کد خبر: ۶۷۲۳۲۴
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۹

چرا کودکان از تحصیل باز می‌مانند؟

مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل با برشماری عوامل مهم و تاثیرگذار در بازماندگی از تحصیل، گفت: «طبق آمار منتشر شده سال گذشته در کل کشور 14 میلیون و 600 هزاردانش آموز مشغول به تحصیل داشتیم»، به جرات می‌توان گفت پوشش تحصیلی دانش‌آموزان لازم‌التعلیم در پایان سال تحصیلی کمتر از 90 درصد است . برای راستی آزمایی آن هم می‌توان آمار سامانه سناد دانش‌آموزی را با آمار دانش‌آموزان لازم‌التعلیم ثبت احوال مقایسه تطبیقی کرد.
چرا کودکان از تحصیل باز می‌مانند؟
آفتاب‌‌نیوز :

محمد ملاکی، مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل معتقد است مسئله اول در بازماندگی کودکان از تحصیل عامل اقتصادی و فقر نیست. او ادامه می‌دهد، بر اساس پژوهش‌های ما اولین عامل موثر در بازماندگی کودکان از تحصیل عامل اجتماعی است و افرادی که از خاستگاه اجتماعی بالاتر برخوردار هستند، دسترسی بهتری به مدارس دارند. وی همچنین یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در بازماندگی کودکان از تحصیل را نهاد آموزش و پرورش برمی‌شمرد و در رابطه با دلیل آن می‌گوید شاید علت این است که قوانین ناظر بر آموزش و پرورش قابلیت اجرایی ندارد.

او با اشاره به دخیل بودن پراکندگی روستاها در بازماندگی کودکان از تحصیل عنوان می‌کند که مدارس شبانه‌روزی در روستاها دایر شده، اما هیچ استقبالی از آن‌ها نمی‌شود و دانش‌آموزان از شهرها به آن‌جا می‌روند. ملاکی با بیان اینکه تعداد دانش‌آموزان اتباع پوشش تحصیلی کاذب ایجاد می‌کند، می‌گوید که بر همین اساس در استان خراسان رضوی 90 درصد و گاهی اوقات 87 درصد پوشش تحصیلی داریم.

مشروح بخش اول گفت‌وگو با مدیر عامل انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل را در ادامه می‌خوانید.

محمد ملاکی در گفت‌وگو با خبرنگاران با بیان اینکه «انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل، حدود 4 سال است که به طور رسمی، فعالیت می‌کند»، اظهار کرد: انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل از سال 95 سلسله پژوهش‌هایی را در حوزه کودکان انجام داده است. در این مطالعات که مبتنی بر سبک آموزش و آسیب شناسی کودکان است، چهار کارپژوهشی انجام شده که بخشی از آن در سال تحصیلی95- 96در مقطع ابتدایی اجرا و تعدادی از الگوها هم در کمیسیون‌ حقوق کودک استانداری خراسان رضوی ارائه گردیده است.

وی افزود: این تحقیقات جامع بوده و قابلیت بهره‌برداری از آن در کل کشور وجود دارد. اولین کار پژوهشی ما در خصوص آسیب‌شناسی کودکان بازمانده از تحصیل بود. در پژوهش دوم مقایسه نظام‌های آموزشی 16 کشور توسعه‌یافته جهان مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفت. یک پژوهش میدانی نیز سال گذشته در کشورهای اروپایی نظیر سوئد، فنلاند و نوروژ انجام شد. در این پژوهش به‌صورت میدانی از مدارس این کشورها بازدید شد. در پژوهش چهارم عوامل و موانع بازماندگی از تحصیل را در ایران بررسی کردیم.

ملاکی در خصوص عوامل بازماندگی از تحصیل کودکان، بیان کرد: کودکان بازمانده از تحصیل کودکانی هستند که به دلیل تبعیض طبقاتی، تبعیض جنسیتی، فقر فرهنگی و سایر محدودیت‌ها و محرومیت‌ها از تحصیل بازمانده اند؛ کودکانی با گروه سنی 6 تا 18 سال که به رغم لازم‌التعلیم بودن به دلایل عدیده در هیچ یک از مقاطع تحصیلی مشغول به تحصیل نیستند.این کودکان به دو گروه عمده تقسیم می شوند؛ گروه اول کودکان مناطق عشایری، حاشیه‌ای و روستایی دور افتاده‌اند که از همان ابتدا از ورود به چرخه آموزشی محروم شده و از سواد بی‌بهره مانده‌اند. این کودکان در حقیقت، بی سوادان مطلق محسوب می شوند.

این استاد دانشگاه گفت: گروه دوم کودکانی هستند که در زمان مناسب یعنی 6 سالگی وارد مدرسه و سیستم آموزشی شده‌اند، اما پس از گذشت چند سال به دلایل متعدد ناگزیر ترک تحصیل کرده‌اند.اغلب کودکان این گروه از سنین اندکی برخوردار هستند و تحت اجبار والدین یا فشارهای معیشتی و اقتصادی و سایر عوامل وارد بازار کار شده و بدین ترتیب از ادامه تحصیل باز مانده‌اند.

وی افزود: در بررسی‌هایی که ما انجام داده‌ایم به این نتیجه رسیدیم که 52 عامل در بازماندگی تحصیلی کودکان موثر هستند. از سطح سواد والدین گرفته تا تجربه و تخصص معلمین، تراکم کلاس‌ها، محیط زندگی، کلاس‌های دوزبانه و چندزبانه و.... ، اما برخی از این عوامل بین یک تا دو درصد در بازماندگی از تحصیل کودکان موثر هستند. براساس بررسی‌هایی که انجام داده‌ایم، به 7 عامل مهم و موثر از 52 عامل بازماندگی دست یافتیم.

عوامل اقتصادی و فقر مسئله اول در بازماندگی کودکان از تحصیل نیست

ملاکی با اشاره به اینکه «هفت عامل مهم و موثر در بازماندگی از تحصیل کودکان را رصد کردیم»، ادامه داد: در این عوامل، عامل اقتصادی و فقر مسئله اول در بازماندگی کودکان از تحصیل نیست. عامل اجتماعی از جمله عوامل مهم، موثر و تاثیرگذار در بازماندگی کودکان از تحصیل است. نظریه پردازان بازتولید اجتماعی معتقدند که مدارس از طریق شایستگی و خاستگاه‌های اجتماعی به بازتولید نابرابری اجتماعی می‌پردازند؛ «افرادی که از خاستگاه اجتماعی بالاتر برخوردارند، دسترسی بهتری به مدارس دارند و این مدرسه است که دانش‌آموزان را انتخاب می کند و به آنها جهت می‌دهد».

این پژوهشگر با اشاره به اینکه یکی از دغدغه‌های خانواده‌ها را می‌توان پیدا کردن یک مدرسه مناسب برای ثبت‌نام فرزندانشان دانست، گفت: این موضوع در شهرهای بزرگ بیشتر به چشم می‌خورد و برخی از خانواده‌ها به دلیل تمکن مالی اولین گزینه‌ای که به ذهنشان خطور می‌کند ثبت‌نام در مدارس غیردولتی است. شاید زمانی که اولین مدارس غیرانتفاعی در کشور شروع به فعالیت کردند، کسی تصور نمی‌کرد به دنبال این مدارس، مدارس دولتی نیز از حالت رایگان خارج شوند و شهریه‌هایی برای خود تعیین نمایند.

وی افزود: داستان تکراری دریافت پول توسط مدارس دولتی در سال‌های اخیر، دومین دغدغه خانواده‌هایی است که زندگی معمولی دارند و از پس شهریه‌های سنگین مدارس غیرانتفاعی برنمی‌آیند. اگرچه مسئولان آموزش و پرورش هر ساله از ممنوعیت دریافت پول توسط مدارس دولتی خبر می‌دهند، اما زخم کهنه دریافت پول اجباری توسط مدارس دولتی هر سال سرباز می‌کند. پول‌هایی که البته نه به عنوان شهریه بلکه به عناوین مختلف کمک‌های مردمی، کلاس‌های فوق برنامه، فعالیت‌های کمک آموزشی، اردوهای تفریحی آموزشی و... در ابتدای سال تحصیلی و یا به مرور در طول دوران تحصیل از والدین درخواست می‌شود.

ایران از نظر قانون‌گذاری در حوزه عدالت آموزشی پیشتاز است

ملاکی بیان کرد: از حیث قانون‌گذاری، ایران کشوری پیشتاز در حوزه توسعه عدالت آموزشی به شمار می رود، اما در زمینه اجرای قانون از سوی دولتمردان خصوصا در حوزه آموزش و پرورش و با آنکه قوانین آن متعدد نیست، با سرعت از اجرای آن دور و دورتر می‌شویم. حالا دیگر دولت به صراحت اعلام می‌کند که قادر به فراهم سازی بودجه لازم در زمینه تامین هزینه‌های تحصیل همه دانش‌آموزان نیست. تنوع مدارس دولتی که هر کدام به شکلی مجاز به اخذ وجه از اولیا شده‌اند، گسترش مدارس غیردولتی، عدم ارائه سرانه مصوب به مدارس که باعث شده گرفتن شهریه حتی در مدارس دولتی نیز تبدیل به یک پدیده عادی شود و بی قانون بودن دریافت شهریه در مدارس غیردولتی که هر سال بر شمارشان اضافه می‌شود و دولت نیز برای رشد آنها ‌برنامه‌ریزی کرده، دیگر جای سوالی نگذاشته است .

وی با اشاره به اینکه «دومین عامل مهم و تاثیرگذار در بازماندگی کودکان از تحصیل، خانواده است»، عنوان کرد: مسائلی همچون اندازه و ترکیب خانواده، تحصیلات والدین و نگرش والدین به آموزش دختران به خصوص در روستاها و کلاس‌های مختلط از عوامل مهم و تاثیرگذار بازماندگی کودکان از تحصیل است. در همین راستا خانواده‌های روستایی و حاشیه شهر به دلیل وجود کلاس‌های مختلط که دولت به دلیل پایین بودن نرم کلاس و کمبود نیروی انسانی قادر به تفکیک آنها نیست، مانع تحصیل فرزندانشان می‌شوند واز همه بدتر پدیده کودک همسری است؛ اگرچه که این مقوله هم ریشه در اجرای طرح شتاب‌زده و غیر کارشناسی تثبت نظام آموزشی 6-3-3 و استقرار پایه ششم در ابتدایی دارد.

این پژوهشگر با ابراز این عقیده که «سومین عامل مهم و تاثیرگذار در بازماندگی کودک از تحصیل نهاد آموزش و پرورش است»، خاطرنشان کرد: چرا آموزش و پرورش به عنوان متولی امر آموزش و پرورش یکی از مسببین کودکان بازمانده از تحصیل است؟ شاید دلیلش این است که قوانین ناظر بر آموزش و پرورش قابلیت اجرایی ندارد. یونسکو، یونیسف و سازمان ملل متحد طی قراردادهای اجتماعی آموزش را تا سن 18 سالگی اجباری و رایگان کرده‌اند. علاوه‌برآن در اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است که دولت‌ موظف‌ است‌ وسایل‌ آموزش‌ و پرورش‌ رایگان‌ را برای‌ همه‌ ملت‌ تا پایان‌ دوره‌ متوسطه‌ فراهم‌ سازد و وسایل‌ تحصیلات‌ عالی‌ را تا سر حد خودکفائی‌ کشور به‌طور رایگان‌ گسترش‌ دهد، اما در این سال ها شاهد هستیم با سرعت از اجرای آن دور و دورتر می شویم.

وی ادامه داد: مدیریت ضعیف و ناکارآمد در برخی موارد سبب بازماندگی کودکان از تحصیل شده است؛ از اجرای طرح توسعه متوازن که منجر به هدایت تحصیلی اجباری دانش‌آموزان می‌شود تا ایجاد رشته‌های نامتناسب در هنرستان‌های کارو دانش و فنی حرفه‌ای، نظیر ایجاد رشته تعمیرات آسانسور در شهرک رضویه مشهد که نه تنها خود یکی از عوامل بازماندگی کودک از تحصیل است که منجر به مهاجرت دانش‌آموزان فارغ‌التحصیل به شهرهای کلان می‌شود. مثل روز روشن است که در شهرک رضویه‌ای که 90 درصد خانه‌ها ویلایی است، دایر نمودن رشته تعمیرات آسانسور آن هم بدون ابزارآلات و کارگاه‌های عملی محلی از اعراب ندارد. اینجاست که ضعف در کارشناسی و ناکارآمدی برخی مدیران آموزش و پرورش نمایان می‌شود. دلیلش هم این است که اشراف اطلاعاتی پیرامون جغرافیا و اقلیم پیرامونی مناطق آموزشی ندارند، در صورتی که با یک بازدید ساده از منطقه متوجه می‌شوید که رشته تحصیلی که ماندگاری نیرو در منطقه و جلوگیری از مهاجرت را به‌دنبال داشته باشد را می‌بایست در وجود کارخانه‌ها و کارگاه‌های صنعتی و سنتی جست‌وجو کرد.

ملاکی با بیان اینکه «چهارمین عامل مهم و موثر در بازماندگی کودک از تحصیل، عامل فرهنگی است»، گفت: بعضی از باورها، قوانین شریعت، اخلاقیات کاذب و خرافه‌های فرهنگی و... در بازماندگی کودک از تحصیل هنوز هم مرسوم است. بر روی این مسئله کار نشده است. ببینید بودجه‌های فرهنگی که از آموزش و پرورش گرفته و به نهادهای دیگر داده می‌شود، در کجا صرف می‌شود؟ چقدر بر روی فرهنگ‌سازی روستاییان و حاشیه شهر کار شده است؟

از مدارس شبانه‌روزی استقبال نمی‌شود/ دانش‌آموزان از شهر به این مدارس می‌روند

مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل با اشاره به اینکه «پنجمین عامل مهم و تاثیرگذار در بازماندگی کودکان از تحصیل، اقتصاد و فقر است»، افزود: این عامل در دیگر عوامل نیز نقش دارد، اما درصد آن پایین است. عامل ششم در بازماندگی کودکان از تحصیل، جغرافیاست. پراکندگی روستاها در بازماندگی کودکان از تحصیل دخیل است. مدارس شبانه‌روزی در روستا دایر شده، اما هیچ استقبالی از آن نمی‌شود و دانش‌آموزان از شهرها به آن‌جا می‌روند. اگر آماری از مدارس شبانه‌روزی در روستاهای مجاور مشهد بگیرید، متوجه می‌شوید درصد بالایی از آنها بومی منطقه نیستند.

وی افزود: مسافت‌های طولانی، جاده‌ها، راه‌های پرخطر، عدم وجود وسایل نقلیه مناسب و بعضا فقر مالی خانواده‌ها باعث می‌شود روستائیان از مدارس شبانه‌روزی استقبال نکنند. به همین دلیل است که خانواده‌های این بچه‌ها از فرزند خود به عنوان نیروی کار استفاده می‌کنند و نمی‌توانند این نیرو را تمام وقت به مدارس شبانه‌روزی بفرستند. والدین این کودکان اعتقاد دارند، اگر این بچه در مدرسه‌ای در محل زندگی و عادی درس بخواند، می‌تواند حداقل روزانه 6 ساعت کار کند.

ملاکی عامل هفتم را جداسازی دانش‌آموزان دیرآموز و دارای اختلالات یادگیری از سایردانش آموزان برمی شمرد و معتقد است که اولین اثر نامطلوب جداسازی در عصری اتفاق می‌افتد که جوامع بشری به این سو حرکت می‌کنند که بتوانند شرایطی فراهم کنند که در آن تمام افراد از هر جنس، نژاد، طبقه اجتماع، توانایی‌ها و ناتوانایی‌های فردی حضور فعال در جامعه داشته و حق بهره‌مند شدن از امکانات اجتماعی را داشته باشند.

مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل ادامه داد: یکی از این امکانات، آموزش همگانی در کنار همسالان است؛ یعنی دانش‌آموزانی که صرفا دارای مشکلات تحصیلی بوده و فاقد هرگونه مشکل اولیه در رفتارهای سازشی هستند، حق برخورداری از آموزش عادی را دارند.دومین اثر مربوط به بعد عاطفی هر دو گروه است. احساس عدم کفایت یکی از اولین واکنش‌هایی است که جداکردن دانش‌آموزان دارای مشکلات تحصیلی می‌تواند در این دانش‌آموزان ایجاد کند. محرومیت از یک حق به این معنی است که فرد لیاقت بهره‌مندشدن از آن حق را نداشته است. احساس بی‌لیاقتی می‌تواند به ایجاد نگرش منفی نسبت به خود منجر شود. افت یا از بین رفتن انگیزه و ناامیدی نیز از تبعات بعدی این روند است.

ملاکی اظهار کرد: سومین اثر آن است که اگر دانش‌آموزی مشکلش در یادگیری بعضی یا تمام دروس است، در محیطی قرار گیرد که توقع آموزشی در حدی نباشد که موجب ترغیب تلاش در وی شود، زیرا می‌توان انتظار بی‌علاقه شدن نسبت به درس را از وی داشت. چرا که برنامه‌ آموزشی برای به بالفعل رساندن استعدادهای دانش‌آموزان باید یک سطح بالاتر از توانایی‌های اولیه یادگیرنده باشد.

وی تصریح کرد: مدرسه بستر مناسبی برای دانش‌آموزان فراهم می‌کند تا با افرادی از فرهنگ‌های مختلف، طبقات متفاوت اجتماعی، توانایی‌ها و ناتوانی‌ها آشنا شده و به آنها احترام بگذارد و حقوق‌شان را رعایت کند. جداکردن افرادی که دارای توانایی‌های محدودتر تحصیلی هستند باعث محروم شدن سایر دانش‌آموزان از داشتن تجربه مثبت و سازنده برخورد با این افراد می‌شود و در نتیجه حد تحمل آنها برای برخوردهای بعدی در جامعه کاهش می‌یابد. در نتیجه چگونه می‌توان انتظار داشت که در آینده نه چندان دور فارغ‌التحصیلان مدارس استثنایی، توسط همسالان خود که اکنون شهروندان و مسئولان همان جامعه هستند مورد پذیرش قرارگیرند و حداکثر امکانات را برای حضور فعال آنها را مهیا سازند.

تعداد دانش‌آموزان اتباع خارجی پوشش تحصیلی کاذب ایجاد می‌کند

مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل تصریح کرد: ما یک آماری به نام پوشش تحصیلی غیرواقعی و کاذب نیز داریم که با احتساب هزاران دانش آموز اتباع خارجی بر این آمار مانور داده می‌شود. وجود دانش‌آموز اتباع خارجی در این آمار، مقایسه و تطبیق پوشش تحصیلی را برهم می‌زند. گفته می‌شود که 97 درصد پوشش تحصیلی داریم که آمار درستی نیست. در استان خراسان رضوی 90 درصد پوشش تحصیلی و گاهی اوقات 87 درصد پوشش تحصیلی داریم. در سال 96 و 97 در استان خراسان رضوی 28 هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل بر اساس داشته‌های ستاد فقط در حوزه ابتدایی داشتیم اما آمار واقعی بیشتر از اینهاست.

در مقطع متوسطه آمار بازماندگی از تحصیل دختران بیشتر از پسران است

ملاکی افزود: ترک و بازماندگی از تحصیل در مقطع متوسطه بیشتر است، و به لحاظ جنسیتی آمار دختران بازمانده از تحصیل بیشتر از پسران است. این موضوع بنا به دلایل مختلف اجتماعی ، فرهنگی و... است، اما یکی از دلایل آن می‌تواند سوء مدیریت باشد. برخی مدیران آموزش و پرورش، مدیران بخش‌نامه‌ای و جلسه‌ای هستند. این مدیران ایده‌پرداز و سلسله مراتبی نیستند. و بر همین مبنای ذکر شده 3000 معلم با مدرک دکترا در این سیستم جایگاه مشخص ندارند.

وی اضافه کرد: در سال تحصیلی 96-95 در خراسان رضوی 28 هزار دانش‌آموز بازمانده از تحصیل داشتیم. در آن زمان براساس یک الگوی جامع تحت عنوان «رصد نقطه به نقطه» با کمک مدیران مدارس و خانه‌های بهداشت و... تمام بازماندگان از تحصیل شناسایی شدند و قریب به 24 هزار و 530 نفر به مدارس بازگشتند.از این تعداد 4780 دانش آموز علی‌رغم اینکه شناسایی شده بودند، اما به دلایل عوامل مختلفی آموزش و پرورش به تنهایی قادر به بازگشت آنها به مدرسه نبود و حتی یک نفر هم جذب مدارس نشد. متاسفانه آمار ترک تحصیل در دوره اول و دوم متوسطه به مراتب بیشتر از ابتدایی بوده و هست.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین