دیروز حسن ابراهیمی، عضو جامعه روحانیت مبارز، در گلایه گفته که: ما انتظار نداریم آقای حدادعادل بگویند تقابل؛ تقابلی وجود ندارد. ما حامی هر اتفاقی که منجر به وحدت شود، هستیم. حدادعادل، مسئول تشکیلات شورای ائتلاف اصولگرایان، دو روز پیش گفته بود: «مشکل امروز ما این است که جامعه روحانیت مبارز بهطور مستقل راه افتاده و میگوید من هم میخواهم انتخابات را میزبانی کنم و محور وحدت شوم. حرف بنده به آنها این است که وقتی تجربه شورای ائتلاف وجود دارد، چرا آن را نادیده میگیرید؟ از طرف دیگر، دوستان پایداری هم داستان خود را دارند. البته ما هنوز خط مذاکرهای با آنها باز نکردهایم و مذاکرات را برای مراحل بعدتر گذاشتهایم. بالاخره باید کاری کنیم این کثرت متولی و مدیر کار، کار دست ما ندهد. ما از یک طرف با کثرت نامزد روبهرو هستیم و از یک طرف دیگر با کثرت پدر».
جبهه پایداری هم که مشخصا همانطور که حدادعادل گفته، تاکنون نه حاضر شده تن به سازوکار شورای ائتلاف حدادعادل بدهد و نه شورای وحدت جامعه روحانیت. بهتازگی نیز دبیر کل آن هر دو جریان را پدرسالار خوانده و گفته است: «ما معتقدیم جریانی میخواهد تحت عنوان پدرسالاری برای احزاب اصولگرا تصمیم بگیرد، ولی ما زیر بار این جریان نمیرویم».
پیشتر چمران و زریبافان و حامیان احمدینژاد هم پدرخواندگی را در جریان اصولگرایی تمسخر کرده و با منش و رفتارشان اعلام کردهاند که نمیخواهند زیر بار آن بروند. قالیباف هم که با بیانیه نواصولگرایی خود، علنا گفت رأس جریان اصولگرایی دچار اختلال است و بدنه باید خودش آتشبهاختیار عمل کند. دو سال قبل، یک چهره سیاسی نزدیک به قالیباف بهصراحت اعلام کرده بود: «در تلاشیم خودمان را اصلاح و پدرخواندهها را از جریان اصولگرایی حذف کنیم».
در گذشته سنت این بود که جامعه روحانیت، وجاهت و جایگاه ویژهای در جریان اصولگرایی دارد که باید محور وحدت باشد و اگر این سالها به حاشیه رفته، حالا میگوید به ناحق بوده و باید حق به حقدار برسد. حجتالاسلام حسین ابراهیمی گفته: «ما عقیده داریم جامعه روحانیت با هیچکسی تقابل ندارد و با ائتلاف و پایداری و سایر جریانها در تقابل نیست. جامعه روحانیت قبایی برای انتخابات ندوخته و نه کاندیدایی برای انتخابات دارد و نه ادعایی دارد. همه تلاش این است که جریانهای مختلف اصولگرایی با هم به توافق برسند. در گذشته و در زمان قبل از آیتالله مهدویکنی یا در زمان ایشان نیز همه تلاش این بود که اینها با هم باشند و هیچ کسی ادعایی نداشت و کاندیدای خاصی نداشتند، بلکه همه تلاش این بود که جریانهای انقلابی و مدعی پیروی از حضرت امام و حضرت آقا، با هم توافق کنند؛ بنابراین امروز هم سبک جامعه روحانیت همین است تا اینها با هم به توافق برسند. میزبانبودن، مدعیبودن و تقابل نیست؛ خود ما نه ادعا، نه کاندیدا و نه مسئله پدرخواندگی نداریم».
مصطفی پورمحمدی، دبیر عالی جامعه روحانیت نیز در کنایه گفته بود: «برخی به پدرخواندگی حمله میکنند، ولی میخواهند خودشان مخفیانه این مدل را پیگیری کنند و یکدفعه در آخر انتخابات نظر خود را تحمیل میکنند. دوره این مدلها گذشته و ما نمیتوانیم از این مدلهای منسوخشده استفاده کنیم». نبی حبیبی نیز در زمانی که در قید حیات بود، گفته بود: «چنین نیتی در مؤتلفه تا به حال وجود نداشته و الان هم ندارد که خود را پدرخوانده بقیه بدانیم. ما برای انتخابات ۹۴ بیش از ۵۰ جلسه با پایداری و ایثارگران داشتیم که در هیچ جلسهای موضع پدرخواندگی نگرفتیم».
اما مسعود زریبافان، دبیر کل جبهه یاران انقلاب اسلامی و از نزدیکان سابق احمدینژاد، در ششمین گردهمایی این تشکل در سال ۹۵ گفته بود: «یکی از آسیبهای ما در انتخابات این است که عدهای خود را در جریان اصولگرایی، وکیل، وصی و پدرخوانده اصولگرایان میدانند و سعی نمیکنند از همه ظرفیتها استفاده شود». چمران هم اخیرا گفته است: «در شورای وحدت قرار بود بیش از ۴۰ حزب حضور داشته باشد، اما پنج حزب را پذیرفتند و به بقیه گفتند خداحافظ. من فقط امیدوارم خداوند به همه ما بصریت دهد تا با توهم پیروزی، پسگردنی نخوریم. دوستانی که یک تشکل موازی با شورای ائتلاف ایجاد کردهاند، باید بدانند مردم را سردرگم میکنند. من قضاوتی درباره هدف آقایان از تشکیل شورای وحدت نمیکنم، اما هر آن چیزی که ما میبینیم، ادامه پدرخواندگی گذشته است».