در بخشی از مستند «آقا مرتضی»، به ماجرای رابطه سیدکامران (مرتضی) آوینی با غزاله علیزاده، نویسنده و رماننویس مشهور، اشاره شد؛ هرچند تأکید بر این نکته بود که این علیزاده بوده که به کامران، «کشش» داشته و اینکه: «مرتضی بت خوبی برای غزاله بوده است»!
اشاراتی از این دست باعث شد حواشیای درباره این فیلم مستند رقم بخورد و با اعتراض شدید خانواده آوینی و نیز فیلمسازانی که از آثار آنها در این مستند بدون اجازه استفاده شده، مواجه شود.
پیشتر دراینباره مریم امینی، همسر سیدمرتضی آوینی، به ایسنا گفته بود: «وقتی بخش اول مستند را دیدم، واقعا احساس کردم یک تعرض به خانوادهام صورت گرفته و زیرپاگذاشتن حریم خانواده را با پردهدری و وقاحت باور نمیکردم. ضمن اینکه استفاده از راشهایی که متعلق به تهیهکننده این مستند نیست نیز حیرتآور است و راه را برای شکایت صاحبان دیگر فیلمها باز میگذارد».
بنیاد فرهنگی روایت فتح درباره استفاده از آرشیو این مجموعه در مستند حاشیهدار «آقا مرتضی» نیز اعلام کرد: «خروج حجم بسیار از آرشیو بنیاد که برخی از آنان به دلایل متقن از سوی مدیران وقت گروه به صورت محرمانه نگهداری میشد، در زمان تصدی مسئول سازمان اوج در بنیاد فرهنگی روایت فتح و به دستور شخص ایشان از آرشیو بنیاد خارج و در اختیار عوامل مستند مذکور قرار گرفته است».
اشاره صریح بنیاد فرهنگی روایت فتح به شخص «احسان محمدحسنی» مربوط میشود که زمانی خود رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح بود که البته از آن منفک شده و اکنون ریاست مؤسسه فرهنگی- رسانهای اوج –تهیهکننده مستند آقا مرتضی- را عهدهدار است. حالا حدود دو هفته پس از شروع اعتراضها به پخش این مجموعه، بنیاد فرهنگی روایت فتح درباره حواشی پیشآمده درخصوص تولید و پخش مجموعه مستند «آقا مرتضی» بیانیهای را منتشر کرده است.
به گزارش روابطعمومی بنیاد فرهنگی روایت فتح، در این بیانیه آمده است: «باسمه تعالی شأنه؛ اتفاقات پیشآمده پس از پخش سریال مستند «آقا مرتضی» به تهیهکنندگی سازمان هنری- رسانهای اوج و واکنشهای خانواده شهید سیدمرتضی آوینی و یاران ایشان در جهت نقد و یا تأیید نوع و محتوای روایت این سریال مستند و اعلام اعتراضی کارگردانان، هنرمندان و مصاحبهشوندگان متعدد به عدم رضایتشان در استفاده از آثار و گفتارشان در مستند مذکور که متأسفانه نیمی از آنان از آرشیو گروه مستند روایت فتح استخراج شده است، ما را برآن داشت تا ضمن درخواست از همه دوستان به خویشتنداری و نقد اثربخش در رفع این عارضه بزرگ که قلب بسیاری از جمله خانواده شهید عزیز را نیز آزرده، اقدامات مؤثری را تدبیر و اجرا نماییم.
ضروری است به استحضار همه دغدغهمندان و هنرمندان این عرصه و مخصوصا پیشکسوتان روایت فتح برسانیم که خروج این حجم بسیار از آرشیو که برخی از آنان به دلایل متقن از سوی مدیران وقت گروه به صورت محرمانه نگهداری میشده، در زمان تصدی مسئول سازمان اوج در بنیاد فرهنگی روایت فتح در پایان سال 1396 و اوایل سال 1397 و به دستور شخص ایشان از آرشیو بنیاد خارج و در اختیار عوامل مستند مذکور قرار گرفته است. در حال حاضر بنیاد فرهنگی روایت فتح در جهت حمایت و صیانت از هویت و اصالت هنرمندان و پیشکسوتان و خانوادههای شهدای روایت فتح، بر اساس مستندات موجود، پیگیریهای خود را از مسیر قانونی (حقوقی و قضائی) تا حصول نتیجه به دور از هیجانات رسانهای در قالب مکاتباتی با رئیس محترم سازمان صداوسیما و برخی مسئولین مرتبط در نیروهای مسلح دنبال کرده و نتایج آن را به اطلاع خواهد رساند». در ادامه آمده است: «درخصوص نظام آرشیو گروه مستند روایت فتح و قواعد اجرائی آن، برای دسترسی قاعدهمند هنرمندان به گنجینه آثار گروه مستند روایت فتح لازم به ذکر است که طی دو سال گذشته ساماندهی دقیقی به همراه تدوین نظام استخراج و استفاده از آرشیو تنظیم شده که در حال حاضر ارائه هرگونه خدمات آرشیوی طبق آییننامههای وضعشده ارائه میگردد. در همین مسیر در سال 1398 بیش از 18963 دقیقه و در سال 1399 حدود 27376 دقیقه خدمات آرشیو به پژوهشگران و مستندسازان و سازمانهای دولتی در قالب آییننامههای مصوب قرار گرفته است. لازم به یادآوری است، ارائه هرگونه اعلام نظر و بیانیههای مرتبط با این موضوع صرفا از طریق روابطعمومی بنیاد فرهنگی روایت فتح انجام خواهد شد. والسلام علی من اتبع الهدی، 29 فروردین 1400 مصادف با رمضان 1442».
جوابیه اوج به بنیاد فرهنگی آوینی
جوابیه احسان محمدحسنی، مسئول سازمان هنری-رسانهای اوج، به بیانیه بنیاد روایت فتح درباره مستند «آقامرتضی»: عزیزان، دوستان، برادران! بنا نداشتم در این هوای غبارآلود و وانفسای کرونازده و در این سرمای استخوانسوزِ وضعیت سیاسی، اقتصادی و روانی کشور و خندق بلای دولتساخته، وارد حاشیه تکراری و قابل پیشبینیِ عدهای از خواص، برای مجموعهمستند ماندگار، تأثیرگذار و ارزشمند «آقامرتضی» شوم؛ اما انتشار بیانیه شتابزده و از سر ذوق و هیجان برخی همسنگرانم در بنیاد روایت، علاوه بر غصه و حیرت، ناگزیرم کرد چند خطی را قلمی کرده و در اختیار اصحاب محترم رسانه قرار دهم. اولا؛ اگر انتشار این جنس بیانیههای عجولانه و سراسر افترا و ادعا باعثِ دیدهشدن و مطرحشدن دوستانم در رسانهها میشود و عطشِ بر سر زبان افتادنشان را سیراب کرده و برای پوشاندن بیعملیها و انفعال و بیبرنامگی برادرانم در برگزاری هرچه باشکوهتر سالگرد سید شهیدان اهل قلم و سالار هنرمندان انقلاب و ناتوانی در نشر عقاید و روایت سرگذشت زندگی سراسر امید آن بزرگمرد، لباسی دوخته میشود، پس الخیر فی ما وقع، بسمالله. بیشتر بنویسید و بتازید.
ثانیا؛ مجموعهای که از آن بهعنوان «آرشیو روایت فتح» یاد میشود، در سنوات ماضی و در برخی دورهها مورد دستبردهای شخصی و سوءاستفادههای منفعتطلبانه و پنهانی قرار گرفته است و یاللعجب که صدا از دیوار درآمد اما از همسنگران و مدعیانِ جدید، خبری نبود. هرگونه پیگیریهای حقوقی! قضائی! نیز پیشکش! عقل سلیم حکم میکرد این آثار که در حالِ نابودی، فرسایش و بهرهبرداریهای شخصی قرار گرفته بود و بیم آن میرفت در اثر آتشسوزی، حوادث غیرمترقبه در مرکز شهر و یا هر بحران دیگری مورد تهدید واقع شود، در چند نقطه نگهداری و بازسازی شود. در دورهای که این حقیر به پیشنهاد فرمانده محترم وقت سپاه پاسداران و با حکم رئیس محترم وقت سازمان بسیج مستضعفین، با حفظ سمت مأمور به همافزاییِ شبهادغام و نزدیککردن دو مجموعه مهم هنری و رسانهای سپاه و بسیج شدم، سلسله اقدامات و تصمیمات مطالعهشده و جامعی را در همه سطوح و عرصهها برنامهریزی و پیگیری کردهام؛ از طرح توسعه شهرک سینمایی دفاع مقدس تا طراحی ساخت پردیس بزرگ فرهنگی، هنری و سینمایی و نمایشی در میدان فردوسی تهران تا ساخت و بهرهبرداری از سالن تئاتر مقاومت (تماشاخانه سرو) و همچنین بازکردن دربهای قفلشده آرشیو روایت فتح به روی پژوهشگران و مستندسازان که منجر به جهش کمی و کیفی تولید آثار با مضامین مقاومت و نیز بازتعریف و احیای انتشارات روایت فتح و... شد. این تنها بخشهای کوچکی از عمر کوتاه مسئولیت این کمترین سرباز با همراهی و مساعدت یاران و همسنگرانم در آن مجموعه عزیز بوده است.
خداوندا مرا بهخاطر برزبانآوردن و شمردن این قلیل اقداماتِ ناچیز که وظیفهام بوده ببخش که اگر کمعقلیِ برخی همسنگرانم نبود، لال میشدم و این چند جمله را هم پیش از محاسبه در یومالحساب، نمیسوزاندم!
ثالثا؛ سرورانِ عزیزم این برادرشان را تهدید به پیگیری حقوقی و قضائی در دستگاههای ذیربط نظامی نمودهاند! بسیار خوب، اگر چنین قصدی هم داشتند نیاز به بیانیه سرگشاده و دعوا در ملأعام نبود، باید ظرف این دو سال گذشته که از ریاستشان گذشته، به جای سکوت و تملق، اقدام میفرمودند. حالا هم دیر نشده. ما را از چه میترسانند؟! گردنمان از مو باریکتر و ارائه اسناد و پاسخگویی حقوقی در دستگاه قضائی را بهمراتب آسانتر و گواراتر از پاسخگویی در محضر حضرت کرامالکاتبین میدانیم.
رابعا؛ حسن ختام این یادداشت را بهانهای قرار میدهم برای فراخوان عمومی به همه پژوهشگرانِ کاربلد و مستندسازان پرتلاشِ حاضر در منظومه فرهنگی انقلاب اسلامی برای مراجعه و بهرهبرداریِ بجا و بابرنامه از آرشیو سازمان هنری رسانهای اوج که متعلق به این سرزمین و آب و خاک مقدس است؛ جهت تولید آثار فاخر و ارزشمند با موضوع تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و عاشورایی ملت سلحشور این کهن بوم و بَر. همچنین با افتخار یک نسخه کامل از کلیه آثار، تولیدات و آرشیو سازمان هنری رسانهای اوج، برای صیانت و امنیت بیشتر و نگهداری در گنجینه ارزشمند سپاه پاسداران، به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه تقدیم میگردد.
و آخر اینکه؛ در این باب گفتنیها بسیار است، اما فعلا به همین مقدار بسنده کردم...
بماند بقیهاش!
والسلام
اگر ناخدا جامه بر تن دَرَد
خدا کشتی آنجا که خواهد بَرَد
برقرار باشید».
مستند «آقا مرتضی» به کارگردانی سیدعباس سیدابراهیمی و تهیهکنندگی مهدی مطهر، محصول سازمان هنری- رسانهای اوج و تولیدشده در خانه مستند انقلاب اسلامی است که سازندگانش آن را روایتی متفاوت و بدون سانسور از زندگی شهید اهل قلم معرفی کرده بودند.