رسیدگی به این پرونده با گزارش قتل زن جوانی در خانهاش آغاز شد. با شروع تحقیقات پلیسی مأموران متوجه شدند شوهر مقتول به نام حسن از سالها پیش با فردی به نام حمید اختلاف داشته است. بههمین خاطر حمید برای توضیحات به اداره پلیس احضار شد که در ابتدا منکر هرگونه ارتباطی با قتل شد، اما خراشهای روی بدن و دستش موجب شد تا در نهایت به قتل مریم اعتراف کند و در تشریح ماجرا گفت: سالها پیش زمانی که نوجوان بودم حسن و دو دوست دیگرش به من تعرض کردند. همیشه از این ماجرا احساس شرم و حقارت میکردم سالها گذشت و وقتی بزرگتر شدم سر همین موضوع هر ۳ نفرشان را حسابی کتک زدم و بعد هم آنها از من عذرخواهی کردند و ماجرا تمام شد تا اینکه مدتی بعد سر موضوع دیگری با هم به اختلاف خوردیم و آنها، چون زورشان به من نمیرسید دوباره بین هم محلهای هایمان موضوع تعرض به من را مطرح کردند تا تحقیرم کنند. من هم تصمیم گرفتم برای تلافی روسری همسرش را از خانهاش بردارم.
وی در ادامه افزود: در روستای ما رسم است وقتی میخواهند آبروی کسی را ببرند روسری همسرش را برمی دارند. شب حادثه میدانستم حمید با دوستانش بیرون از خانه است بههمین خاطر به خانه او رفتم که به یکباره مریم من را دید و شروع به جیغ و داد کرد. هرچه تلاش کردم که آرامش کنم، اما او کوتاه نمیآمد تا اینکه از ترس چاقویی از جیبم درآوردم و ضربهای به او زدم که چاقو به گردنش خورد و کشته شد.
با توجه به اعتراف متهم و سایر مدارک به دست آمده کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
پس از آن حمید به جایگاه رفت و با تکرار حرفهای قبلی عنوان کرد که قصد کشتن مقتول را نداشته و از اولیای دم عذرخواهی کرد.
بعد از اظهارات متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.