«سلبریتیها در دنیای مجازی، مرکز جهاناند. همه یا سلطان و ستون و عالیجناباند یا اسطوره و امپراتور و شوالیه. تنها خبر مهم، اخبار کار و زندگی شخصی آنهاست. انگار تنها موضوع مهم، تازهترین حرفها و اظهار نظرهای آنهاست و تنها سوژه دیدنی، آخرین عکسها و فیلمهایشان. آنها گر چه در زندگی واقعی هم توجه بیشتری از دیگران دریافت میکنند اما در نهایت یکی هستند مثل همه؛ با نقاطی تاریک در زندگی که نمیتواند سوژه عکس و فیلم باشد و با کاستیها و ایرادهای کوچک و بزرگ که ربط و شباهتشان را به اسطورهها و شوالیهها تردیدپذیر میکند. با این همه در گوشهای از حیات مجازی به لطف هوادارهایشان نقطه ثقل جهاناند. پشت این صفحات هواداری که عموما هم ناشناس هستند، چه کسانی قرار دارند؟ طرفداری را چطور معنی میکنند و حاضرند بابتش چه کار کنند؟ آن چه در پرونده امروز زندگیسلام میخوانید، قرار است به این سوالات جواب بدهد. ادمینهای فن پیج سه سلبریتی درباره علاقهشان میگویند و هزینهای که بابت این دوستداشتن یکطرفه میپردازند. در پایان هم یک روانشناس، موضوع هواداری را از دید علمی بررسی میکند. در این پرونده قصد داریم به پدیده هواداری، نگاه دقیقتری بیندازیم و توضیحات ما به معنی برچسب زدن به مصاحبه شوندهها و دیگر هواداران نیست. در خور ذکر است این پرونده معطوف به پیجهای هواداری است که بحث هواداری دغدغه اصلی آنهاست و با اهداف مالی ایجاده نشدهاند.
هیچ چیز به جز بازی درجه یک «نوید» برایم مهم نیست!
فنپیج کدام بازیگره؟ نوید محمدزاده، بازیگر
تعداد فالوئر؟حدود ۲۰ کا
مشخصات ادمین فنپیج؟ شایان، ۱۶ ساله، دانشآموز رشته انسانی، اهل گیلان
شایان ماجرای درست کردن صفحهاش را اینطوری تعریف میکند: «من نوید محمدزاده را از سه، چهار سال پیش میشناسم. همه فیلمهایش را دیدهام و از دو سال پیش تصمیم گرفتم برایش یک صفحه طرفداری درست کنم تا مصاحبهها و عکسهایش را در یک فضای خوب و متفاوت منتشر کنم.»
شایان میگوید اگر وقت آزاد داشته باشد روزی دو، سه ساعت برای این صفحه زمان صرف میکند.
چرا هوادار نوید محمدزاده هستی؟
برای من هیچ چیز به جز بازی درجه یک نوید مهم نیست. بیشتر فنپیجها اما به خاطر جنبههای دیگری از آرتیستها مثل چهره جذاب یا صدای خوب طرفدارشان هستند.
به نظر تو تا کجا میشود هوادار یک نفر ماند؟
وقتی طرفدار کسی هستی، چشمت را روی همه بدیها و مشکلات او میبندی. بهتر بگویم اصلا بدی در او نمیبینی. شخصا برای من هیچ وقت هیچ اتفاقی نخواهد افتاد که دیگر طرفدار بازیگر مورد علاقهام نباشم ولی برای همه این طور نیست. معمولا فنپیجها تا جایی طرفدار میمانند که آرتیست مد نظرشان ویژگیهایی که روز اول بابت آنها صفحه هواداری را درست کردند، حفظ کند. من اما متعصبانه برخورد میکنم.
چرا؟
علاقه شخصی است دیگر. نمیتوانم آن را کاری بکنم.
تا حالا بازیگر محبوبت را از نزدیک دیدهای؟
یک بار. خیلی ذوق زده شدم. بغلش کردم، با هم عکس گرفتیم و ازش امضا گرفتم. وقتی خودم را معرفی کردم و گفتم فقط به خاطر او آمدهام تهران، ازم تشکر کرد.
چه کارهای دیگری ممکن است برایش انجام بدهی؟
دیگران را از یک سری مسائل درباره او آگاه کنم. مثلا فیلمهایش را قانونی دانلود کنند، سریالهایش را ببینند و این که تفاوتهای او را با دیگر بازیگرها نشان بدهم و آنها را به این نتیجه برسانم که چه کسی بهتر است.
دوست داری در آینده چه کاره شوی؟
معلم. به مشهورشدن علاقهای ندارم.
این صفحه برایم مثل فرزندم است
فنپیج کدام بازیگره؟ علی کریمی
تعداد فالوئر؟حدود ۳۰۰ کا
مشخصات ادمین فنپیج؟ مهدی، ۳۸ساله، دیپلمه، اهل تهران
خودش را «مهدی پرسپولیسی» معرفی میکند. خیلی اهل حرفزدن نیست. همه جوابهایش تککلمهای است یا در نهایت جملههای یکخطی. از وسطهای گفتوگو هم ویس را ترجیح میدهد و با لهجه و لحنی که از به اصطلاح از داشمشتیهای تهرانی سراغ داریم، سوالات را جواب میدهد البته همچنان مختصر.
چطور شد صفحه هواداری درست کردی؟
از روی علاقه به اسطوره! از سال ۷۸ طرفدار داش علی شدم و فکر کنم سال ۹۴ بود که این صفحه را ایجاد کردم. طرفدار بازی چشمنواز، صداقت، صراحت و مردمیبودنش هستم.
روزی چند ساعت برای این صفحه وقت میگذاری؟
الان حدود ۳-۴ ساعت اما قبلا ۱۰-۱۲ ساعت.
خیلی زمان زیادی است!
بله، این صفحه برایم مثل یک پسر است. اصولا صفحات هواداری شخصی (غیر تیم) زحمت و زمان زیادی لازم دارد.
خودت فرزند داری؟
بله. ولی الان متأهل نیستم.
توی بیوگرافی صفحه نوشتهای: «بنیانگذار اتحاد هواداران علی کریمی» منظورت چیست؟
برای حمایت بیشتر از جادوگر، یک گروه درست کردهایم که اگر کسی پشت سر علی آقا صحبتی کرد یا چیز اضافهای گفت، چند تا پیج هواداری یک پست مشترک بگذارند که آن شخص را متوجه اشتباهش بکنند؛ یک جور پشتوانه! سه تا هشتگ هم درست کردهام که خیلی استفاده میشود و در اینستاگرام هر کی طرفدار علی آقا باشد، این هشتگها را میزند.
در صفحهات تبلیغ هم میکنی؟ قیمت تبلیغات در صفحات هواداری چقدر است و چطور تعیین میشود؟
هر کس بر اساس بازدید صفحهاش یک قیمت تعیین میکند. از ۲۰ هزار تومان شروع میشود و نهایتش نامعلوم است. من برای هر پست بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان میگیرم.
تو هواداری را چطور تعریف میکنی؟ یک احساس ابدی است یا میتواند تغییر کند؟
من زمانی از بازی علی آقا خوشم میآمد. وقتی دوران بازیاش تمام شد و رفت برای مربیگری، کارهایی کرد که علاقه من به ایشان ۱۰ برابر شد. ممکن است چهار روز دیگر بیشتر هم بشود، خداینکرده شاید هم زمانی برسد که کاری بکند و به مزاج من خوش نیاید ولی کلا ارتباط من با علیآقا قلبی است. البته حضوری زیاد خدمتشان رفتم. پیج هم مفتخر به لایک خود داش علی است و استوریها را تقریبا میبیند.
برایت مهم است که دوستان و آشنایانت با تو در این علاقه شریک باشند؟
بله بیشتر نزدیکانم طرفدارش هستند ولی اجباری نیست. هر کس خودش تصمیم میگیرد که طرفدار چه کسی باشد.
تمام تلاشم شنیدهشدن صدای آقا رضاست
فنپیج کدام بازیگره؟ رضا بهرام، خواننده
تعداد فالوئر؟حدود ۱۵ کا
مشخصات ادمین فنپیج؟ زهرا، ۲۰ ساله، دانشجوی روانشناسی، اهل شیراز
«من یک طرفدارم. یاد گرفتهام بین خستگیها، به جای شادی خودم طرفدار سلامتی و آرامش هنرمندم باشم و هرگز تنهایش نگذارم. تمام تلاشم را برای شنیدهشدن صدا و احساس او به کار ببرم. من یک طرفدارم و وظیفهام همراهی هنرمندم است چه در روزهای سخت؛ چه در روزهای خوشی. بر خلاف طرفدارنماها برای هنرمندم شایعه نمیسازم و به شایعات پروبال نمیدهم.»
از زهرا میپرسم به نظر او وظیفه یک هوادار چیست؟ میگوید: جواب این سوال خیلی مهم است و باید به او وقت بدهم. بقیه سوالاتم را مطرح میکنم و مصاحبه که تمام میشود، متن بالا را در جواب برایم میفرستد.
چه شد که صفحه هواداری راه انداختی و چقدر برایش زمان میگذاری؟
من خیلی اهل فضای مجازی نبودم تا یک سالونیم پیش که موزیکویدئوی «دیوانه» رضا بهرام را دیدم و بهشدت از صدایش خوشم آمد. به این عقیده رسیدم که هیچ صدایی به قشنگی صدای او نیست. رفتهرفته تصمیم گرفتم یک پیج هواداری راه بیندازم و از این صدای بینظیر و زیبا حمایت کنم. حالا ۵ ساعت در روز برای این صفحه وقت صرف میکنم.
از این کار درآمد هم داری؟
در این مدت تبلیغات زیادی به من پیشنهاد شد ولی نپذیرفتم چون ترجیح میدهم روی هدفی تمرکز کنم که بابتش این صفحه را راه انداختهام. دنبالکنندگان این صفحه، دوستداران آقای بهرام هستند. دوست ندارم به اسم ایشان از موقعیت سوءاستفاده کنم و درآمد داشته باشم.
چرا فن پیجها دنبالکننده دارند؛ در حالی که صفحه رسمی سلبریتیها در دسترس است؟
صفحات هواداری معمولا مطالب گستردهتری از پیجهای اصلی افراد میگذارند، برای همین دوستداران سلبریتیها این صفحات را دنبال میکنند. ما عکسها را از صفحات عکاسها و اطلاعات را از صفحه خانواده و دوستان سلبریتیها به دست میآوریم.
در برابر زمان و هزینهای که بابت اینترنت صرف میکنی، چه چیزی به دست میآوری؟
داشتن صفحه هواداری یک کار دلی است. فکر نمیکنم کسی در قبالش مزد بگیرد یا توقع دیگری داشته باشد. این کار از روی عشق و علاقه است.
اصول یا خط قرمزهایی در هواداری وجود دارد؟
بله. باید به دور از حاشیه از این افراد حمایت کنیم و از انتشار مطالبی که راضی نیستند، پرهیز کنیم. اصولا فنپیجها دو دستهاند: آنهایی که تظاهر به فن بودن میکنند و کارهای اشتباه مثل شایعهپراکنی و انتشار عکسهای دردسرساز ازشان سر میزند و هوادارهای واقعی که این دومی مستلزم شناخت، فکر و آگاهی است.
یکی از امتیازات صفحات هواداری که در قسمت بیو نوشته میشود، «لایک شده توسط ... » است. چرا این قدر مهم است که فرد مد نظر صفحه را لایک کند یا کامنت بگذارد؟
خشنودی هنرمند تنها موضوع مهم برای صفحات هواداری است. بالاخره این پیج برای هواداری از فرد محبوبمان است و لایک و کامنت او ما را به این نتیجه میرساند که کارمان را درست انجام داده و رضایتش را جلب کردهایم.»
سندروم سلبریتیپرستی!
نظر علم روانشناسی درباره پدیده طرفداری از افراد مشهور و کارهایی مانند ساختن فنپیج برای آنها چیست؟
کاوه قادری، روانشناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در این باره گفت: «پدیده طرفداری یا هواداری (Fandomis) سالها در حیطه مطالعات جامعهشناسان بوده است اما بهتازگی روانشناسان هم به بحث درباره این موضوع وارد شدهاند. هواداری از یک هنرمند، بازیگر، بازیکن ورزشی و در اصطلاح سلبریتیها عبارت است از نوعی پیوند هواخواهی بدون این که این افراد را از نزدیک بشناسند. این حس گاهی به حدی شدید است که یک گروه از طرفداران ایجاد میشود که با هم احساس همدلی و دغدغه مشترک دارند و عشق به اشیا، لباسها، رفتارها و سبک زندگی سلبریتی وجه مشترک آنها میشود. این هواخواهی میتواند بسیار هزینهبر باشد؛ به طوری که طرفداران، انرژی و زمان زیادی از وقت خود را صرف پرداختن به طرفداری از فرد محبوب کنند. اگر چه بیشتر اوقات این علاقه به فرد محبوب ممکن است چندان خطرناک و آسیبزننده نباشد اما در مواردی امکان دارد سبب بروز مشخصههای اختلال وسواس در افراد شود.
سندروم پرستش سلبریتی
بهتازگی وجه آسیبشناختی و بیمارگونه طرفداری را به عنوان «سندروم پرستش سلبریتی» (Celebrity Worship Syndrome) مطرح کردهاند. در مواردی شدت این طرفداری و وقتگذاشتن بیش از حد برای آن در فضای مجازی به افت کارکرد عادی زندگی فرد منجر میشود و حتی ممکن است برخی مشخصههای هذیان و تفکر غیر واقعی درباره ارتباط طرفدار با فرد محبوب هم شکل بگیرد. البته تمایز بین دوستداشتن یک فرد محبوب با هواخواهی بیمارگونه باید در نظر گرفته شود. بیشتر افراد ممکن است از کاراکتر یا هنر یک فرد استقبال و کارهای او را دنبال کنند اما افراد دچار سندروم پرستش سلبریتی، به شکلی افراطی روزانه بیش از یک ساعت از وقتشان را صرف پیگیری و حمایت از سلبریتی محبوبشان میکنند که این کار امروزه در قالب فنپیجها صورت میگیرد. اگر چه ممکن است برخی از این فنپیجها به پیشنهاد خود فرد مشهور یا با دغدغه تبلیغات و کارهای مالی ایجاد شده باشند اما در این میان تعداد افراد واجد شیفتگی وسواسی به افراد سلبریتی هم کم نیست. افراد مشمول طرفداری اختلالگونه، بدون انتظار هیچگونه حمایت مالی، کارکرد روزمره خود را تحت تاثیر فرایند طرفداری قرار میدهند و ممکن است در این راه حتی شغل و تحصیلات خود را از دست بدهند. هواخواهی در نوجوانی و ابتدای سنین جوانی بسیار برجستهتر است؛ چراکه در این سنین افراد در مرحله هویتیابی قرار دارند و در جستوجوی پاسخی برای سوال «من کیستم؟» هستند. اگر در این فرایند الگویابی و هویتیابی، فرد به طور وسواسی شیفته یک سلبریتی شود، ممکن است فرایند طرفداری با شدت بیشتری ادامه یابد و هویت فرد در قالب هواخواهی از یک فرد سلبریتی شکل بگیرد.
گریز از واقعیت و پناهبردن به خیال
حال سوالی که پیش میآید این است که افراد در برابر هواداری چه چیزی به دست میآورند که هزینههایش را به جان میخرند. در این باره تحلیلهای مختلفی وجود دارد. یکی از آنها سازوکار «جبران» است. برخی اوقات طرفدارها با شناختی که از زندگی سلبریتی محبوب خود دارند، آرزوهای دستنیافتنی و دور از دسترس خود را در زندگی فرد محبوبشان دنبال میکنند. در واقع این آمال را در فضایی خیالی جستوجو میکنند و از دیدن و اجابتشدن آنها در زندگی سلبریتی خوشحالاند؛ به طوری که گویی برای خودشان رخ داده است. در واقع میشود گفت نوعی گریز از واقعیت نسبی و پناهبردن به خیالپردازی. در مواردی شاهد این هستیم که افراد با ویژگیهای شخصیت خودشیفته و دارای حالات نمایشی و وسواسی بیشتر وارد این فضاها میشوند؛ چراکه بستری برایشان فراهم میشود تا به طور موقت برخی از نیازها ازجمله نیاز به دیدهشدن، اهمیت بیش از حد و حس قدرت ناشی از وصل بودن به یک فرد مشهور را برآورده کنند. مسئله دیگر در طرفداری، حس تعلق به گروه است که میتواند برای افراد تقویتکننده باشد؛ چراکه اعضای گروه از همدیگر حمایت و مرز خود را از گروههای دیگر جدا میکنند و این حس حمایت القایی ممکن است در شکلگیری طرفداری تاثیر داشته باشد. برای مثال طرفداران یک تیم یا بازیگر در برابر گروه رقیب، با کریخوانی، نیاز به تعلق به یک گروه اجتماعی را ارضا میکنند. متاسفانه تحقیقات حاکی از آن است که اگر فرایند طرفداری به بیماری تبدیل شود، ممکن است با پیامدهای منفی مانند اعتیاد، اعتیاد اینترنتی، وسواس، افسردگی، اضطراب و فرار از واقعیت شدید همراه باشد.