پاییز سال۹۷، مأموران پلیس پایتخت از کشف جسد مرد جوانی در یک کانکس کارگری در جنوب شهر باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیهای نشان میداد جسد متعلق به کارگری به نام یعقوب است که چند ماه قبل از شیراز به تهران آمده و به عنوان نگهبان در یک کانکس مشغول کار شده بود.
جسد در حالیکه ضربات متعدد چاقو روی آن نمایان بود به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در این زمینه آغاز شد و مأموران موفق شدند متهم را که مردی به نام عزیز بود، شناسایی و بازداشت کنند. عزیز توضیح داد: مقتول برادر زنم بود و از مدتی قبل به خاطر پولی که به او داده بودم، اختلاف پیدا کردیم. وقتی موعد پرداخت پول رسید او مدام امروز و فردا کرد تا اینکه سر این موضوع دعوایمان شد و من هم دست به چاقو شدم و او را به قتل رساندم.
با اقرارهای متهم، وی روانه زندان شد و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبهدوم دادگاهکیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. متهم با درخواست قصاص از سوی اولیایدم در جایگاه قرار گرفت و با قبول جرمش در شرح ماجرا گفت: «چهار سال قبل مرا فریب داد و مبلغ زیادی پول گرفت، اما هر بار طلبم را میخواستم طفره میرفت و آن را پس نمیداد.»
متهم در شرح حادثه هم گفت: «آن روز به آدرسی که برایم فرستاده بود، رفتم. او وقتی مرا دید من را به کانکسی که در آن مشغول کار بود، دعوت کرد تا درباره اختلاف حسابمان صحبت کنیم. وقتی وارد کانکس شدم یعقوب به محض اینکه با من روبهرو شد، دست به چاقو شد و به طرفم حمله کرد. همین بهانه درگیری شد و وقتی درگیری بالا گرفت، چاقو را گرفتم و با آن چند ضربه زدم و سپس فرار کردم. باور کنید قصد کشتن او را نداشتم و فقط میخواستم از خودم دفاع کنم.» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.