمگیر و دارا بودن کرسی دائم شورای امنیت، از نقش و جایگاه جهانی قابل توجهی برخوردار و در کنار اروپا از جمله بازیگران محوری در عرصه سیاست بینالملل در دهههای اخیر بوده است.
اگرچه چین یکی از کشورهای وابسته به ایدئولوژی جناح چپ بوده اما با این حال توانسته خود را با نظام بینالملل همراه کند و به عنوان یک قدرت اقتصادی و سیاسی بزرگ در عرصه جهانی مطرح شود.
در کنار چین، اتحادیه اروپا به عنوان قدرتمندترین نهاد مبتنی بر اتحاد بین دولتها در نیم قرن اخیر، توانسته هم بر قطبهای قدرت حاکم بر سیاست بینالملل و هم بر بینش پژوهشگران سیاست جهانی تاثیر بگذارد.
کارشناسان معتقدند اختلاف جدی بین اتحادیه اروپا و چین وجود ندارد و هیچیک از طرفین همدیگر را تهدیدی جدی نمیداند.
تقویت و افزایش روابط با اتحادیه اروپا بخش مهمی از سیاست خارجی چین را شکل میدهد. اروپا نیز حامی و علاقمند به ادغام چین در اقتصاد جهانی بوده است و با حمایت از ورود پکن به سازمان تجارت جهانی، این اقدام را در راستای منافع خود قلمداد میکند.