حمیدرضا گودرزی وکیل دادگستری و بازپرس سابق دادسرای جنایی تهران به سه موضوع در پرونده قتل رومینا اشاره میکند و میگوید: نکته اول در این پرونده وضع روحی بچهها و ارتباط خانوادهها با آنان است. باید آموزشهای لازم در اینباره به خانوادهها داده شود. من خودم سالها پیش قاضی پرونده شاهرخ و سمیه بودم. آن پرونده نیز بیشباهت به پرونده رومینا نیست. شاهرخ و سمیه هم سن بسیار کمی داشتند. سمیه هر طور بود میخواست با شاهرخ ازدواج کند، حتی آنها با هم فرار کرده بودند. ولی وقتی به خانههایشان بازگشتند، باز هم از طرف خانوادههایشان محدود شدند. کسی نبود تا با آنها صحبت و با دلایل منطقی قانعشان کند. آنقدر از طرف خانوادههایشان جواب منفی شنیدند تا اینکه در نهایت آن جنایت رخ داد، بنابراین باید آموزش ارتباط خانوادهها با فرزندان در جامعه از اهمیت بیشتری برخوردار شود تا دوباره شاهد چنین اتفاقهای وحشتناکی نباشیم.
وی ادامه میدهد: نکته دیگر نقش بهزیستی و سازمانهای مراقبتی بر اطفال است که باید در جامعه پررنگتر شود. مانند دیگر کشورها ما نیز باید قانون سختتری در مورد حمایت از کودکان داشته باشیم تا دست قاضی و بازپرس نیز در اینگونه پروندهها باز باشد. قضات در چارچوب قانون حکم صادرمیکنند و درباره رومینا و بازگرداندن او به خانه نیز همینطور بوده است.
گودرزی اظهار میکند: همچنین درباره پدر رومینا نیز طبق قانون با او برخورد خواهد شد اما کاش قانونی بود تا در اینگونه موارد که قصاص وجود ندارد، حداقل مجازات حبس ابد جایگزین شود تا بازدارنده باشد. بنابراین در این مورد نیز با خلأ قانونی مواجه هستیم و نیاز به اصلاح قانون داریم.
به گزارش ایسنا، ماجرای شاهرخ و سمیه جنایتی عشقی بود که در بعدازظهر چهارشنبه ۱۲ دی سال ۱۳۷۵ توسط دو نوجوان ۱۶ ساله به نامهای «شاهرخ وثوق» و «سمیه شهبازینیا» در خانهٔ ویلایی خیابان گاندی، کوچه ۲۳ رخ داد اما به دلایلی از جمله تعطیلی روز جمعه، تا روز ۱۵ دیماه (روز دفن اجساد مقتولان) گزارشی از آن در هیچیک از نشریات به چاپ نرسید.
این جنایت به علت سن پایین قاتلان، موضوع و خانوادگی بودن آن و بُهت افکار عمومی از چگونگی و چرایی آن شهرت یافت. در این حادثه، برادر ۸ ساله و خواهر ۱۳ سالهٔ سمیه به نامهای «محمدرضا» و «سپیده» در طبقهٔ دوم منزل پدری سمیه در خیابان گاندی، توسط وی و شاهرخ، به وسیلهٔ «خفه کردن با دست»، «آمپول هوا» (بنا بر ادعای شاهرخ و سمیه که گویا از سوی پزشکی قانونی تأیید نشد) و در نهایت «خفهکردن در وان حمام» کشته شدند. مادر سمیه نیز هدف این جنایت قرار داشت که به علت ناکام ماندن اقدام قاتلان، قتل افشا شد.
دادگاه در ۱۷ بهمن سال ۱۳۷۵ هر دو را به قصاص محکوم کرد که با اعلام گذشت پدر سمیه، شاهرخ به ۱۰ سال و سمیه به ۱۲ سال زندان محکوم شد.