به نوشته روزنامه گاردین، حمله هکری گسترده علیه نهادهای فدرال آمریکا که روسیه بابت آن سرزنش میشود، با واکنش نه چندان جدی دونالد ترامپ مواجه شده که سابقهای طولانی در رد یا کماهمیت نشان دادن مداخلات روسیه دارد.
همچنین این مساله وجود دارد که پس از چهار سال اختلاف چین با ترامپ، روابط به کدام سمت و سو میرود. علاوه بر این، مساله کره شمالی مطرح است که با وجود سیاستهای ترامپ در بیان تهدید و ابراز عشق، جزو ناکامیهای سیاست آمریکا به شمار میرود چون این کشور اکنون به قابلیتهای موشک دور برد دست یافته و یک قدرت هستهای هم هست.
اصلاح برخی از اقدامات دوره ترامپ چندان سخت به نظر نمیرسد، مثل عضویت دوباره در سازمان جهانی بهداشت یا پیوستن به توافق اقلیمی پاریس. اما اگر سنا به کنترل جمهوریخواهان درآید و مانع تراشی ادامه یابد، برخی از جدیترین چالشها با فشار ملاحظات داخلی مواجه میشوند.
با این حال، مهمترین مساله در حال حاضر این است که اگر تایید شود روسیه پشت حملات هکری اخیر بوده است، چطور باید به آن واکنش نشان داد. به دنبال هک شرکت نرم افزاری سولارویندز، بایدن گفت در حال بررسی پاسخی فعال به هک تحت عاملیت دولتی است.
اینکه در عمل این صحبتها به چه معناست، مشخص نیست. اولین گام این خواهد بود که دولت آتی صراحتا انگشت اتهام را به سمتی نشانه رود.
سارا مندلسون، استاد سیاست عمومی در دانشگاه کارنگی ملون و سفیر سابق آمریکا در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل میگوید: تصور میکنم دولت آتی منویی از گزینهها را بخواهد تا از میان آنها انتخاب کند. آیا حملهای تمام عیار انجام میشود یا مرحله به مرحله؟ در ابتدا چه اقداماتی صورت میگیرد؟
از برخی جهات، این عملیات هکری اخیر میتواند فرصتی برای بایدن باشد تا نه تنها موضع خودش را در قبال تعاملات ترامپ با ولادیمیر پوتین روشن کند، بلکه واکنش جدیتری نسبت به آنچه باراک اوباما بعد از مطلع شدن از مداخله انتخاباتی روسیه در ۲۰۱۶ انجام داد، اتخاذ کند.
مساله ایران پیچیدهتر است. در حالی که تهران بر آغاز دوباره مذاکره با آمریکا درباره توافق هستهای تاکید دارد، همچنین از خروج واشنگتن از توافق برای تقویت جایگاه خود استفاده میکند. بایدن همچنین با همان لابی رژیم صهیونیستی و جمهوریخواهان مخالف توافق، در کنگره مواجه است.
تمامی اینها این سوال را به وجود میآورد که بایدن در مواجهه با این همه چالش چطور میخواهد سیاست خارجی خودش را پیش ببرد.
گرایش بایدن برای یک سیاست خارجی به خوبی مدیریتشده تکنوکرات، عمیقا حول محور نهادها و اتحادهای دموکراتیک میچرخد. اما همانطور که توماس رایت، کارشناس موسسه بروکینگز میگوید: لحظه کنونی ممکن است اتخاذ یک رویکرد تهاجمیتر حداقل در خصوص چین را ایجاب کند.
جو بایدن تاکید کرده است که گاهی از رویکرد بسیار محتاطانه اوباما خشمگین میشده است. احتمالا بزرگترین مساله به این مرتبط است.
انزواطلبی و عقبنشینی از جهان در سالهای حکومت ترامپ، براساس روندهایی بود که از قبل در مورد رئیس جمهور ماقبل او آشکار شده بود؛ از جمله بیمیلی اوباما برای درگیر شدن بیشتر در خاورمیانه و در سوریه. از این نظر، اجماع سیاست خارجی داخلی که بایدن با آن رشد کرد، ممکن است دیگر واقعاً وجود نداشته باشد.
توماس رایت میگوید: بدیهی است که بایدن به بسیاری از مقامات ارشد اوباما اعتماد کرده و به سابقه دولت او افتخار میکند. همزمان، او مقابل احتیاط و تدریجیگرایی اوباما برآشفته میشد. به عنوان مثال، بایدن میخواست تجهیزات کشنده به اوکراین ارسال کند، در حالی که اوباما این کار را نکرد. بایدن صریحتر از اوباما در مورد رقابت با چین و روسیه صحبت کرده است و او طرفدار یک سیاست خارجی است که برای طبقه متوسط ایالات متحده مفید باشد.
او بار دیگر گفت که اگر بایدن رویکرد سختگیرانهتری نسبت به اوباما در مقابل چین انتخاب کند، فرصتی را در سیاستگذاری درباره چین به دست میآورد.
رایت گفت: بایدن باید از رقابت با چین به عنوان پلی برای سنای جمهوریخواهان استفاده کند. غریزه آنها ممکن است مانعتراشی باشد، خصوصاً به این دلیل که ترامپ آنها را تحت فشار قرار میدهد تا پیروزی بایدن را به رسمیت نشناسند، اما بسیاری از آنها همچنین میدانند که اگر قرار باشد ایالات متحده با چین رقابت کند، نمیتواند چهار سال بنبست قانونی را تحمل کند.