ترور رستم در مسیر انتخابات؟!

خیلی وقت است که موضوع حضور کاندیدا‌های نظامی به عرصه انتخابات با عناوین مختلفی مطرح می‌شود و البته که در کنار همه این‌ها گزینه‌های مختلفی نیز معرفی می‌شوند. اگرچه زمینه سازی‌های مجلس یازدهم در اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری گامی در مسیر معرفی یک کاندیدای نظامی به شمار می‌آمد، اما ظاهرا نظامیان بیش از آنچه که پیش‌بینی می‌شد از این موضوع استقبال کرده‌اند.

تا به اینجای کار اکثر چهره‌هایی که اعلام کاندیداتوری برای ۱۴۰۰ کرده‌اند از همین قشر هستند. سردار‌دهقان از اولین کسانی بود که به عنوان یکی از همین چهره‌ها اعلام کرد برای ۱۴۰۰ پای به میدان می‌گذارد. وزیر دفاع سابق و مشاور رهبری که البته علاقه‌ای هم به استعفا ندارد، چرا که طبق قانون نیازی هم به این نیست.

سعید محمد عنوان پر حاشیه دیگری است از نامزد‌های نظامی. فرمانده قرارگاه خاتم که برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری استعفا داد. هرچند که احتیاجی به این کارنبود، اما او می‌گوید برای جلوگیری از به‌وجود آمدن شائبات دست به این کار زده است. جالب اینکه برخلاف بسیاری که می‌گفتند او گزینه نهایی اصولگرایان و نماد دولت جوان حزب اللهی است حالا برخی مدعی‌اند که او مسائلی داشته و البته با برخی از چهره‌هایی که اکنون در زندان هستند، ارتباطاتی داشته است. مطلبی که خود محمد آن را تکذیب می‌کند.

در سویی دیگر محسن‌رضایی هم به نظر می‌آید که قصد آمدنش جدی‌تر از همیشه شده است این را می‌شود از بعضا کلیپ‌هایی که درباره او و نیاز به حضورش در انتخابات منتشر شده به خوبی حس کرد و البته از اظهارنظر‌ها و گفتگو‌های اخیرش پیرامون مسائل کلان کشوری و البته پیشنهاداتی که به آمریکا بابت مذاکره با ایران به عنوان راه حل داده است. اظهارنظر‌های رضایی تا جایی بالا گرفته که مقامات دولتی نیز به حضور او در ۱۴۰۰ اشاره کردند و گفتند قرار نیست برخی اظهارنظر‌های انتخاباتی و پیشنهادات ایشان به منزله تصمیم ملی باشد و باید هر تصمیمی درمورد مذاکره با آمریکا از سوی وزارتخارجه اعلام شود. البته که رضایی فعالیت‌های انتخاباتی خود را از قبل ۹۶ علیه دولت روحانی آغاز کرده بود و حتی پیش از ماجرای شکست برجام و دوران افول روحانی، از اصولگرایان می‌خواست تا با اتحاد خود مانع رای آوری دوباره حسن روحانی شوند، اما از قرار معلوم مسائل امروز خیلی بیشتر به حضور این نامزد اصولگرای نظامی برای ۱۴۰۰ دامن زده است. دیدار اخیر رضایی با برخی علما نیز می‌تواند در همین چارچوب تلقی شود.

ترور قاسمی!

در این میان، اما از چهره‌های نظامی که پیش از این کمتر در مورد حضورش برای ۱۴۰۰ گمانه زنی می‌شد سردار رستم قاسمی است. همان وزیر نفت دوران احمدی‌نژاد و البته اکنون معاون اقتصادی نیروی قدس سپاه. قاسمی تا قبل از این بعید به نظر می‌آمد که بخواهد یکی از آن چهره‌ها باشد، اما این‌روز‌ها اتفاقاتی افتاده که باعث شده از این پس او را نیز به عنوان یکی ازگزینه‌های انتخاباتی ۱۴۰۰ بدانیم. ابتدا پخش کلیپ‌هایی از گفتگو او از جمله گفتگو دوران وزارتش در باره تاکسی گرفتن برای رفتن به مجلس و پول نداشتن کرایه و... که در آن اشاره‌ای به مسئولیت‌پذیری او و البته مردمی بودن و ظرفیت بالای دموکراسی‌اش به صورت غیر مستقیم می‌شود. تلاش‌ها و اقداماتی که بی‌شباهت با ژست‌های احمدی‌نژاد گونه برای حضوردر انتخابات نیست.

اینکه چگونه ماجرای سال‌ها پیش و یک گفتگو دوباره در فاصله دوسه ماه مانده به انتخابات فراگیر شده و بعد هم گروهی از مردمی بودن آقای وزیر دولت سابق حرف می‌زنند و او درعرصه شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ای رخ می‌نماید نمایشی است از تحرکات دوباره او. همزمان با این حضور، انتشار یک خبر دیگر باز هم نام او را برسر زبان‌ها می‌اندازد. خبری که مرتبط با تلاش برای ترور وی است.

هوادارانش می‌گویند کسی که عنوان سردار قاسمی را بر دوش یدک می‌کشد در تیررس ترور‌های موساد بوده و از آن جان به در برده است. از دو سه روز پیش برخی از حامیان قاسمی بیان کردند که آمریکا از آنجایی که از حضور چنین شخصی می‌ترسد نقشه ترور وی را داشته است. این خبر که در رسانه‌های اصولگرا منتشر شده مبنی بر این بوده که سردار زمانی که در لبنان بوده توسط موساد ترور شده، اما ترور ناکام بوده است.

در این میان برخی هم اعلام کردند که طرح ترور با همکاری سازمان اطلاعاتی ترکیه بوده است. بعد از این فرزند رستم قاسمی هم بدون تایید یا رد این موضوع نوشت: ساعتی پیش با پدرم تماس داشتم و در خصوص انتشار اخبار ترور نافرجام در لبنان جویای حالشان شدم ایشان گفتندکه در سلامتی کامل هستند. فرزند قاسمی اصل اینکه تروری در کار بوده یا نه را مطرح نمی‌کند تا شاید بلکه ازاین طریق همچنان موج رسانه‌ای تداوم داشته باشد.

این در حالی است که از سویی دیگر همراهان سردار با تیتر‌هایی با مضمون «تلاش موساد برای ترور سردار دور زدن تحریم‌ها ناکام ماند» او را در راس اخبار قرار می‌دهند و البته که لقبی خاص و انتخاباتی را نیز به او می‌بخشند به این معنا که او علاوه بر اقتصاددانی و نظامی بودن، قهرمان دورزدن تحریم‌ها هم هست. البته که اندکی بعد خبر ترور قاسمی از طریق صداوسیما تکذیب شد، اما در هر صورت این خبر تکذیب شده، قاسمی را بیش از همیشه بر سر زبان‌ها انداخت و او را فردی خاص نشان داد.

شگرد‌های رسانه‌ای که نشان می‌دهد او از کاندیدا‌های آینده است که البته برخلاف سعید محمد استعفا هم نداده در همان قامت معاونت سپاه قدس مشغول است و کاندیدا خواهد شد. قاسمی اگرچه برای بسیاری به عنوان وزیر نفت شناخته می‌شود، اما از خیلی از نظامی‌های دیگر سابقه طولانی‌تری در سپاه داشته. فعالیت‌های خود را دراین نهاد از سال ۶۰ شروع کرده و از ۸۶ تا ۹۰ و قبل از وزارت نفت به‌عنوان فرمانده سازندگی قرارگاه خاتم مشغول به کار بوده. الان هم که معاونت اقتصادی سپاه قدس است. موافقان او این روز‌ها با استناد بر سابقه‌ای که وی در زمان وزارت نفت داشته می‌گویند که او می‌تواند دوباره ایران را به روز‌های معمول فروش نفت برساند و راهش را بلد است و از این راه کشور را به جایگاه خوبی می‌رساند، البته که او در زمان وزارت چنین وزارتخانه‌ای جزو ۵۰۰ فرد قدرتمند جهان هم به شمار می‌آمد.

با این حال قاسمی به دلیل فعالیت‌های خاصش مدت‌ها نیز در لیست تحریم‌های شورای امنیت و اتحادیه اروپا بوده و از این بابت چندان خوشنام نیست. در هرصوت تحرکات اخیر قاسمی مشخص می‌کند که او بدون استعفا کاندیدای نظامی دیگری در عرصه انتخابات ۱۴۰۰ است و از همین الان به شیوه‌ای متفاوت و غیرمحسوس تلاش دارد تا خود را به عنوان الگویی که باید به او به دلایل مختلفی رای داد، معرفی کند.