از رئیسجمهور احتمالی بپرسید: ۱-«رشد اقتصادی چیست و چگونه حاصل میشود؟» از او این سوال را بپرسید تا مثلا روزی هنگام خداحافظی نگوید، رشد اقتصادی صفر بود؛ اما در عوض بیکاری کمی کم شده است و مجموعا شرایط خوب است!
مطمئن شوید که او و مشاوران اقتصادیاش میدانند که «رشد اقتصادی» و «رشد درآمد ملی سرانه» هدف یک اقتصاد برای به دست آوردن رفاه اقتصادی است و باقی پارامترها و شاخصها همه و همه بهدلیل افزایش و رشد آن است که اهمیت دارند.
مطمئن شوید او و مشاورانش میدانند که درآمد ملی و رشد اقتصادی تغذیهکننده همه حوزههای حکمرانی است تا بعد از دورهاش نگوید که «در حوزههای «اجتماعی» و «سیاست خارجی و داخلی» و «فرهنگی» خوب بودیم؛ اما فقط در اقتصاد خیلی موفق نبودیم»؛ چون حکمرانی مطلوب در هیچ یک از آن زمینهها بدون افزایش «درآمد ملی» ممکن نیست.
۲-«تورم چگونه ایجاد شده و چگونه کم میشود؟» از عمده دلایل بالا بودن ریسک سرمایهگذاری و رشد پایین اقتصادی، بالا بودن تورم در ایران است.
اگر وی در پاسخ به «تورم چگونه ایجاد میشود و چگونه رفع میشود؟» به جای نقش «کسری بودجه: ناشی از هزینهکرد اضافه دولتها به دلیل حجم کارمندان، تصدیگری بنگاههای زیانده دولتی و قیمتگذاری دستوری و کشیدن جور ضعف اداره و ناترازی صندوقهای بازنشستگی» و «کسری بودجه: ناشی از کوچکبودن اندازه مالیات و عدم شناسایی و اصابت درست آن، به علاوه فروش داراییهای زیرزمینی حامل انرژی به قیمت ارزان»، فقط بر اهمیت «نظارت بر قیمتها»، «مدیریت توزیع کالا»، «مجازات گرانفروشان»، «نرسیدن نهادههای تولیدی به دست تولیدکننده واقعی» و «ممنوعیت صادرات» در کمکردن تورم تاکید و ادعا کرد که اینگونه قصد دارم تورم را از ۵۰ درصد فعلی به زیر ۳ درصد (مثل دوسوم کشورهای جهان) بیاورم، حتما کاندیدای دیگری انتخاب کنید.
همچنین اگر کاندیدایی هم ادعا کرد که نسخه علمی و دوای این را که حداقل ۱۷۰ کشور (از ۱۸۰ کشور جهان) تورمی کمتر از ما که تورمی ۵۰ درصدی داریم، دارند و ۱۲۰ کشور هم تورم زیر ۳ درصد دارند، «میداند» اما به ذینفعان تورم موجود و نرخ بهره منفی ۲۵ درصد فعلی، اعم از گیرندگان قبلی تسهیلات بانکی و افرادی که اخیرا سپرده ریالی خود را به ملک، دلار و طلا تبدیل کردهاند و طبیعتا از ۳ درصد شدن تورم در آینده و مثبتشدن نرخ بهره حقیقی متضرر و ناراحت میشوند، «اشارهای نکرد»، در آن کاندیدا هم شک کنید.
۳-«نقدینگی چیست و چرا زیاد میشود؟»
اگر وی به جای حرفزدن از «ناترازی نظام بانکی» به دلیل «نکول تسهیلات بانکها و انواع اضافهبرداشت بانکها»، «گسترش هرچه بیشتر اعتبارسنجی و تدقیق در نحوه و میزان پرداخت تسهیلات به بنگاههای خود بانکها» و «بهروزرسانی استانداردهای حسابداری بانکی کشور» و «عدم تعیین دستوری نرخ پایین بهره و فروش اوراق در بازار ثانویه هنگام تورم» در پاسخ سوال فوق فقط به «لزوم هدایت نقدینگی ایجادشده به سمت تولید» اشاره کرد، ابدا امیدی به کمشدن تورم فعلی از وی نداشته باشید و هر چه سریعتر فرد دیگری را انتخاب کنید.
۴-«تجارت آزاد به چه معناست و آیا مردم را بیکار میکند؟»
کشور ما در کنار چند کشور فقیر و کمدرآمد از دههها پیش، سنگینترین نظامهای تعرفهای و ممنوعیتهای وارداتی مختلف را به اسم حمایت از تولید داخلی دارد. همچنین کشور ما هرگز در هیچ اتحادیه گمرکی یا تجاری مهمی با کشورهای جهان عضو نبوده است.
اگر در پاسخ به سوال فوق به جای وعده «عضویت در پیمانهای دوجانبه/ چندجانبه لغو تعرفه و ممنوعیتهای واردات و صادرات و انواع اتحادیههای گمرکی و عضویت هر چه سریعتر در سازمان تجارت جهانی» و «ایجاد اشتغال با رشد اقتصادی با تجارت آزادتر» بر «جلوگیری از واردات بیرویه» تاکید کرد و ادعا کرد برنامه ما «حمایت از هر نوع تولید داخلی» است و وعده «ممنوعیت واردات کالاهای دارای مشابه داخلی (از صنایع خودروسازی بگیر تا گندم و شکر و آبنبات!)» را داد، فرد دیگری را انتخاب کنید.
۵-«یارانههای پنهان انرژی چقدر است، چرا باید حذف شوند و چرا این قیمتهای فعلی بنزین و گاز و برق و...، برداشت غیرمستقیم از جیب کمدرآمدها به جیب پردرآمدهاست؟»
دولت ایران بزرگترین حجم یارانه پنهان انرژی جهان را در مقیاس ۵/ ۱ تا ۲ برابر کل بودجه عمومی دولت پرداخت میکند.
اگر در پاسخ به سوال به جای «لزوم حذف قیمتگذاری دستوری بنزین، گازوئیل، برق و گاز» یا «لزوم اعطای سهمیههای قابل معامله بنزین و گازوئیل بین تمام مردم و تعیین قیمت در بازار»، کاندیدای مورد نظر به توضیحاتی درباره «لزوم فشار نیامدن به مردم در شرایط فعلی» و به اینکه «گرانشدن بنزین باعث تورم میشود» پرداخت یا احتمالا گفت: «قیمت بنزین باید دستوری و با درآمد مردم هماهنگ باشد» حتما کاندیدای دیگری انتخاب کنید.
بر فرض مثال اگر کاندیدای مورد نظر در پاسخ احیانا گفت که «توزیع سهمیه قابل معامله بنزین و گازوئیل بین همه مردم (و نه خودروها) لازم است؛ اما در هر صورت باید بنزین ۳۰۰۰ تومانی برای جلوگیری از فشار به هیچکس، همچنان عرضه شود(!)»، باز هم فکر کاندیدای دیگری باشید.
۶- «چرا سرمایهگذاری خارجی نداریم؟»
سوای مشکلات تحریم، اگر فرد مورد نظر به جای برنامههای خود برای «اصلاحات حقوقی رفع موانع سرمایهگذاری بهخصوص قانون تجارت»، «لزوم تسهیل ثبت شرکتها و حذف مجوزها»، «لزوم حضور بانکها و نهادهای مالی خارجی در ایران و بالعکس»، «شفافیت مراحل مناقصه و قراردادهای دولتی با شرکتهای داخلی و خارجی» و «الزام کمکرسانی سرمایهگذاری خارجی به سیاست خارجی نه لزوما بالعکس»، فقط از «لزوم دوری از سرمایهگذاریهای بیگانگان» و «لزوم استفاده از منابع بیکران داخلی» گفت، در انتخاب فرد مزبور تجدیدنظر کنید.
۷-«ریشه فساد و اختلاس در کجای ساختار حکمرانی است و راهکار چیست؟»
اگر فرد مورد نظر به جای پیشنهاد حذف یا کاهشِ «رفع تصدیگری و بنگاهداری دولت»، «شفافیت و انتشار همه قراردادهای پیمانکاری دولتی، شرکتهای دولتی و شبهدولتی و شهرداریها و اعلام حقوق، مزایای کارمندان رسمی و قراردادیشان»، «رفع مقررات و مجوزهای بیهوده تولید، توزیع، صادرات و واردات و حذف امضاهای طلایی» و «رفع انحصارهای قانونی در اتحادیهها و اصناف شغلی وکلا، مهندسان، پزشکان و... » و «حذف قیمتگذاری دولت در بازارهای محصول اعم از نهاده، واسطه، محصول نهایی» و «کاهش دخالت دولت در بازارهای سرمایه، پول و کار» تنها و تنها راهکارش فقط «شناسایی و برخورد جدی و سخت با افراد متخلف و اختلاسگر» است یا فقط بهدنبال یافتن مفسدان در نزدیکان رقبای انتخاباتی است، در انتخاب او تجدیدنظر کنید.
۸-«خصوصیسازی چرا لازم است و چگونه باید بهینهتر شود؟»
اگر به جای تاکید بر اینکه «خصوصیسازی اولویت کشور و نظام است و با رفع نواقص قانونی و اجرایی باید با عرضه شفاف بنگاههای دولتی چه زیانده و چه سودده در بورس (به جای مزایده یا واگذاری در جلسات و مذاکره) و آزاد گذاشتن خریداران بنگاه در زمینه کاری و با مختار بودنشان در فروش یا تقویت ماشینآلات و پرسنل باید خصوصیسازی ادامه یابد» فقط بر «لزوم نظارت بر خصوصیسازیهای انجامشده» یا «لزوم تضمین به عدم تعطیلی بنگاه زیانده» یا به تنهایی فقط بر «برخورد با متخلفان» تاکید کرد، کاندیدای دیگری انتخاب کنید.
۹-«نرخ ارز چگونه باید تعیین شود؟»
اگر به جای ارائه برنامه برای دلارهای نفتی به «سرمایهگذاری در زیرساخت عمرانی» یا «داراییهای بینالمللی» و «نحوه اجراییشدن صندوقهای ثباتساز درآمدهای نفتی» و «بهروزرسانی مداوم نرخ ارز با توجه به اندازه اسمی اقتصاد و واقعیات ترازنامه بانک مرکزی و نظام بانکی» فقط به این پرداخت که: «قیمت واقعی ارز پایینتر از اینهاست و ما این قیمت را قبول نداریم»، «درآمدهای نفتی باید بر سر سفره مردم احساس شود»، «ارز متعلق به دولت است و تعیین قیمت آن هم حق دولت است»، «قیمت دلار نباید هیچوقت گران شود تا خداینکرده قیمتها افزایش یابد» و «پرداخت دلار ۴۲۰۰ تومانی باید ادامه یابد تا مبادا قیمتها افزایش یابد» یا عنوان کرد که «تورم ما در درازمدت و کوتاهمدت به خاطر فشار هزینه است و ما باید دلارپاشی کنیم تا با واردات ارزان کالاها ارزان شود» که البته مشابه حرفهایی از این قبیل نزدیک به ۶۰ سال است توسط همه دولتها زده میشود، فیالفور کاندیدای دیگری را انتخاب کنید.
۱۰-«برای حمایت از آسیبدیدگان و کمدرآمدها در شرایط فعلی چه باید کرد؟
مالیات بیشتر لازم را از چه کسانی باید گرفت؟»
اگر در پاسخ برای به جای «لزوم تسریع حذف یارانههای پنهان با توزیع کوپنهای سهمیه انرژی قابل معامله بین مردم» و استفاده از «پایگاه داده ایرانیان برای شناسایی نیازمندان» و «توجه به رشد اقتصادی»، همچنان فقط به فکر «تداوم پرداخت مبالغ ناچیز ۴۵۵۰۰ تومان و ۵۵۰۰۰ تومان و ۱۱۰ هزار تومان با چاپ پولهای تورمزا» بود یا وعدههای نشدنی مثل «پرداخت نفری ۵/ ۲ میلیون تومان» یا همچنان «تداوم کمک از صندوق توسعه ملی (= چاپ پول و تورم در شرایط فعلی)» را ارائه و پیشنهاد داد، به فکر کاندیدای دیگری باشید.
همچنین اگر در پاسخ به جای «لزوم کاهش مالیات بنگاهها در شرایط رکودی»، «لزوم جایگزینی مالیات بر مجموع درآمد خانوار به جای مالیات ناکارآ فقط بر فیش حقوقی»، «حذف معافیتهای غیرضروری کشاورزان و دامپروران، برخی روستاییان و موسسات آموزشی و صنایع دستی از پرداخت مالیات» فقط بهدنبال «مالیات و عوارض گمرکی صادرات و واردات» بود یا فقط پیگیر مبالغ مالیاتی خرد و ناچیز و کماهمیتی مثل «مالیات بر سلبریتیها» و «مالیات بر خانههای بالای ۱۰ میلیارد تومان» بود، باز هم فکر یک کاندیدای دیگر باشید.