کد خبر: ۷۰۸۷۸۵
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۹

طالبان چه نوع شری است؟

در ارتجاعی بودن گروه طالبان شکی نیست. نه فقط طالبان که بقایای القاعده نیز همین هستند. اقدامات تروریستی آنان نیز بر کسی پوشیده نیست، ولی واقعیت داشتن آن‌ها را نیز نمی‌توان انکار کرد.
طالبان چه نوع شری است؟
آفتاب‌‌نیوز :

عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی نوشت: جنایتی که در افغانستان رخ داد، در نوع خود بی‌نظیر بود؛ هر چند هنوز هیچ گروهی مسوولیت آن را به عهده نگرفته است. در مظلوم بودن این ملت همین بس که اگر چنین جنایتی علیه مردمی دیگر صورت می‌گرفت، واکنش‌های رسمی و تبلیغی فراوانی را شاهد بودیم؛ گویی که مرگ دختران و دانش‌آموزان افغانستانی به امری طبیعی و قابل انتظار تبدیل شده است و این بدتر از اصل جنایت رخ داده است، در واقع عادی تلقی شدن مرگ برای بخشی از مردم به ویژه زنان و دختران، تاسف‌بارتر از اصل این مصیبت است.

اتفاقی که پس از این ماجرا در فضای عمومی رخ داد محکوم کردن هر گونه گفتگو با طالبان بود. گفته شد که طالبان تروریست است و نباید با آن‌ها گفتگو کرد و برخی نیز جنایت اخیر را منسوب به آنان کردند. در این یادداشت می‌کوشم که این نگاه را نقد کنم. البته این به معنای آن نیست که هر گونه مذاکره‌ای که تاکنون صورت گرفته درست و قابل دفاع است. مطلقا چنین نیست. زیرا از جزییات ماجرا اطلاعی ندارم. به علاوه مذاکره به معنای تایید طرف مقابل نیز نیست. اصولا هدف مذاکره فراتر از تایید و رد طرف مقابل است. هدف کاهش آلام مردم است. این مساله‌ای بود که در کلمبیا نیز جنجالی شد. گروه تروریستی فارک ده‌ها سال با حکومت کلمبیا درگیر بود در نهایت در چارچوب یک توافق، سعی کردند با یکدیگر کنار بیایند. در تروریستی بودن گروه فارک به ویژه در دهه‌های اخیر شکی نیست، ولی مساله این است که ده‌ها هزار نفر از مردم کلمبیا قربانی این جنگ و ستیز میان فارک و حکومت شدند و باید برای آن راه‌حلی پیدا می‌شد. از فارک بدتر گفتگو با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی بود. اگر چه همه این‌ها با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند ولی منطق اصلی آن‌ها این است که در گفتگو بیش از آنکه به سوابق گروه یا حکومت مقابل نگاه کنند، دنبال پیدا کردن راهی برای کاهش خشونت در حال و آینده هستند.

در مذاکره دنبال مشروع‌سازی یا نامشروع‌سازی یکدیگر نیستند. اگر طرف مقابل به هر دلیلی قدرت دارد که می‌تواند چند دهه دوام بیاورد، همین کافی است که تن به مذاکره با آن داده شود؛ مشروط به اینکه معطوف به کاهش خشونت باشد.

در ارتجاعی بودن گروه طالبان شکی نیست. نه فقط طالبان که بقایای القاعده نیز همین هستند. اقدامات تروریستی آنان نیز بر کسی پوشیده نیست، ولی واقعیت داشتن آن‌ها را نیز نمی‌توان انکار کرد. از زمان حمله ایالات متحده با آخرین تجهیزات و امکانات به افغانستان که کشور‌های زیادی نیز آنان را حمایت می‌کردند، دو دهه گذشته است. اگر قرار بود که طالبان با قدرت نظامی نابود شود، به‌طور قطع در این بیست سال نابود شده بود. بنابراین اگر می‌بینیم که ایالات متحده با آنان گفتگو می‌کند، فقط به معنای شکست راهبرد نظامی آنان در افغانستان است. اگر با حضور دو دهه‌ای امریکا و هزینه‌های هزاران میلیاردی نتوانستند طالبان را ریشه‌کن کنند، طبعا در غیاب این ارتش قدرتمند هم نخواهند توانست. در این صورت چند راه باقی می‌ماند. یک ادامه وضع موجود است که به معنی وجود یک دولت مرکزی ضعیف و ناپایدار است که فقط به بخشی از خاک افغانستان حاکمیت دارد و حتی قادر نیست امنیت را در شهر‌های اصلی برقرار کند. در این صورت افغانستان روز به روز مستهلک می‌شود. راه دیگر جنگ تمام‌عیار علیه طالبان تا نابودی کامل آنان است که بعید است نیروی مسطح افغانستان قادر به انجام چنین هدفی باشد. کاری که پس از بیست سال با حضور امریکا و متحدانش نتوانستند انجام دهند. راه سوم نیز رسیدن به حدی از تفاهم و ادغام همه نیرو‌ها در ملتی واحد است. البته این هدف آسان به دست نمی‌آید ولی هر چه باشد معقولانه‌تر از ادامه وضع موجود است. البته هیچ مذاکره‌ای نباید به ضعف نیرو‌های دولتی منجر شود. همه دولت‌ها و همسایگان باید کمک کنند که دولت مرکزی دست بالا را در مذاکرات داشته باشد. باید پذیرفت که بازگشت پیروزمندانه طالبان و نیز ادامه وضع موجود برای همه کشور‌ها زیان‌بار است و نه فقط برای مردم افغانستان. ولی این به معنای وارد شدن در یک بازی صفر و یک نیست. طالبان شری است که در یک فرآیند اجتماعی تاریخی نابود می‌شود و نه در یک فرآیند نظامی.

برای دخترکان روزه‌دار دشت برچی

ابوالفضل بانی نیز در این خصوص نوشته است: دستخط آن دخترک را می‌خوانم از پشت پرده تار اشک، با خود می‌اندیشم آن دخترک بی‌گناه برای خدا روزه داشت. آن لب‌های کوچک برای خدا تا افطار تشنه می‌ماندند. آن مکتبخانه، مکتب سیدالشهدا بود و دخترکان همه با خون روزه خود را گشودند.

به حتم آنکه دکمه بمب را از جایی دورتر فشرده است نیز به لب روزه داشته است. هر دو سوی این داستان مرگ را، یک آیین رقم می‌زند، اما هریک به روایت خویشتن.

حکایت عجیبی دارد افغانستان و چه عجیب‌تر کابل. این شهر را کابلستانِ جانستان می‌گویند با مردمی از جنسِ جان، میهمان‌نواز و غریبه‌دوست با سفره‌هایی که اگر چه رنگین نیست، اما بسیار باصفاست. چه بر سر این ملت آمده است که چارقد دختران نوجوان‌شان به خون رنگین می‌شود؟ و هر چندی یک بار پدری به داغ فرزندی نوجوان یا جوان می‌نشیند؟

یک کاربر افغان در صفحه فیسبوک خود نوشته «شفاخانه علی‌جناع رفتم، نوجوانی کنار جنازه‌ای تنها زانوی غم در بغل گرفته بود، پرسیدم فامیل و اقارب کجاست؟ گفت مادرم شفاخانه عالمی پیش خواهر زخمی‌ام رفته، پدرم شفاخانه استقلال دنبال جنازه خواهر بزرگ‌ترم رفته و این هم جنازه خواهرم است.» این حکایت امروز خاورمیانه‌ای است که هر سویش غمی روی غمی تلنبار می‌شود، دردی روی دردی و مصیبتی بر مصیبتی آوار می‌گردد. دوباره دست‌نوشته آن دختر روزه‌دار را می‌خوانم. آیا در افطار امشب آب خوشی از گلوی روزه‌داران در تمام گیتی پایین خواهد رفت؟

این بخش از شعر سهراب در من تکرار می‌شود:
حکایت کن از بمب‌هایی که من خواب بودم و افتاد
حکایت کن از گونه‌هایی که من خواب بودم و‌تر شد
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند...

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۱
0
7
ما روبگو وسط اين همه هياهو باهوشون نشست ميزاريم و وسط صدها دولت رسمي كه ميشه باهاشون ديپلماسي داشت دنبال گفتگو با اين گروه افراطي هستیم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۱
0
3
آقا عبدی چرا این همه ساده اندیشی آخه؟ فکر می کنی طالبان به کمتر از اینکه حاکم بلا منازع در افغانستان بشه رضایت می ده؟ منتها قدم به قدم برادر جان که فکر می کنی خیلی متفکر و استراتژیست هستی!!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۱
0
3
بدبخت اون مجری سیاستهای بالا دستی که الان کل کاسه کوزه‌ها بر سرش میشکند. سیاستهائی که تعیین کرد باید به جنایتکارانی بنام طالبان در قد و اندازه یک دولت بها داد و آنان را با آغوش باز پذیرفت. در دوران حکومت این گروه تروریستی هم دیدیم که چگونه با تحصیل دختران مخالفت میکردند. گروهی که نه تنها شرشان به پیر و جوان، دختر و پسر، مرد و زن میرسید بلکه آثار باستانی هم از خباثت‌شان در امان نبود.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین