مردم ایران در یک مبارزه پرهزینه، طومار رژیم شاهنشاهی را به این امید در هم پیچیدند که نظام جایگزین آن، عدالت، برابری و آموزش و تأمین اجتماعی رایگان را برای آنها به ارمغان آورد و نگران نان، آب، بهداشت، سلامت، مسکن و... نباشند و زندگی آبرومند و عاری از فساد و ناهنجاری را تجربه کنند. عدهای میگویند دلیل اینکه برخی از آرمانها و آرزوهای انقلابیون محقق نشد، جنگ ۸ ساله و اشغال سفارت آمریکا در تهران که سرآغاز تحریمها شد، بوده است. بر فرض که این دو علت سرچشمه نابسامانیها باشد، پرسش این است که چرا دستاندرکاران نتوانستند آثار و پیامدهای این دو مسئله را در طول چهار دهه کاهش دهند و جلوی شتاب آن را بگیرند؟ متأسفانه نهتنها این دو مشکل از سر راه ملت برداشته نشده، بلکه درگذر زمان، بر حجم تحریمها و مشکلات مردم افزوده شده و سلامت و معیشت مردم نیز زیر سایه تحریمها به خطر افتاده است.
عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی و استاد رشته مطالعات جهان در دانشگاه تهران در گفتوگو با ایلنا گفت: «بررسیها و محاسبات نشان میدهد که هزینه دور زدن تحریمها در طول ۱۶ سال، ۴۰۰ میلیارد دلار بوده است.» این عدد، رقمی نجومی است و اگر در اختیار یک دولت توسعهگرا (که نگاهش به درون و عمران و آبادانی بود) قرار میگرفت، میتوانست منجر به سبز شدن کویرهای ایران، اتوبان شدن جادهها، توسعه راهآهن برقی و سریعالسیر، توسعه خطوط مترو، نوسازی خودروهای فرسوده و برقی کردن سیستم حملونقل عمومی، افزایش رفاه عمومی، ایجاد اشتغال، توسعه صنعت و کشاورزی و... شود؛ اما تداوم تحریمها مانع انجام این اقدامات شده است.
همچنین اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور چند بار گفته است که از سال ۹۷ که تحریم نفتی ایران آغاز شد، درآمد نفتی کشور از ۱۰۰ میلیارد دلار به ۵ میلیارد دلار کاهش یافته و این تحریمهای نفتی تاکنون حدود ۱۰۰ میلیارد دلار به اقتصاد ایران خسارت وارد کرده است.
بر اساس برآورد عباس آخوندی و اسحاق جهانگیری، هزینه دور زدن تحریمها و خسارت ناشی از تحریم نفتی، بیشتر از درآمدهای نفتی ۲۴ساله دولتهای دفاع مقدس، سازندگی و اصلاحات بوده است (حدود ۹۰ میلیارد دلار بیشتر). بنیانگذار جمهوری اسلامی و قانون اساسی، صاحب و مالک کشور را «مردم» دانستهاند. پرسش این است که آیا اکنون مردم رضایت دارند که هزینه تحریم و دور زدن آن را به بهای سنگین ۵۰۰ میلیارد دلاری بپردازند یا خیر؟ برای کسب نظر مردم، بهترین شیوه، انجام همهپرسی درباره روابط خارجی و هزینه-فایده تحریمها است؛ نتیجه همهپرسی هرچه شد، به همان عمل شود. کنشگران بر این عقیدهاند که لازم است با حفظ منافع ملی و حقوق مردم، تنش میان تهران و واشنگتن کاهش یابد و با بهرهگیری از قاعده «بده و بستان» (trade off) در قالب مذاکره مستقیم و نه غیرمستقیم، تحریمها برداشته شوند یا کاهش یابند. اشکال مذاکره غیرمستقیم این است که میانجیگرها به فکر منافع و جیب خودشان هستند تا طرفهای درگیر.
باید دانست که کاسبان تحریم تمایل ندارند که رابطه ایران و امریکا بهبود یابد، زیرا آنان از آب گلآلود به نفع خود ماهی گرفته و میگیرند و اگر رابطه تهران و واشنگتن بهبود یابد، به منافع آنها ضربه وارد میشود. انتخابات امریکا و نتیجه آن به این دلیل موردتوجه ایرانیها بود که گروههایی از مردم میپنداشته و میپندارند که جو بایدن قصد دارد تحریمها را بردارد. مقامات آمریکایی در روزهای اخیر گفتهاند که توپ احیای برجام و برداشتن تحریمها در زمین ایران است. اگر این صحبتها درست باشد، تیم مذاکرهکننده باید از فرصت استفاده کند و تا قبل از ۲۱ می (۳۱ اردیبهشت) که مدت توافق سه ماهه ایران و آژانس به پایان میرسد، از هیاهوها نترسد و برداشتن تدریجی تحریمها را در دستور کار قرار دهد.
شگفت اینکه، این روزها امید به احیای برجام باعث شده تا قیمت دلار به مرز ۲۰ هزار تومان و قیمت سکه تمام به مرز ۹ میلیون تومان برسد و بهتبع این دو، قیمت دیگر کالاها کاهش یابد که از یکسو ضربه به مافیای ثروت و دلواپسان است و از سوی دیگر نشاندهنده این واقعیت است که دیپلماسی چقدر مفید، اثرگذار و ارزنده است. دلواپسان سالهاست که خود را پشت موضوعات ارزشی پنهان کردهاند و هرگاه که قرار است مشکل روابط خارجی حل شود، صدایشان بلند میشود که ارزشها زیر پا گذاشته شده است و دیپلماتها عزت ما را فروختهاند. از نگاه این افراد گویی کوچک شدن سفره مردم، فوت روزانه حدود ۳۰۰ ایرانی در اثر کرونا و خالی شدن جیب مردم، مهم نیست و گفتنیهای دیگر... . آقای روحانی؛ از صدای بلند مخالفان نهراسید؛ مردم از شما میخواهند تحریمها را باهدف جلوگیری از کوچکتر شدن سفرهشان بردارید.
منبع: روزنامه ستاره صبح
ازکدام قانون اساسی سخن گفتن؟