«در همه کشورها که استقرار دولتها بر اساس آراء حداکثری مردم در انتخاباتی ملی شکل میگیرد، وزارتخانهها از طریق قوانین مجلس که در آن اساسیترین وظیفه نمایندگان مجلس، قانونگذاری و رصد عملکرد دولت مستقر است، شرح وظایف پیدا میکنند و بر اساس مصوبات مجلس و تنظیم قوانین، مأموریت مدیریتی وزارتخانهها مشخص میشود.
هر وزیر در حالی که مسئول اصلی و در رأس مدیریت وزارتخانهای است، بر اساس قانون اساسی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی علاوه بر وزارتخانه خود، در شاکله تمامی تصمیمگیریهای دولت مستقر نیز مسئولیت دارد. اگر چه در تبیین شرح وظایف و حدود اختیارات، اولویت بر مدیریت اجرایی وزیر در وزارتخانه او تعریف شده است اما برخی از آنها تعریف اقتصادی و مالی نیز دارند و تعدادی را ارگانهای اجتماعی در مدیریت عمومی داخلی یا فرهنگی، آموزشی یا امنیتی ـ سیاسی میخوانند. چنین تقسیمبندیهایی در اغلب دولتهای مستقر در کشورها رایج است.
اما در کشورهایی که احزاب با گرایشهای نظری و برنامهای متفاوت به طور رسمی وجود ندارند، معمولاً همه، همه کارهاند!
دولتها در چرخه احزاب رسمی با ارائه برنامههای کلان کاری و معرفی نامزد حزبی برای تشکیل دولت جدید رقابت میکنند و از مسیر معرفی نامزدهای انتخاباتی برای کسب جایگاه ریاستجمهوری یا نخستوزیری در انتخابات و کسب آراء مردم، مجوز تشکیل «کابینه» دولت را میگیرند. در کشور ما هنوز آن گونه که باید احزاب قوام یافته دارای برنامه دیده نمیشوند. لاجرم در فصل انتخابات، یکباره گرایشهای گوناگونی ظهور و بروز میکنند و فعال میشوند که میراث و نتیجه آن، به جای ارائه برنامه برای تصحیح گذشته و نواقص و مشکلات آن، پرخاشگری علیه افراد با سوابق شخصی و خانوادگی و اجتماعی آنها رایج و بازار آن داغ میشود!
مشکل اینجاست که ادامه و تکرار چنین تجربهای بعد از چهل سال از گذر عمر انقلاب و جمهوری اسلامی، اولاً، عادت مألوف ما شده است؛ ثانیاً، مردم را خسته از حق انتخاب خود در انتخابات کردهایم. هنوز تا خرداد سال آینده، زمان انتخابات ریاستجمهوری، شش ماه، باقی است اما ادبیات پرخاشگری و تهمتزدن برای حذف رقیب چنان رایج شده است که در پاسخ به این پرسش از مردم «در انتخابات شرکت میکنید یا نه!؟» به جای جواب آری یا نه، اغلب میگویند «چه سود و فایدهای دارد؟» شاید این پاسخ مردم را از دیدگاه جامعهشناسی و نقد عملکرد دولتها باید تحلیل کرد تا چرایی آن را دریافت. با این مقدمه در شرح محک امروز «سیاست خارجی فراتر از … » به اختصار میتوان نوشت که در نگاه به جایگاه فکری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشورهای دارای احزاب میتوان تفاوتها را رصد کرد و دریافت که چطور به جای طوفان خصلتزدگیها بر مدار جزمیتهای فردی و تشکیلاتی، نقد دیدگاهها بر اساس ارائه برنامهها قرار دارد. در حالی که ما به جای نقد برنامهها، همچنان بر طبل تخریب اشخاص و شخصیتها میکوبیم! یک نمونه آن تخریب سیاست خارجی و وزیر سکاندار سیاست خارجی «ظریف» است. در حالی که حتی رقبای دولت روحانی در محفلهای خصوصی خود از توان و صلابت مدیریتی دکتر جواد ظریف، وزیر خارجه میگویند و میدانند که او مورد تأیید رهبری نظام است و در حساسترین مقاطع دشمنیهای کینهتوزانه در صحنه بینالمللی از سوی آمریکا و اسرائیل، بهتنهایی علم سیاست خارجی موفق را پیش برده است و اکنون شخصیتی شاخص در مجامع بینالمللی و مورد احترام و تحسین از سوی اغلب کشورها و سران حکومتی آنها است اما همین دکتر جواد ظریف که به نظر نویسنده سرمایه ملی است، دستمایه جزمیتهای کور و کینهورزی در داخل کشور قرار گرفته است. از خارج، رسانههای معاند و در داخل برخی با جزمیت تشکیلاتی و بهویژه افرادی که در حرفه تخریب شخصیتها و مدیران تلاشگر نظام خبرهاند، تیغ تخریب علیه وزیر خارجه و سیاست خارجی را از نیام نفرتانگیزی خود بیرون کشیدهاند! اگر به منافع ملی باور داریم بپذیریم که سیاست خارجی فراتر از جزمیت تشکیلاتی آن هم در تخریب و حذف رقیب است. سیاست خارجی یعنی امنیت ملی.
نویسنده میداند و مطلع است که یکی از نزدیکترین دوستان ظریف، سردار شهید قاسم سلیمانی بود و جلسات کاری این دو به صورت دائمی هر هفته چنان بود که برخی از رفقای رقیب رشک میبردند. اما ظریف، وزیر خارجه اخلاقمدار ما اکنون که از برادر و رفیق همراه خود بازمانده است، همچنان در صحنه از آرمانهای شهید سلیمانی دفاع میکند و در اعتلای نظام جمهوری اسلامی تلاش دارد و این تلاش را برای خود عبادت میشمارد.
میگویند جزمیتطلبی چشم انسان را چنان کور میکند که در نهایت دشمن را به جای دوست میبیند. آنها که فرستادن پیامها در تلفن همراه یا فراهم آوردن شبنامه علیه وزیر خارجه مورد تأیید رهبری را انجام میدهند تا کینههای شخصی یا جزمیتهای باندی خود را سیراب کنند، تردید نداشته باشند که آب به آسیاب دشمنان ایران میریزند و تنور نفرت آنها را داغ نگه میدارند! رژیم صهیونیستی پروژه تخریب دکتر جواد ظریف وزیر خارجه را کلید زده است و به طور جدی دنبال میکند.»