کد خبر: ۶۹۹۷۰۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۵

ربیعی: گفتمان «ترمزبریدن» طنین‌افکن شده

متأسفانه طی دو سال اخیر به موازات فشار حداکثری، برخی سعی کرده‌اند نوعی شکاف در گفتمان هسته‌ای ایجاد کنند. در این عرصه شاهد نوعی برگشت ارتجاعی به گفتمان‌سازی دوره رئیس‌جمهوری پیشین در خصوص انرژی هسته‌ای هستیم. گفتمان «ترمزبریدن» اکنون در تریبون‌های متفاوتی طنین‌افکن شده است.
ربیعی: گفتمان «ترمزبریدن» طنین‌افکن شده
آفتاب‌‌نیوز :

علی ربیعی، دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهوری و سخنگوی دولت، در یادداشت هفتگی‌اش  نوشت: «این روزها در آستانه سالگرد ملی‌شدن صنعت نفت و نیز قرار گرفتن احیای برجام در موضوع انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای هستیم.

قانون ملی‌شدن صنعت نفت که با تلاش مرحوم دکتر مصدق و یاران او از جمله آیت‌الله کاشانی به‌عنوان پشتوانه مذهبی، ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس سنا به تصویب رسید، چنین آغاز می‌شد: «به نام سعادت ملت ایران و به‌ منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرار گیرد.»

به عبارت دیگر روح صلح‌طلب ملت ایران در همان آغاز نهضت ملی، سازگاری شیرینی میان حق ملی و تعامل جهانی به وجود آورده بود. رهبری نهضت ملی آگاهی دقیقی از مکاری استعمارگران زمانه داشت و تأکید بر سازگاری ملی‌شدن نفت و صلح جهانی کارکردی پیشگیرانه در خنثی‌کردن توطئه استعماری مبنی بر جنگ‌طلب‌نمایاندن ملت ایران ایفا کرد. رمز پیروزی نهضت ملی در این بود که تولید گفتار درباره انرژی فسیلی با خود تولید این انرژی همپای هم به‌ پیش می‌رفت. دشمنان ایران نتوانستند در لاهه یعنی در عرصه حقوقی ایران را شکست دهند و برای پیروزی بر گفتمان ایرانی در عرصه تعامل سازنده با جهان، کودتای ننگین امریکایی - انگلیسی ۲۸ مرداد و سرنوشتی تلخ را به ایران تحمیل کردند.

همان ذهنیتی که نهضت ملی ایرانیان برای بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی نفتی را از طریق کودتا علیه منتخب دموکراتیک ملت ایران متوقف کرد، سال‌ها بعد به نوعی دیگر در قالب تحریم‌ها ظالمانه بازتولید شد و به گونه‌ای دیگر در مقابل عزم ملت ایران برای بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای صف‌آرایی کرد.

اگر زمانی ملی‌شدن صنعت نفت توسط مرحوم دکتر مصدق فقط از طریق مبارزه با ترفند امریکایی «کمونیستی‌نمایاندن» آن برگزیده دموکراتیک ملت ایران می‌توانست به امری پایدار تبدیل شود (امری که متأسفانه مصدق در مقابله با آن ناکام ماند)، امروزه نیز ملی‌سازی کامل انرژی هسته‌ای تنها از طریق خنثی‌کردن ترفند صهیونیستی «تسلیحاتی‌نمایاندن ایران اتمی» ممکن خواهد گردید که تملک اجتماعی گفتمان صلح‌آمیز هسته‌ای توسط شهروندان شرط اصلی تحقق آن است. انرژی هسته‌ای در کشورمان به یمن برجام کاملاً ملی شده است. یعنی نه فقط اصل غنی‌سازی و تولید فیزیکی انرژی هسته‌ای امری داخلی و ملی است بلکه به یمن انبوه مباحثی که در فضای تدبیر و اعتدال درباره انرژی هسته‌ای به راه افتاد، سخن هسته‌ای ما نیز در معرض غنی‌سازی جمعی قرار گرفته است.

گفتار تدبیر و اعتدال از همان ابتدا بر نوعی ترکیب و تلفیق شایسته میان حق غنی‌سازی، چرخه زندگی، چرخه هسته‌ای و صلح‌سازی استوار بود.

به این ترتیب گفتمان «چرخ زندگی» در استمرار منطقی خود با گزاره «صلح در دسترس است» پیوند یافته و طنین‌افکن شدن آن در سازمان ملل اتصالی دلنشین میان مواعد انتخاباتی و مضامین عموم بشری و جهانی برقرار کرده است. برقراری اتصال گفتمانی میان اعتمادسازی در فرایند مذاکرات، صلح‌سازی در منطقه و غنی‌سازی هسته‌ای در داخل، موجب آن خواهد شد که مهار این تکنولوژی مدرن به کنترل و مدیریت بازیگران داخلی درآمده و به معنای دقیق کلمه در معرض ملی‌سازی به شیوه دموکراتیک قرار گیرد.

ملی‌شدن گفتمان هسته‌ای یعنی همبسته‌سازی آن گفتار با گفتمان صلح و نیازهای ایران برای توسعه اقتصادی که در سخنان رهبر معظم انقلاب بازتاب روشن خود را یافته است.

متأسفانه طی دو سال اخیر به موازات فشار حداکثری، برخی سعی کرده‌اند نوعی شکاف در گفتمان هسته‌ای ایجاد کنند. در این عرصه شاهد نوعی برگشت ارتجاعی به گفتمان‌سازی دوره رئیس‌جمهوری پیشین در خصوص انرژی هسته‌ای هستیم. گفتمان «ترمزبریدن» اکنون در تریبون‌های متفاوتی طنین‌افکن شده است.

در ایام رئیس‌جمهوری قبل مجموعه‌ای از کردارهای گفتمانی و غیر گفتمانی و عملیات وحشیانه تحریمی که به قوت تمام از سوی امریکا و صهیونیسم بین‌الملل تعقیب می‌شد در خدمت این امر قرار داشت که بین انرژی هسته‌ای و گفتمان‌سازی ملی، دموکراتیک و صلح‌جویانه از آن، نوعی انفصال و انشقاق ایجاد کرده و به این ترتیب مدیریت و جهت‌دهی به این تکنولوژی عظیم را به کنترل بیگانگان درآورند و به گواه تاریخ و اظهارات بعدی، این شادمانه‌ترین دوره برای رژیم صهیونیستی در انزواسازی ایران مربوط به تولید واژگان و کلمات دولتمردان آن دوره می‌باشد. برجام چرخه گفتاری میان آن دو جریان ناهمگن را شکست و توازنی نوین میان چرخ سانتریفیوژها و چرخ زندگی شهروندان به وجود آورد.

باید توجه داشت که در عرصه تبلیغات و انتشار سخن ما در یک فضا و زمین بشدت نابرابر جهانی حرکت می‌کنیم. در چنین جهانی وقتی سخن از دفاع می‌رود، باید به زبانی سخن بگوییم که بتوانیم جهت‌گیری آن را به‌ طور دقیق متوجه اهداف تعیین‌شده دفاعی کنیم. یعنی راه را بر هرگونه سوء‌تفاهم و سوءبهره‌جویی دستگاه تبلیغاتی صهیونیسم جهانی ببندیم. نباید به گونه‌ای درباره حق ملی توان دفاعی نظام بازنمایی کرد که باعث رونق پنتاگون شود یا سوخت ماشین تبلیغاتی جنگ‌افروزان صهیونیستی را تأمین کند.

فتوای رهبر معظم انقلاب در منع تولید و داشت و کاربرد همه اشکال سلاح‌های کشتار جمعی صراحت و درخشش خیره‌کننده‌ای دارد، تولید گفتار ناشیانه درباره انرژی هسته‌ای ضمن به محاق سپردن ارزش جهانشمول آن فتوا زمینه مساعدی به دست دشمنان ایران و کاسبان خون و جنگ و تحریم می‌دهد تا به شکل دلخواه خود اهداف انرژی هسته‌ای کشور را بازنمایی و در حقیقت تحریف کنند. فاصله‌گرفتن از گفتار روشن رهبر معظم انقلاب درباره انرژی هسته‌ای همواره می‌تواند مستعد مصادره به مطلوب شدن توسط دشمنان ایران باشد.

وقتی برخی گفتار هسته‌ای را از جایگاه اصلی و رسمی خود منتزع کرده و سعی می‌کنند کارکردی «بازدارنده» به آن بدهند، روح صلح‌آمیز این دستاورد ملی به‌ طور ناخودآگاه مخدوش می‌شود و در معرض مصادره گفتاری دشمنان قرار می‌گیرد.

این همان گردنه و همان عقبه‌ای بود که متأسفانه نخستین دولت ملی و منتخب کشورمان مرحوم مصدق نتوانست از آن عبور کند. پیشگامان ملی‌کردن صنعت نفت با آگاهی به هوچی‌گری‌ها و امنیتی‌سازی‌های دشمنان ایران بود که از همان ابتدا سعی کردند میان آن چه «صلح جهانی» می‌نامیدند با امر ملی یک ترکیب و پیوند شایسته به وجود آورند.

بهانه آن روز «خطر کمونیستی‌شدن ایران» بود و شگرد امروز امنیتی‌سازی انرژی هسته‌ای است. هسته مرکزی برجام چنانچه مسئولان دولتی بارها تأکید کرده‌اند، شکستن سد «امنیتی‌سازی ایران و برنامه انرژی هسته‌ای» بود. بنابراین کسانی که سعی دارند برنامه انرژی هسته‌ای کشورمان را در هاله‌ای از رمز و راز گفتار امنیتی بسته‌بندی و بازنمایی کنند به‌طور ناخودآگاه می‌توانند تسهیلگر همان امنیتی‌سازی‌هایی باشند که فرجامی بجز آن قطعنامه‌های شوم و ضد ایرانی نداشت.»

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱
مرتضی خاکپور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۳۲ - ۱۳۹۹/۱۲/۲۵
0
0
چرا جنبه ی ادبی متن بر جنبه تحلیلی متن، غلبه داره؟
چرا مثل شاعرها، شعرگونه، نوشته شده؟
ما ببسوادیم یا چی؟
مگه نباید تحلیل سیاسی، شفاف و صریح باشه؟
خب، درباره شروع بهار و عید نوروز، می نوشتید که حس ادبی تون هم، ارضا بشه، اونطوری، بهتر نبود؟
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین