 
 				 			در بخشهایی از متن این نامه آمده است:
حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر روحانی
رئیس جمهوری اسلامی ایران دام توفیقه
حادثه بسیار تلخ و ناگوار منطقه مرزی سراوان که باعث نگرانی و عصبانیت مردم شریف و وفادار سیستان و بلوچستان شد، بار دیگر همه مسئولان و اولیاء امور را به این باور عمیق میرساند که برخورد با مسائل فرهنگی و مشکلات اقتصادی با نگاه امنیتی و نظامی - انتظامی، نه منطقی و عقلانی است و نه مفید و کارآمد.
چرا که فردفرد مردم ایران به سرزمین و نظام جمهوری اسلامی برآمده از انقلاب اسلامی، چنان دلبستگی و تعلق خاطر دارند که کمبودها، ضعف ها، قصورها و تقصیرها در چهار دهه گذشته و تبلیغات سوء و تحریکهای دشمنان، نتوانسته خدشهای بر این وابستگی وارد کند، ولکن از آن جا که فقر و تنگدستی و ناتوانی اقتصادی، سرچشمه انواع ناهنجاریها است و به فرمایش پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله «کاد الفقران یکون کفراً» به حکم وظیفه شرعی و ملی و الزام عقل و عقلا، بر همه مسئولان کشور در سطوح مختلف ضروری است با مشکلات اقتصادی، معیشتی و با بیکاری و نابسامانیهای اجتماعی و فرهنگی استان بسیار حساس و محروم سیستان و بلوچستان و مردم شریف آن خطه که به رغم تفاوت قومیت، نژاد و مذهب، با کمال صمیمیت در کنار هم زندگی میکنند، به صورت ضربتی، اساسی و بنیادین برخورد کرده و با ایجاد و توسعه مراکز تولیدی صنعتی و کشاورزی و افزایش اشتغال، سطح اقتصاد استان را بالا برده، از تمام استعدادها و ظرفیتهای انسانی و طبیعی منطقه برای رفع محرومیتها و توسعه همه جانبه استان استفاده کنند تا شعار عدالت و حکومت علوی (ع) تبلور واقعی یابد؛ به امید آن روز.
 من نوعی کلا  از شما و این مملکت داریتون ناامیدم و دل کندم،شما و امثال شما این مملکت رو اداره نکردین بلکه مصرف کردین.
         		            من نوعی کلا  از شما و این مملکت داریتون ناامیدم و دل کندم،شما و امثال شما این مملکت رو اداره نکردین بلکه مصرف کردین.         		                     		         اگر سیستان وبلوچستان دارای کارخانجات بزرگ صنعتی بود مثلا خودروسازی و..... افراد بیکار وبدون شغل مجبور نبودند برای تامین معاش وآذوقه زندگی زن وبچه شان دست به سوخت بری بزنند که با خطرهای بزرگی همراه است.افرادی که سوخت بری می کنند انسانهای زحمتکش و شریفی هستند که از راه فروش سوخت اندک درآمدی کسب می کنند ودست به دزدی و وباج گیری وگروگان گیری و قاچاق مواد مخدر نمی زنند.کشاورزی سیستان وبلوچستان بدلیل خشکسالی نابود شده است وبدلیل نبود کشاورزی دامداری استان هم نابود شده است. با نبود کارخانجات بزرگ صنعتی  تها راهی که برای تامین معاش مردم مظلوم ومستضعف این منطقه مرزی می ماندتجارت است که با وجود قوانین سخت تجارت خارجی درایران این مسیر هم برای مردم استان بسته شده است لذا تنها مسیر سالمی  که برای تامین نان زن وبچه شان دارندسوخت بری ودرآمد اندک حاصل از آن است که برای همین تنها راه نفس کشیدن وشغل باقیمانده هم محدودیتهای سنگینی وضع کرده اند که منجر به حوادث خونبار وناراحت کننده سراوان شده است.
         		            اگر سیستان وبلوچستان دارای کارخانجات بزرگ صنعتی بود مثلا خودروسازی و..... افراد بیکار وبدون شغل مجبور نبودند برای تامین معاش وآذوقه زندگی زن وبچه شان دست به سوخت بری بزنند که با خطرهای بزرگی همراه است.افرادی که سوخت بری می کنند انسانهای زحمتکش و شریفی هستند که از راه فروش سوخت اندک درآمدی کسب می کنند ودست به دزدی و وباج گیری وگروگان گیری و قاچاق مواد مخدر نمی زنند.کشاورزی سیستان وبلوچستان بدلیل خشکسالی نابود شده است وبدلیل نبود کشاورزی دامداری استان هم نابود شده است. با نبود کارخانجات بزرگ صنعتی  تها راهی که برای تامین معاش مردم مظلوم ومستضعف این منطقه مرزی می ماندتجارت است که با وجود قوانین سخت تجارت خارجی درایران این مسیر هم برای مردم استان بسته شده است لذا تنها مسیر سالمی  که برای تامین نان زن وبچه شان دارندسوخت بری ودرآمد اندک حاصل از آن است که برای همین تنها راه نفس کشیدن وشغل باقیمانده هم محدودیتهای سنگینی وضع کرده اند که منجر به حوادث خونبار وناراحت کننده سراوان شده است.