یک ازدواج جنجالی و سرانجام پس از دو سال زندگی مشترک، یک طلاق بی سر و صدا؛ امیرحسین مرادیان (فرزند سفیر ایران در دانمارک) در اینستاگرام خود خبر طلاق از همسرش را اعلام کرد. آن هم به دلیل حواشی ایجاد شده برای زندگی شان و گلایههای تند و تیز از افشاگران و خصوصا صدرالساداتی.
همسر وی یک فعال عرصه مدلینگ و طراحی لباس بوده است. دو سال پیش خبرهایی دربارهی ازدواج این زوج در فضای مجازی و وبسایتها منتشر شد که همگی از لوکس بودن و هزینهی بالای این مراسم نوشته و به نوعی معترض بودند و عنوانهایی همچون "عروسی لاکچری پسر سفیر ایران" و یا "عروسی میلیاردی پسر سفیر ایران در دانمارک" به کار بردند.
اگر پای ثابت شبکههای مجازی باشید، حتما غائلههایی که درباره پسر دیپلمات ایرانی ساکن ونزوئلا و کلکل او با یکی از بازیکنان به راه افتاد را به خاطر دارید، حتما بعدتر هم در جریان رمزگشایی از قیمت و برند لباسهای خانواده اشراقی قرار گرفتهاید. اگر از جزییات هر دو ماجرا به خوبی خبر دارید، قطعا به خوبی با مورد جدیدی که به عروسی پسر سفیر ایران در دانمارک و یک بلاگر اینستاگرامی مربوط میشود، هم آشنایید اما اگر نیستید، بدانید که این بلاگر سینما، یعنی همان عروس خانم بلاگر و امیرمحسن مرادیان پسر مرتضی مرادیان سفیر جمهوری اسلامی ایران در دانمارک، تا همین هفته پیش زندگی خوب و آرامی داشتند و درحال برنامهریزی برای عروسیشان بودند بدون اینکه بدانند قرار است درست از فردای عروسی چنان مورد حمله افکار عمومی قرار بگیرند که مجبور باشند روزی چندبار اقدامی برای پاسخگویی بکنند.
درست فردای عروسی آنها... صدرالساداتی، یکی از روحانیون فعال در اینستاگرام تصویری از عروسیشان منتشر کرد که در آن میهمانان رسمی زیادی حضور داشتند اما مهمتر از میهمانان، سطح لاکچریبودن مراسم آنها بود که در یکی از تالارهای معروف شهرک غرب یعنی دانیال برگزار شده بود.
صدرالساداتی این عروسی را نمونهای از تجمل برخی مسئولان قلمداد و به تندی از آن انتقاد کرده بود. عروسی تجملی از یک طرف و اینکه یک مدل و طراح لباس اینستاگرامی با میلیونها فالوور، عروس خانواده مرادیان بود، مواد اولیه لازم را برای حمله به صفحات آقای سفیر و عروس و دامادش فراهم کرد. آنها هم اگرچه در قدم اول بخش نظرگذاری را در صفحات شخصیشان بستند تا بیشتر از این شاهد حملهها نباشند اما همگی در مقام پاسخگویی برآمدند اما حرفهایی که زدند، نهتنها از عصبانیت مخاطبان کم نکرد بلکه درهای جدیدی برای حمله گشود.
این بلاگر اینستاگرامی نیز در یک استوری بلندبالا اعلام کرد که فقط یکسال است ازدواج کرده و تمام چیزهایی که در پستهای قبل در عکسهایش دیده میشود، مثل ساعتهای چند ١٠میلیونی، کیف ١٥میلیونی و... همگی وقتی در خانه پدر بوده خریداری شده، آنهم پدری که شغل آزاد دارد و هیچ ربطی به مقامات هم پیدا نمیکند. از وقتی ازدواج کرده، یک خودروی ٤٠-٣٠میلیونی دارند و در یک خانه ٩٠متری اجارهای زندگی میکنند. این حرفها به اندازه کافی ملت همیشه در صحنه را به حمله بیشتر وادار کرده بود تا اینکه پستهای امیرمحسن مرادیان یا همان آقای داماد هم بر این آتش بنزین مبسوطی ریخت، او اعلام کرد که کل هزینه مراسم عروسیاش از ٦٠میلیون تومان بیشتر نبوده و پدرش که ساکن دانمارک است، بهعنوان میهمان به این مراسم آمده و در عمل انجامشده قرار گرفته است. صدها نفر از مخاطبانش هم اعلام کردند که کاری با کارایی او ندارند و بیشتر درباره اینکه اینطور نمایش تجملگرایی میدهد؛ درحالی که پدرش سفیر جمهوری اسلامی است، عصبانی هستند.
عده دیگری هم با قاطعیت اعلام کردند که شگفتزدهشدن پدرش را باور نمیکنند. دسته دیگری هم درباره اینکه او طوری به ٦٠میلیون اشاره کرده بود، انگار پولخردی بیش نیست، تاختند و دسته آخر هم از اینکه نادان فرض شدهاند، شکایت کردند و گفتند باور نمیکنند که عروسی با آن سطح از تجمل در یکی از گرانترین تالارهای شهرک غرب ٦٠میلیون تومان آب خورده باشد. البته بعضی از کاربران هم که خودشان را دوست عروس و داماد معرفی میکردند، دایما روی ماهبودن آنها تأکید و مردم را به خویشتنداری دعوت کرده و از تهمتزدن و قضاوتکردن منع میکردند اما به سرعت با حمله بقیه مواجه شده و در افق ناپدید میشدند.
اینطور شد که آقای داماد هم تصمیم گرفت بخش نظرگذاری را در صفحه اینستاگرامش ببندد و پستی تحت عنوان کلام آخر منتشر کند که تکرار همان حرفهای قبلی بود.جناب سفیر هم از قافله استوریگذاری و واگذارکردن این و آن به خدا عقب نماند و طی یک استوری پروپیمان نوشت که آقای صدرالسادات بهتر بود با خود ایشان تماس میگرفت و تذکر میداد و تحقیق میکرد.
صدرالسادات هم پست مربوط به عروسی پسر سفیر را پاک کرد، چون داماد در تماسی اعلام کرده بود که راضی به انتشار تصاویر عروسیاش نیست، اما تأکید کرد که سوالش از مسئولان درباره تجملگرایی و کاخنشینی همچنان پابرجاست.