شیوع کرونا و تعطیلی کسب و کارها اتفاقهای تازهای را در همه جای دنیا و بویژه در بخش سرگرمی رقم زد که پیش از آن چندان سابقه نداشت. گسترش این ویروس و خانهنشین کردن مردم در عین اینکه خلاقیتهایی را شکوفا کرد، به بیشتر شدن کنشهای سودمحورانه و کپیکارانه هم دامن زد.
اگر بخواهیم به همه آنچه در ۶-۷ ماه پس از کرونا در حوزه هنر برای سرگرم کردن مردم و جلوگیری از تعطیلی مطلق این عرصه انجام شد اشاره کنیم، مثالهای زیادی را میتوان آورد که یک نمونه مهم در حوزه تئاتر، رونق پیدا کردن تماشای فیلم-تئاتر بود؛ فیلم-تئاترهایی که سالهای سال بیشتر تئاتریها به عنوان یک کار اجباری و آرشیوی به آن نگاه میکردند و به همین دلیل ضبط یک نسخه باکیفیت از نمایشها خیلی برایشان دغدغه نبود، در حالی که کرونا نشان داد همین فیلم-تئاترها میتوانند منبع مالی خوبی برای هنرمندان بیکار شدهی تئاتر باشند. البته بماند که همین ماجرا خیلی از تئاتریها را متوجه کرد که دچار چه ضرر بزرگی بابت فلهای فروختن آثارشان به سامانههای ویاودی شدهاند که قابل جبران هم نبود.
به این ترتیب، با توجه به مناسب نبودن کیفیت خیلی از فیلم-تئاترهای ایرانی، تصمیم مجموعهای مثل تئاتر ملی لندن برای اینکه صندوقچه فیلم تئاترهای خود را باز کند و تعدادی از آنها را برای مدتی محدود در یوتیوب به صورت رایگان نمایش دهد، اتفاقی تازه و هیجانانگیز برای علاقهمندان به تئاتر در ایران محسوب میشد، اما متاسفانه نهایت هنر ما در اینجا به این منتهی شد که این فیلم-تئاترهای مجانی را کپی کنیم و به مخاطب بفروشیم.
در ماههای اخیر و پس از آنکه اکران آنلاین فیلمهای سینمایی باب شد، بعضی سایتهای تئاتری هم تلاش کردند تا چنین امکانی را برای تئاتر فراهم کنند و از این طریق، هم اکران آنلاین تئاتر داشته باشند و هم مجوز نمایش فیلم-تئاتر بگیرند. به این ترتیب، وقتی به فلان سایت مراجعه کنید، فیلم-تئاترهای ایرانی و خارجی زیادی را میبینید که خارجیها تقریبا همه کپی شده از همان چیزی است که تئاتر ملی لندن در دوران شیوع کرونا در صفحه یوتیوب خود منتشر کرد. نکته عجیب این است که به نظر میرسد این نمایشها بدون هیچ نظارتی منتشر شدهاند؛ چون برخی از آنها تیزرها و صحنه هایی دارند که با قوانین نمایشی کشور اصلا تناسبی ندارد. در این نمونه، بیش از ۱۷ فیلم-تئاتر خارجی منتشر شده که نمایشنامه بعضی از آنها با فرض اینکه برای اجرا در ایران مجوز بگیرد، قطعا با ممیزیهای فراوان خواهد بود. با این حال تیزری از نمایش جولی (Julie) تهیه و منتشر شد که اگرچه آن را در اختیار دارد، اما حتا تصویر لینک فروش آن نیز در این خبرگزاری قابل انتشار نیست. منتها پیگری این رسانه درباره اینکه آیا چنین تیزری مجوز نمایش دارد یا خیر، صرفا به حذف نمایش و تیزر از سایت یادشده منجر شد و در کنارش تیزر چند نمایش دیگر نیز حدف شدند.
البته پیگیریهای بعدی نشان داد که مسئول نظارت بر این سایت، ساترا (سازمان تنطیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی) است که این روزها با وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی اختلاف زیادی برای کنترل شبکه نمایش خانگی و در دست گرفتن آن دارد.
اگرچه طرح این موضوع در راستای ممیزی و ایجاد مانع برای فیلم-تئاترها نیست، اما دیدن همین چند فیلم-تئاتر خارجی سوالهایی را به وجود میآورد که نمیتوان به راحتی از آنها چشمپوشی کرد. نخست اینکه وقتی هنرمندان ایرانی سالهاست بابت کپی و قاچاق شدن حتی چند دقیقه تصویر از کارشان گلهمند میشوند آیا درباره انتشار آثار خارجی به صورت رسمی، نباید دست کم از منظر اخلاق حرفهای، به گونهای دیگر عمل کرد؟ آیا نپیوستن ایران به کنوانسیون بِرن و رعایت نکردن حق کپی رایت، ما را مجاز میکند که هر اثری را در سایتی رسمی کپی کرده و از آن درآمد هم کسب کنیم؟ در واقع سوال اساسی این است که اگر مسئله قانون در انتشار چنین تصاویری را هم کنار بگذاریم، اخلاق در کجای این معادله جای میگیرد؟
این اتفاق همچنین در سینما هم به شکلی دیگر رخ داده و تا همین چند یک هفته قبل فیلمهای سینمایی خارجی مثل «جوکر» بر پرده سینماها اکران شدند و باید پرسید آیا پخشکنندهای در ایران رایت این فیلمها را خریداری کرده است؟