محمد مهاجری، فعال رسانه ای اصولگرا در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی پیرامون عملکرد هفت ماهه مجلس یازدهم، اصلاح قانون انتخابات، کاندیداتوری چهره های نظامی در انتخابات ۱۴۰۰ و ... پرداخته است. بخشی از این گفتگو را در ادامه می خوانید.
*این مجلس در بستر شعارهایی شکل گرفت که از ابتدا معلوم بود لازمه اجرای آن تندروی است. متاسفم بگویم که مجلس در این مدت کاری در جهت منافع مردم انجام نداده است.
* آنها در ابتدا درباره شفافیت آرای نمایندگان شعار میدادند، هفت ماه گذشت آیا این کار صورت گرفت؟ وقتی می خواهید مجلس شفاف باشد باید دستکم رییس مجلس هفتهای یا ماهی یک بار مقابل خبرنگاران قرار گیرد؛ هفت ماه است که رییس مجلس روبروی هیچ خبرنگاری قرار نگرفته، آیا این نامش شفافیت است؟
با جیب خالی حاتم طایی شدهاید
* از آن طرف بحث این شد که این مجلس میخواهد برای سفره مردم کاری انجام دهد، کجاست؟ میبینید فقط یک طرح معیشتی به نام قانون الزام دولت به پرداخت یارانه کالای اساسی در مجلس تصویب شد اما با کدام منبع مالی؟ اصلا پولی وجود ندارد میان مردم توزیع شود. مثل این میماند که از جیب شخص دیگر به دیگران وام دهید. پولی ندارید تا میان مردم توزیع کنید! اصلا چرا میگویید ۱۰۰ هزار تومان؟ بگویید به هر ایرانی ۱۰ میلیون تومان یارانه میدهید؛ با جیب خالی حاتم طایی شده اید؟
*همانطور که رهبر انقلاب فرمودند این مجلس میتوانست انقلابی و پیشرو باشد. اما سالی که نکوست از بهارش پیداست. از همان ابتدا دنبال گروکشی سیاسی، دعوا و بازی بودند. متاسفم که بگویم به عمر سه سال و چند ماه مجلس یازدهم خوشبین نیستم.
نمایندگان با طرح اصلاح انتخابات برای یک نفر قانون میدوزند
*{ در پاسخ به پرسشی درباره تلاش نمایندگان اصولگرا برای تغییرات در قانون انتخابات ریاست جمهوری و اینکه نمایندگان با این کار درپی دوختن قبای ریاست جمهوری به تن چه کسی هستند}: شخصا اعتقاد دارم که اصلاح قانون ریاست جمهوری کار خوبی است چون نامنویسی انتخابات ریاست جمهوری به یک مضحکه بین المللی تبدیل شده بود. هر کسی که میخواست تصویرش در رسانهها منتشر شود نامنویسی میکرد. بهتر بود قانونی نوشته و جلوی آن گرفته میشد. بحث تا اینجا کاملا منطقی است.
*اما دوستان مجلس به بهانه اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری برای یک نفر قانون میدوزند. آنها همه چیزها را به سمت دو یا سه نفر میبرند و در آخر هم با مصوباتی، یک فرد را مصداق این قانون قلمداد میکنند. اگر واقعا اصلاح قانون انتخابات با هدف مشارکت مردم صورت میگرفت حرف درستی بود ولی الان چقدر فضای جامعه انتخاباتی است؟
بهتر بود طرحی برای بالا نرخ مشارکت تصویب میکردید
*میگویند منزل عروس بزن بکوب است و خانه داماد خبری نیست. مجلس بزن بکوب میکند تا قانون انتخابات را اصلاح کند! برای چه کسی این کار را میکنید، برای مردم! مردم کجا هستند؟ اگر واقعا می خواستید قانون انتخابات را اصلاح کنید باید اصلاحاتی برای جلب مشارکت تصویب میکردید. ممکن است در دوران شیوع ویروس کرونا مشارکت محدود شود باید سازوکاری برای برگزاری الکترونیکی انتخابات میاندیشیدید.
*سخنگوی محترم شورای نگهبان میگوید که با انتخابات پستی مشکلی نداریم فقط باید قانون داشته باشد «آقای کدخدایی عزیز! قانون ضد برجامی را ظرف چند دقیقه در شورای نگهبان تصویب کردید» واقعا اگر می خواهید انتخابات پستی و الکترونیکی برگزار کنید به همین سرعت آنرا تصویب کنید کار سختی است؟ زیرساختهای فنی آن کاملا در مملکت وجود دارد اما طرح انتخاباتی مجلس شامل این موارد نمیشود. اینکه سن، قد، طول و عرض نامزد انتخابات ریاست جمهوری چگونه باشد که قانون نمیخواست. آنها به اسم اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری وارد فضای قابل انتظار و یک بازی سیاسی شدند.
*{ درباره تعیین شرط سنی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از سوی مجلس}: بدون این موارد هم می توانستند این کار را انجام دهند. مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بر چه اساسی احراز صلاحیت نشد؟ گفتند سن او زیاد است! جز این بود؟ الان هم میتوانستید به همان دلیل رد کنید. میخواهم بگویم مصداقی چون تعیین سن در قانون نویسی کار سختی نیست.
*اگر آقایان میخواستند کار مفیدی برای قانون انتخابات انجام دهند باید کمیسیونی مرکب از مدیران ارشد تشکیل میدادند تا آنها سوابق، مدیر و مدیر بودن نامزدها را بررسی کنند و براساس نظر آنها شورای نگهبان اقدام میکرد. این قانون نویسی است و گرنه اینکه بگویید که قد و سن نامزد چه باشد به نظرم نوعی توهین به مردم محسوب میشود.
جدا کردن نظامیها از سیاست شدنی نیست
*جزو مدافعان حضور نظامیها در انتخابات ریاست جمهوری هستم. هر فرد یا دولتی بر سر کار بیاید یک سری تعارضها با سایر بخشها خواهد داشت که باعث ناکارآمدی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی میشود. دولت مسوول امور فرهنگی مملکت است بعد نهادی با عنوان شورای انقلاب فرهنگی هم وجود دارد. دولت مسوول کار اقتصادی است اما یکسری نهادهای بزرگ و پرقدرت اقتصادی دارید که به کسی پاسخگو نیستند. بنابراین برای این وضعیتی که بهویژه بعد از دولت هاشمی بوجود آمد ناگزیریم دولت کارآمد داشته باشیم.
*به نظر من در شرایط حاضر تنها کسانی میتوانند این کارآمدی را ایجاد کنند که بتوانند با نهادهای دیگر همراهی و همکاری داشته باشند. از آن جهت میتوانند شرط لازم برای دولت کارآمد را ایجاد کنند. سال ۱۳۹۲ به علی اکبر ولایتی رای دادم. استدلال من این بود که وقتی که او رییس جمهوری شود برخی از نهادها در تقابل با او قرار نمیگیرند. همین اندازه که در تقابل با ولایتی قرار نگیرند دولت را کارآمد میکند.
* از زمان هاشمی رفسنجانی هر کسی رییس جمهوری شده است بعد از مدتی به ویژه در دور دومش به این نتیجه میرسد که اختیاراتش کافی نیست. به همین دلیل معتقدم نظامیانی که به ویژه در مصادر قبلی خود افراد موثر و کارآمدی بودند خیلی راحتتر میتوانند قوه مجریه را اداره کنند. اگر رییس جمهوری نظامی باشد آنهایی که ذیل دولت و حکومت قرار میگیرند تکلیف خود را می دانند. بنابراین رعایت میکنند و از آن طرف اگر یک نظامی حضور داشته باشد بقیه نهادها با او کنار می آیند و معتقدم مردم هم به یک رضایتمندی خواهند رسید.
* البته قبول دارم که این کار آفتهایی دارد که باید از الان شناسایی شود اما اینکه نظامیهای خودمان را با پاکستان، ترکیه و برخی کشورهای دیگر مقایسه کنیم جفا و نامردی است. میگویند نظامیان نباید وارد سیاست شوند! بچه های سپاه از اول پای سیاست بوده اند مگر محسن رضایی قبل از انقلاب پای مسایل سیاسی نبوده است؟ حالا به او بگوییم خداحافظی کن و برو! بنظرم جدا کردن نظامیان از سیاست یک امر نشدنی است.
*وقتی فرد نظامی وارد ریاست جمهوری میشود به هر حال یک عقبه نظامیگری دارد و دوستان و تشکیلاتی دارد که می تواند به او کمک کنند. بنظرم این به کارآمدی رییس جمهوری کمک میکند.نکته مهم تر اینکه فرض اولیه من این است که دولت نظامی، کارآمد است اما اگر احیانا این کارآمدی بهوقوع نپیوست ممکن است قداست آن کمرنگ و خدشهدار شود. بنابراین خوب است از الان برای آن محاسبه کنیم. اگر برآیند مثبت است به نظرم این کار انجام شود.
*شخصا معتقدم حضور نامزد نظامی میتواند منجر به تشکیل دولت کارآمد شود تا دست کم چهار یا هشت سال مقداری فضای معیشتی و اقتصادی مردم بهتر شود.