وی در ادامه گفت: برادرم بهتازگی شرکتی دانش بنیان تأسیس کرده و به سختی سرگرم کار است حتی گاهی اوقات شبها هم در شرکتش میخوابد. آخرین بار ساعت سه بعداز ظهر 18 آبان، دانیال به مادربزرگم زنگ زده و گفته با یکی از دوستانش به نام هومن برای صحبت درباره کارهایش به ویلایشان در اطراف دماوند میرود، اما بعداز آن دیگر خبری از برادرم نشد و نگرانش هستیم.
با شکایت پسر جوان تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد و بررسیهای اولیه نشان میداد که دانیال با خودروی شخصی خود نرفته و خودروی او در پارکینگ خانهشان است.
در حالی که تحقیقات برای یافتن دانیال ادامه داشت، خانواده او تصویر پسرشان را در فضای مجازی منتشر کردند تا شاید کسی از سرنوشت وی مطلع باشد و موضوع را به آنها خبر دهد، اما باز هم هیچ رد و اثری از او بهدست نیامد.
در ادامه بررسیها کارآگاهان پلیس دریافتند دانیال شهریور امسال برای انجام کاری به محل کار هومن مراجعه کرده و با او آشنا شده و بعد هم کمکم به دوستان صمیمی تبدیل شده بودند؛ از آنجا که هومن آخرین نفری بود که با دانیال ملاقات داشت کارآگاهان به سراغ وی رفتند.
آخرین ملاقات
هومن که کارمند یکی از ارگانهای نظامی بود در تحقیقات اولیه گفت: من و دانیال آن شب باهم در ویلای دماوند بودیم. شب را خوابیدیم و فردا صبح، دانیال را به تهران رساندم و من به محل کارم رفتم و او هم به شرکتش رفت.در حالی که مدرکی علیه هومن نبود، مرد جوان آزاد میشود، اما همچنان احتمال دست داشتن او در ماجرای ناپدید شدن پسر جوان، از سوی بازپرس جنایی و تیم تحقیق مطرح بود.
بررسیها در این باره ادامه داشت تا اینکه مدارک و شواهدی علیه هومن بهدست آمد و باعث شد تا این بار مرد جوان بهعنوان تنها مظنون این پرونده بازداشت شود. او که پساز دستگیری همچنان منکر جنایت بود، زمانی که با مدارک پلیسی و قضایی مواجه شد لب به اعتراف گشود و گفت: من نمیخواستم او را بکشم قتل ناخواسته رخ داد.
وی درباره جزئیات ماجرا گفت: روز حادثه باهم به ویلای دماوند رفتیم تا درباره کاری صحبت کنیم من داشتم اسلحهام را تمیز میکردم که خیلی اتفاقی گلوله از اسلحهام شلیک شد و به دانیال اصابت کرد؛ از این اتفاق شوکه شده بودم وحشت زده بهسمت دانیال دویدم که خونین روی زمین افتاده بود هر چه او را صدا زدم جواب نداد. وقتی متوجه شدم نفس نمیکشد از ترس نمی دانستم چکار کنم. ابتدا خواستم جسد را داخل خودروام بگذارم و از ویلا بیرون ببرم، اما خیلی سنگین بود و نمیتوانستم تنهایی این کار را انجام دهم. به ناچار تصمیم گرفتم که جنازه را مثله کنم، بعد هم جسد را داخل چند کیسه قرار داده و داخل خودروام گذاشتم. شب در همان ویلا خوابیدم و صبح راهی محل کارم در تهران شدم.
وقتی به محل کارم رسیدم اسلحهام را تحویل دادم و بعد هم به بهانه مأموریت به سمت قم رفتم و جسد دانیال را در بیابان رها کردم.
بدین ترتیب با اعترافات این مرد تیم جنایی برای کشف جسد مقتول به محلی که متهم اعلام کرده بود رفتند اما تا کنون جسدی پیدا نشده است و بررسیها برای کشف جسد پسر جوان و زوایای پنهان این جنایت به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد.