یکی از موضوعهای و بحثهای مهم هر ساله سینمای کشور، انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار است. اتفاقی که هر سال میافتد و با هر انتخابی مخالفان و موافقان بسیاری به صف میشوند. امسال هم مانند سالهای گذشته آثاری بسیاری هستند که هم از کیفیت بالایی برخوردارند و هم با استقبال مواجه شدهاند. فیلمهای «خورشید»، «درخت گردو»، «جنایت بیدقت» و ... از گزینههای مطرحی هستند که ممکن است یکی از آنها نماینده سینمای ایران در اسکار باشد.
شرط معرفی فیلمها برای اسکار امسال چیست؟
چندی پیش رائد فریدزاده، معاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی درباره محدودیت گزینهها با توجه به وضعیت اکران عمومی فیلمها در سال ۹۹ چنین گفت: «هر فیلمی که متقاضی حضور است باید حداقل یک هفته اکران تجاری، تا دسامبر(آذرماه) ۲۰۲۰ داشته باشد تا بتواند جزو لیست گزینهها باشد. اگر این اتفاق نیفتد برای امسال امکان معرفی آن فیلم وجود ندارد.»
اما علاوه بر اکران حتمی فیلمهای متقاضی برای حضور در آکادمی اسکار تا پایان سال ۲۰۲۰ ، نماینده سینمای ایران در این عرصه بینالمللی باید چه ویژگیهایی داشته باشد که موفق شود؟ آیا تنها موفقیت داخلی یک اثر کفایت میکند یا جنبه بینالمللی بودن آن فیلم باید در اولویت قرار بگیرد؟
برای یافتن پاسخ این پرسشها با سیدرضا صائمی منتقد سینما به گفتوگو پرداختیم.
اهمیت داشتن زبان جهانی در موفقیت نماینده اسکار
سیدرضا صائمی درباره ویژگیهای اصلی و مهم نماینده سینمای ایران برای حضور و موفقیت در فستیوال اسکار گفت: برای پاسخ به این سوال ابتدا فرض کنید که فیلم «جدایی نادر از سیمین» که اسکار گرفته است، اگر پخش بینالمللی نداشت و پیش از اسکار در بسیاری از کشورها اکران نمیشد و در جشنوارههای پیش از آن حضور پیدا نمیکرد و جوایز نمیگرفت، امکان موفقیتش زیاد نبود. حتی بسیاری از منتقدین، فیلم «درباره الی» را اثر بسیار بهتری از «جدایی نادر از سیمین» میدانند. اما عاملی که باعث شد این اثر به اندازه جدایی دیده نشود، پخش آن است. یعنی مسئول پخش جدایی نادر از سیمین نسبت به فیلم «درباره الی» موفقتر بوده است. اینجا بحث محتوا و کیفیت فیلم عامل ثانویه است.
به گفته صائمی، اگر مخاطب جهانی با موضوع فیلم ارتباط بگیرد و قابل فهم باشد، در انتخابش برای اسکار موثر است.
او معتقد است: «جدایی نادر از سیمین» روایتی از تضادهای طبقاتی دهه هشتاد در ایران است. در واقع سویه هویت ایرانیاش را دارد اما قصه، قصه انسانی و بشری است و به همین دلیل هر کسی در هر جای دنیا وقتی که با این قصه مواجه شود با آن ارتباط میگیرد و برایش قابل فهم است. چون در حقیقت یک تجربه انسانی را به تصویر میکشد. گاهی اوقات یک تجربه ملی به تصویر کشیده میشود که اتفاقا ممکن است فیلم خوبی هم باشد و خوب هم به تصویر کشیده شده باشد، اما در رقابت اسکار خیلی موفق نمیشود. به طور مثال در حیطه ژانر دفاع مقدس ممکن است آثار خوبی وجود داشته باشد یا اثری ساخته شود که معضل اعتیاد، فقر و .... را به خوبی به تصویر بکشد که بگوییم چقدر فیلم خوبی است و بسیار هم مورد استقبال قرار گیرد اما چون زبان جهانی ندارد یا قلمرو محتوایی آن محدود است، هر مخاطبی در هر جای دنیا نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند.
خوب بودن یک فیلم با مناسب بودنش برای اسکار متفاوت است
چندی پیش علی سرتیپی پخشکننده فیلم «درخت گردو» با مطرح کردن سه ویژگی، این اثر را مناسب حضور در رقابت اسکار دانست. بهره بردن درخت گردو از یک چهره بینالمللی یعنی پیمان معادی، نخستین دلیل وی برای حضور این فیلم در اسکار است.
از صائمی درباره اهمیت و نقش یک بازیگر بینالمللی در موفقیت نماینده سینمای ایران در اسکار پرسیدیم. وی گفت: بله موثر است، اما کافی نیست. به طور مثال میگویند اصغر فرهادی یک چهره جهانی است. اگر ما هر فیلمی را از او به اسکار بفرستیم که جایزه نمیگیرد، اما به طور حتم مورد توجه قرار خواهد گرفت. در میان آثار فرهادی فیلم «فروشنده» فیلم مورد علاقه من نیست. فیلم را دوست دارم و به اعتقاد من این فیلم نسبت به سینمای ایران اثر بسیار خوبی است؛ اما در قیاس با آثار فرهادی چنین نیست. در حالی که توانست اسکار دوم را بگیرد. اما چرا این اتفاق افتاد. چون فیلمساز به زبان سینمایی که مورد توجه جهانی قرار گرفته، آگاه شده و آن را در فیلمش لحاظ کرده است. فکر میکنم فرهادی رمز و موفقیت بینالمللی آثارش را میداند. البته این به معنای جشنوارهای ساختن نیست.
این منتقد سینما معتقد است، در فیلم «درخت گردو» مناقشههای ایدئولوژیک سیاسی وجود دارد و چون ممکن است فکر کنند این فیلم را به این دلیل به اسکار فرستادهایم که در آن مطالبات، نگاهها و جهتگیریهای سیاسی را نشان دهیم ممکن است پس زده شود.
صائمی درباره ادعای تهیهکننده فیلم درخت گردو گفت: درخت گردو جزو فیلمهای مورد علاقهام است که دوست دارم اما به اعتقاد من مناسب اسکار نیست. ما بسیاری از فیلمها را دوست داریم. اما لزوما اینکه چون موفق هستند و به آنها علاقه داریم دلیل موفقیت در اسکار نیست، چون اسکار قواعد خود را دارد. یعنی ما باید آن قواعد را در انتخاب و معرفی فیلم لحاظ کنیم.
شاید بگویند این لحاظ کردن تن دادن یا تسلیم شدن به قوانین برخی فستیوالهاست اما در واقع بحث تسلیم شدن نیست. وقتی در مسابقهای شرکت میکنید پس قوانین آن را پذیرفتهاید. آنچه که در انتخاب فیلم برای اسکار مهم است و باید جزء استراتژی هیات انتخاب باشد، قواعد و قوانین فیلم در پذیرش اسکار است نه اینکه لزوما یک فیلم خوب و موفق از نظر خودمان را انتخاب کنیم. خوب بودن یک فیلم با مناسب بودنش برای اسکار دو مساله کاملا متفاوت است.
خورشید قابلیتهای بیشتری برای معرفی به اسکار دارد
این منتقد در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است فیلم «خورشید» که در جشنواره ونیز اکران شد و مورد تحسین قرار گرفت، اثر مناسبی برای حضور در اسکار باشد، بیان کرد: در حال حاضر در میان فیلمهایی که امکان نماینده شدن سینمای ایران در اسکار امسال را دارند، خورشید قابلیتهای بیشتری برای معرفی دارد. اما تضمینی هم برای موفقیت آن نیست.
یکی از دلایل این قابلیتها نام مجید مجیدی است که شناخته شده است تا پای دریافت اسکار رفته و اگر همان قواعد را در نظر بگیریم خورشید با توجه به اینکه در جشنواره ونیز حضور داشته، میتواند گزینه مناسبی باشد. برخی از ویژگیهایی که به شرایط اسکار نزدیکتر باشد.
مناقشه بین سیاهنمایی و واقعگرایی
سوژه فیلم خورشید درباره بچههای کار است. یک معضل جهانی که تنها در کشور ما دیده نمیشود.
صائمی درباره اینکه این سوژه جهانی تا چه اندازه میتواند عامل موفقیت خورشید باشد؟ افزود: بچههای کار در همه جای دنیا وجود دارند. اما اینکه نگاه جهانی نسبت به این موضوع تا چه اندازه با نگاه و جهانبینی که در فیلم وجود دارد، منطبق باشد مهم است. اگر فیلم خورشید با جهانبینی که نسبت به کودکان کار که در عرصه بینالمللی وجود دارد، نزدیک باشد میتواند موفق شود. البته به این مساله هنوز شک دارم. در سالهای پیش نسبت به آثار فرهادی و حتی مجیدی هم نسبت سیاه نمایی میدادند. اما بین سیاهنمایی و واقعگرایی مناقشهای وجود دارد.
برخی فکر میکنند هر واقعیت تلخی در قاب سینما به معنای سیاهنمایی است و هیچ جایی برای آسیبشناسی آن وجود ندارد یا فکر میکنند اگر کسی فیلمی ساخته که در آن معضلی را روایت میکند، به کشور خیانت کرده است. البته این نگاهها ایدئولوژیک است. اما فرهادی یکبار در جواب این اعتراضهای داخلی به یکی از آثارش که فالفروشی کودکان را بر سر چهارراهها نشان داده است، گفت: وقتی این فیلم در یکی از دانشگاههای آمریکا اکران شد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت مخالفان گفتند که این سیاهنمایی است و ... در حالی که دانشجویان و حاضران آن دانشگاه چنین تفسیر کردند که چه جالب است که در ایران برخی کودکانی هستند که سر چهارراهها شعر میفروشند. آنها این اتفاق را نگاه لطیف و شاعرانه میدانستند که کودکان سر چهارراهها به هموطنانشان شعر میفروشند. به این شکل، سیاه نمایی به نگاه انسانی تبدیل شد. اما من به اینکه خورشید یا فیلمهای دیگر مطرح شده اسکار بگیرند، امیدوار نیستم. چون همه آنها فیلمهای خوبی هستند، اما خیلی منطبق با مولفهها و قواعد اسکار نیستند.
صائمی در پایان با تاکید بر اینکه حضور یک فیلم در اسکار و مورد توجه قرار گرفتن هم ارزشمند است، گفت: لازم نیست که هر دفعه جایزه بگیریم. مگر از تیم ملی که هر زمانی به جام جهانی میرود انتظار داریم قهرمان شود؟ همین که به میدان بینالمللی برود، بازی خوب ارائه دهد و باعث مطرح شدن کشور شود، ارزشمند است. حضور هر فیلمی در اسکار میتواند موفقیتآمیز باشد و فرصتی برای عرض اندام سینمای ایران در عرصه بینالمللی باشد. ممکن است در میان این فیلمها خورشید فیلم مناسبتری برای معرفی باشد. چون مولفهها و ویژگیهایش نسبت به فیلمهای دیگر به قواعد اسکار نزدیکتر است.