«بازار سرمایه به انتهای راه خود رسیده؟»، «کار بورس دیگر تمام شده؟»، «اصلاح تا کی ادامه دارد؟»، «این ریزش اصلی بازار است؟»، «دولت از بورس خارج شده»، «اصلاح بازار دستوری است؟» و ...؛ این سوالات را فقط آنهایی که تازه پایشان به تالار شیشهای باز شده نمیپرسند، اینروزها که شاخص بیش از 20درصد از قله دو میلیون واحدی که چند هفته پیش فتح کرده بود، فاصله گرفته، قدیمیترهای بازار هم روزهای پر استرسی را با درگیری با چنین سوالاتی سپری میکنند.
در حالی که شاخص کل بورس طی یکسالونیم گذشته بیش از دو برابر شده، دو سه هفتهای میشود که با درگیری بر سر آمدن یا نیامدن صندوق ETF دولت معروف به دارا دوم، بیش از 20درصد اصلاح خورده و بسیاری از سهامداران را نگران کرده است. بر اساس آمارهای مستند، در طول 100روز سپری شده از سال جاری، به طور میانگین در هر روز، 820هزار نفر در بورس و فرابورس به مبادله سهام پرداختهاند؛ رقمی که از افزایش عمق این بازار حکایت دارد و نشان میدهد که تعداد بازیگران این بازار از 12میلیون نفر هم رد شده است. آمارها هم میگویند امسال برای بیش از چهارونیم میلیون نفر کد بورسی صادر شده؛ یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که اگر به طور متوسط هر یک از این افراد 10 میلیون سرمایه وارد بورس کرده باشند، حالا حدود 45تریلیون نقدینگی وارد بورس شده است.
این حجم قابلتوجه پول تازه وارد به بورس در حالی مطرح است که اگر به طور متوسط هر خانواده چهار نفر عضو داشته باشد، یعنی زندگی حدود 48میلیون نفر به بازیهای بورس گره خورده است. اگرچه ریزش پیدرپی اینروزهای بورس برای قدیمیترها به اندازه کد جدیدها ترسناک نیست و به قول خودشان اینروزها یادآور اتفاقات سال 92 است، اما جدیدترها در این میان تجربه هولناکی را در کارنامه زندگی خود سپری کرده و انگار در این بازار گیر کردهاند.
حالا در چنین شرایطی اتقاقات هفت سال پیش یکی پس از دیگری جلوی چشمان قدیمیها رژه میروند؛ از جلسات شبانه حقوقیها برای حمایت از بازار و انتشار گسترده آن توسط کانالهای تلگرامی تا کمپینهای عدم فروش سهام توسط حقیقیها و...؛ این در حالی است که به نظر میرسد درگیری اینروزهای خرس با گاو در این بازار برای جدیدترها یا همان چهارمیلیون و 500هزار نفری که به تازگی وارد کار شدهاند، گران تمام میشود. در چنین شرایطی گفته میشود که فقط در هفته جاری، 50میلیون دلار از ارزش کل بازار کاسته شده است. هفتههای منفی بورس در حالی سپری میشود که در بازارهای رقیب اما وضعیت بهتر است؛ دلار رشد ماهانه 6درصدی را تجربه کرده و سکه نیز با افزایش بیش از 4درصدی گوی سبقت را از بورس ربودهاند. هر چند پس از رشدهای پرشتاب قیمت سهام در یک سال اخیر، اصلاح قیمت امری طبیعی قلمداد میشود، اما سیاستهای یک بام و دوهوای دولتی در این ماه و تغییر یکشبه قوانین و بازگشت پس از آزمایشی ناموفق مهمترین دلایل قرمزپوشی بازار سهام در دومین ماه تابستان بود، سیاستهایی که بدون کسب نتیجهای مثبت تنها سرمایههای خرد و کلان را به بازی گرفت.
بازی خطرناک بورس با سرمایهها
بورس اینروزها بازی ترسناکی با بازیگران بازار سرمایه به راه انداخته است؛ بازی با دار و ندار بیش از 12میلیون سهامداری که از ابتدای سال جاری یکییکی پایشان به تالار شیشهای باز شد تا نقدینگی از بازارهای ارز و سکه به بزرگترین ساختمان خیابان حافظ منتقل شود. بازار سرمایه اما حالا دیگر بیش از یک ماهی میشود که به سبزی روزهای بهاری نیست؛ بازاری که حتی بعد از اخبار مثبت از قبیل افزایش سقف اعتبار کارگزاریها تا 50درصد و حتی تایید رسیدن پای یکی دیگر از صندوقهای ETF دولتی، روزهای قرمز رنگی را سپری میکند. آنطور که گزارشها نشان میدهند، جلسات متعددی در وزارت اقتصاد و دارایی درباره کلیت بازار برگزار شده و ایراداتی هم به روند اینروزها بازار گرفته شده؛ اما نکته قابل توجه این است که در هفتههای گذشته به دلیل شیطنتهای برخی از حقوقیها مثل رساندن سهم به مثبت پنج درصد و تبدیل آن به صف فروش نوعی جو ناامیدی را به بورس تزریق کرده است که خطر خروج نقدینگی از این بازار را در پی دارد. این جو منفی تا آنجا پیش رفته که حتی با وجود قرارگیری در هفته دولت و اخباری که درباره حمایت از بورس شنیده شد، باز هم روز گذشته و در حوالی ساعت 5/9صبح عدهای شروع به فروختن سهمهای خود کردند و سهام بسیاری از شرکتها با چنین حرکتی تا منفی پنج درصد افت کرد؛ بهطوریکه دیروز شاخص کل بورس با بیش از 50هزار واحد ریزش به یک میلیون و 608 هزار و 519 واحد رسید. این افت در حالی باز هم خبرساز شد که سکانداران اقتصادی در روزهای گذشته بر این نکته تاکید کرده بودند که دولت از بازار سرمایه حمایت میکند، و در این میان تحلیلگران نیز در برابر این نوع حمایت دولت از بورس مدام بر این نکته تاکید میکنند که نباید با دستکاری بازار را بالا و پایین کرد.
بازی بورس شبیه به بازی دلار در سالهای گذشته است
برخی از تحلیلگران در روزهای گذشته بر این نکته تاکید کرده بودند که در صورتی که شاخص از یک میلیون و 610 هزار واحد پایینتر برود، این به منزله ریزش بازار است و خطر پودری شدن سرمایهها وجود دارد. اما دیروز شاخص بورس در حالی از یک میلیون و 610 هزار واحد فاصله گرفت که موج جدیدی از نگرانی درباره ریزش بازار در میان بازیگران شکل گرفت؛ بهطوریکه گفته میشود دو روز پایانی هفته جاری روزهای سرنوشتسازی برای بازار هستند و ادامه افت شاخص به معنای ریزش بازار است و نه اصلاح. به نظر میرسد بورس اینروزها بازیای شبیه به بازی دلار با سرمایهها در سال 97 به راه انداخته است؛ سالی که سیاست ضربتی تک نرخی کردن ارز که به دنبال تلاطم و نوسان بازار ارز از سوی دولت اتخاذ شد و با قیمت رسمی ارز در فروردین ماه سال 97 به مبلغ 4200 تومان از سوی جهانگیری معاون اول رئیس جمهو اعلام شد را به مهم ترین موضوع اقتصاد که خود مسئله اول کشور است تبدیل شد. در نیمه اول سال 97 با اعلام ارز تک رقمی و عدم پذیرش هر نرخ دیگری غیر از نرخ رسمی و عدم عرضه آن از سوی دولت به متقاضیان و البته ایجاد انتظارات تورمی در اذهان عمومی و سوءاستفاده رانتخواران در بازار آزاد- که با بگیر و ببندها در چهارراه استانبول و تعطیلی صرافیها هم به جایی نرسید- قیمت دلار به صورت بیسابقهای در تاریخ، شروع به افزایش کرد و در ابتدای مهرماه به بیش از 18 هزار و 500 تومان صعود کرد؛ صعودی که خیلیها را تشویق به سرمایهگذاری در این بازار کرد و در آخر نیز با ضررهای هنگفتی سرمایههای خرد و خانگی خیلیها را به باد داد. در صورتی که بورس نیز به چنین روندی ادامه دهد، خیلیها راه خود را از این بازار جدا کرده و شاید دوباره همان اتفاقات در انتظار بازار ارز باشد. بیشک هجوم نقدینگی به هر بازاری به غیر بورس؛ البته در صورت استفاده درست از منابع، مخرب است و باید منتظر تبعات آن در همه بخشهای اقتصادی باشیم. ناگفته نماند که دیروز در کشاکش دعوای خرس و گاو بازار سرمایه، بالاخره حقوقیها دست به کار شدند و صفهای فروش برخی از نمادها تقریبا جمع شد که امید آن میرود با چنین حمایتهایی بازار روند متعادل خود را از سرگیرد.
تحلیل کارشناسی از وضعیت بورس
حرکت شاخص بورس بر مدار کاهش همچنان ادامه دارد و طی دو هفته گذشته شاهد کاهش شاخص از دو میلیون واحد به یک میلیون و ۶۰۰ واحد بودیم؛ اتفاقی که برخی آن را سقوط و برخی دیگر اصلاح شاخص میدانند و در این میان یک کارشناس بازار سرمایه بر این باور است همانطور که میزان صعود شاخص مشخص نبود، میزان نزول آن هم مشخص نیست.
مهرزاد منتظری در گفتوگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه فشار فروش عجیبی در بازار سرمایه وجود دارد، اظهار کرد: «همان موج صعودی در بازار که شاخص کل را از یک میلیون واحد به دو میلیون واحد که کسی انتظار نداشت و به دلیل فشار ورود نقدینگی اتفاق افتاد، این بار برعکس شده است و نقدینگی با سرعت درحال خروج از بازار است. به طوری که حمایتهایی که این چند روز از بازار شده است هم کمکی به توقف این روند نمیکند».
وی در پاسخ به این پرسش که ممکن است شاخص بورس تا چه میزانی کاهش داشته باشد، گفت:«همانطور که پیشبینی اینکه بورس تا چه حدی صعود میکند امکانپذیر نبود، مشخص نیست آخر نزول بازار کجاست و نمیتوان گفت تا چه زمانی ادامه دارد». این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به جمع شدن صف فروش برخی سهمها در روز گذشته اظهار کرد: «بازار باید قوی حمایت شود و برای این حمایت باید پولی وارد بازار شود که همه صفهای فروش را جمع کند. بنابراین به پول زیاد نیاز است، زیرا تا کنون پول زیادی از بازار خارج شده است. اگر دولت هنوز پشت بازار است نباید تجهیز منابع سخت باشد. باید دید این کار را میکند یا خیر. زیرا این بازار با حرف درست نمیشود». منتظری با بیان اینکه توصیه به صورت کلان به سهام داران امکانپذیر نیست، گفت: «اگر سهامداران سهمهای ارزشمندی دارند، فروختن سهمهایشان با این قیمت منطقی نیست و باید گفت برخی سهمها دوباره رشد میکنند و در افق چند ماهه ضرر را جبران میکند. اما سهمهایی هم هستند که قیمت آنها با ارزش واقعیشان فاصله دارد و نمیتوان به آینده آنها امیدوار بود». در این میان کاربران نیز در فضای مجازی از بیاعتمادی ایجاد شده در بازار سرمایه سخن میگویند؛ «با این بیاعتمادی که درست کردید دیگر نمیتوان این صفهای فروش را جمع کرد؛ سرمایههای ما هر روز کمتر میشود»؛ در چنین فضایی آیا وقت آن نرسیده که دولت با کمک حقوقیها از این بازار حمایت کند تا دود بیتدبیری در اجرای سیاستهای بورسی به چشم سرمایهگذارن نرود؟