اسحاق جهانگیری که پس از ثبت نام به جمع خبرنگاران آمده، در حال خواندن بیانیه انتخاباتی بغض کرد.
او زمانی که داشت درباره سختی مردم در شرایط کنونی و فقر جامعه و مشکل کسبوکار حرف میزد، بغض کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
بسم الله الرحمن الرحیم
هموطنان عزیز!
ایران ما در سالهای اخیر با مسائل و تنگناهای گوناگون روبرو بوده و اکنون به شدت نیازمند افقگشاییهای واقعی در زندگی مردم و توسعهٔ همهجانبهٔ کشور، بهبود معیشت مردم با رفع تحریمها و رشد اقتصادی پایدار و اشتغالزا و حمایت از تولید و بازتوزیع عادلانهتر ثروت است.
انتخابات را باید به عنوان فرصتی برآمده از آرمانهای انقلاب اسلامی و ظرفیتهای قانون اساسی برای اعمال حاکمیت ملی و اصلاح روند حکمرانی پاس داشت و تاثیرگذار کرد.
انتخابات ریاست جمهوری پیش روی ماست. انتخاباتی که از آنِ همه و مظهر جمهوریت نظام است و به تاکید رهبر معظم انقلاب مشارکت گسترده و موثرتر در آن گشایندهٔ راه برای توانمند شدن مردم و حکومت، عبور از بحرانها و افزایش اقتدار ملی است. در چهار سال پیش رو فرصتی طلایی داریم برای اینکه:
به سمت حل مسائل بنیادینِ ایران، تامین منافع ملی و توافق و تنشزدایی در خارج و داخل برویم،
روی ریل توسعهٔ فراگیر و پایدار قرار بگیریم،
به اقتضائاتِ تامین عدالت، تشکیل دولت رفاهِ فراگیر، فقرزدایی و افزایش شمول و کیفیتِ خدمات پایهٔ همگانی، به ویژه در حوزهٔ سلامت و آموزش، تن بدهیم و با شکاف درآمدی، تبعیض و فساد سازمانیافته مبارزه کنیم،
ایران برای همهٔ ایرانیان شود، صرف نظر از جنسیت و قومیت و مذهب و محل زندگی آنان،
به سمت توانمندسازی توامان نهادهای حکمرانی و نهادهای مدنی و افزایش ظرفیتهای حلمسئلهایِ دولت و جامعهٔ ایران برویم،
برای صیانت از حقوق و آزادیهای اساسی همهٔ شهروندان گامهای عملی برداریم،
در جغرافیای سیاسی منطقه و جهان امروز یک محور تردد و ترانزیت شویم و راهها و لولههای مهم اقتصادی، ایران را دور نزنند،
محیط زیست مشترک ایرانیان را از تخریبهای جبرانناپذیر نجات بدهیم و به جای آیندهخواری آیندهسازی کنیم،
ایران را با اتکای به بهترین متخصصان و کارآمدترین مدیران، به ویژه زنان و جوانان، اداره کنیم و حذف و طرد و تبعیض را کنار بگذاریم، و به عنوان یک قدرت تعاملگرا در منطقه و جهان به رسمیت شناخته شویم و کشوری باشیم که از همه سو قصد مهار و تضعیفمان را نداشته باشند.
قصد ورود به این انتخابات را نداشتم و امیدوار بودم نیازی به حضورم نشود. اما با توجه به نیامدن برادر عزیزم دکتر جواد ظریف و عدم امکان ثبت نام تعدادی دیگر از کسانی که میتوانستند این مسئولیت را بپذیرند، و اینکه جبههٔ اصلاحات ایران، رهبران و شخصیتهای دلسوز اصلاحطلب و بسیاری از جوانان و فعالان سیاسی و مدنی تشخیص دادهاند که باید به صحنه بیایم، به رغم میل و مصلحت شخصی و با توکل به خدا از قبول مسئولیت شانه خالی نمیکنم. آبرو و تجربهام را که متعلق به ملت است تقدیم ملت میکنم، با آگاهی از شرایط دشوار امروز کشور و سردیها و کنارهگزینیها وارد این میدان میشوم و از هیچ تلاش و اقدامی، تا آنجا که ارزشها و هویت اصلاحگرانهام را تهدید نکند، دریغ نمیکنم.
میدانم که چه شرایط سختی پیشِ روی رئیس جمهوری آینده است. اما نمیشد راه عافیت پیش گرفت. به مردم هم نمیتوانم وعدههای ناممکن دروغین بدهم. ما به خون شهدا و هموطنانی که اسیر فقر و رنج و کولبری و سوختبری و تبعیضاند مدیونیم. آینده را باید با هم بسازیم.
امروز خوشبختانه زمینهٔ احیای مجدد برجام و رفع تحریمها که مقدمهای برای گشایش در وضعیت کشور و معیشت مردم است فراهم شده است و نباید در این مسیر مانعی ایجاد کنند. گشودن گرههای ناشی از تحریمهای شدید سه ساله که ضربات سنگینی بر پیکر اقتصاد کشور وارد کرده است کاری بسیار دشوار و سنگین است. ادامهٔ مسیر رفع عزتمندانهٔ تحریمها را باید مدبرانه پی گرفت و البته بعد از پایان تحریمها نیز بازسازی اقتصاد کشور دشواریها و پیچیدگیها و الزامات زیادی دارد.
بیکاری، فقر و نابرابری فزاینده، توقف بسیاری از کسب و کارها، کاهش مداوم سرمایهگذاریهای نو، خشکسالی و بحران آب، تخریبهای جبرانناپذیر محیط زیست، کاهش اعتماد عمومی به نهادهای حکمرانی، کاهش امید به اثربخشیِ رای مردم، افزایش فساد، مشکلات ناشی از ساختار بودجه و نظام بانکی و مالیاتی کنونی و مشکلات در تولیدِ صنعت، کشاورزی و خدمات کشور از جملهٔ مسائل مزمن کشورند. بحران کرونا و ضرورت سازماندهی قویتر واکسیناسیون رایگانِ همگانی و سریعتر هم در صدر اولویتها قرار گرفته است. همهٔ اینها تصویر نگرانکننده را مقابل نامزد ریاست جمهوری که به عمق مشکلات توجه دارد قرار میدهد. آنان که در کارنامهٔ طولانی کاریشان کمتر اقدام واقعی و موثری برای حل عملی مشکلات مردم دیده میشود، چنان شعار میدهند که قادرند مشکلات پیچیدهٔ کشور و مردم را یکشبه حل کنند. من واقعاً نگران سنگینی بار این مسئولیتام. با اینحال، مبتنی بر شناخت وسیع و عمیق از ظرفیتهای انسانی، مادی، طبیعی و قدرت زیرساختی ایران باور دارم با افزایش ظرفیت و کیفیت حکمرانی و همیاری دولت و جامعه میتوانیم بر این مشکلات فائق بیاییم.
با مشکلات کنونی کشور از نزدیک آشنا هستم و میپذیرم اگر مسئولانه به میدان نیایم در بدتر شدن وضع جامعه و خسارتهای ناشی از عدم ورود به انتخابات ممکن است سهیم باشم. برای همین، در کنار همهٔ نیروهایی که نگران وضعیت و آیندهٔ کشورند و دغدغهٔ رنج هموطنانشان را دارند، برای جلب مشارکت موثر مردم تلاش خواهم کرد. میدانم بدون افزایش مشارکت مردم و به صحنه آمدن جمعیت خاموش در انتخابات نمیتوان پیروز شد. درک میکنم که اکنون بسیاری از هموطنانم به سوء حکمرانیها معترضاند و امیدی به انتخابات ندارند و راه قهر با صندوق را مطرح میکنند، اما برای بهروزی همین ایرانیان راهی روشنتر از احیای صندوق رای و تلاش مصلحانه برای افزایش اثربخشی رای عموم مردم نمیشناسم.
اکنون گشایش وضعیت کشور نیازمند رأی ایرانیانی است که دلخسته و آزرده از امروز و ناامید از آینده به انتخابات پشت کردهاند. در راهی که به آن قدم نهادهام نیازمند رأی همین هموطنان هستم و امیدوارم با برنامهها و تیمی که معرفی خواهم کرد آنها را قانع کنم که رای دادن آنها بهتر از انفعال است.
علیرغم توصیههای روشن مقام معظم رهبری و بر خلاف انتخابات ریاست جمهوری در ادوار گذشته تمایل و تشویق مردم به مشارکت حداکثری و کاستن از موانع تحقق آن در بخشهایی از حکومت هم کاهش یافته است. متاسفانه برخی نهادها، رسانهها و مراکز تأثیرگذار ظاهراً براین باورند که مشارکت حداکثری منجر به شکست جریان و نامزد مطلوب آنان خواهد شد. حال آنکه، کاهش مشارکت به جمهوریت نظام لطمهای جدی میزند و بر بحرانها میافزاید. سوابق آنها که عوامفریبانه مردممردم میکنند نشان میدهد که منافعشان در غیاب مردم تامین میشود و ضد مردمسالاری بودهاند. ما ایرانیانی که میخواهیم شرایط زندگی هموطنانمان در ایران را عملا بهبود ببخشیم، راهی جز تلاش برای تقویت مشارکت و رقابت عادلانه در این انتخابات نداریم. برندهٔ مشارکت بالا جامعهٔ ایران است و برندهٔ مشارکت پایین اقلیت و حامیان اندکسالاری.
من برای دفاع از صندوق و حق رأی موثر مردم نامزد شدهام و با اتکا به رأی ایرانیانی که از مشارکت در انتخابات ناامید شدهاند امید پیروزی دارم.
برای گشایش در زندگی مردم، توسعهٔ ایران و آغاز مرحلهٔ نوینی از اصلاحات افقگشا آمدهام.
مسیر دشواری پیش رو است، اما به لطف خدا و با حمایت و رأی شما:
میتوانم جمعی از بهترین متخصصان و شایستهترین مدیران کشور را در جهت بسط خیر همگانی ایرانیان به همکاری دعوت کنم.
برنامهای برای ادارهٔ دولت ارائه خواهم کرد که با بهرهگیری از مشورت و توان بهترین کارشناسان و نهادهای کشور و تجربهٔ گذشته بیش از سایر برنامهها غنا و قابلیت تحقق داشته باشد.
مسیر احیای برجام، رفع تحریمها و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان را ادامه خواهم داد.
جوانسازی دولت و اصلاحات نهادیِ کاهندهٔ فساد و انواع تبعیض و افزایندهٔ کارآمدی را پیش خواهم برد.
میتوانم برای ساختن توافق در خارج و داخل و ائتلافهای مسالهمحور «حل مساله» کنم.
آنچه به عنوان معاون اول اختیارش را نداشتم و برای بسط توسعهٔ فراگیر و پایدار، دموکراتیک، متوازن و مشارکتی ضروری و ممکن میدانم را اجرایی خواهم کرد و برای بسط عدالت، آزادی، مردمسالاری و رفاه ایرانیان و بالیدن ایران در قرن پانزدهم شمسی هر چه در توان دارم را عرضه میکنم و «دولتِ ملت» را تشکیل خواهم داد.
متاسفانه در این انتخابات شایستهترها یا نیامدند یا امکان نامزدن شدن نداشتند. بسیاری از شایستگان حتی از مدیریت و خدمت در مسئولیتهای دیگر علمی، فرهنگی و اجرایی در مؤسسات دولتی و غیردولتی محروم میشوند. من بنا دارم که همهٔ توان و همتم را به کار گیرم که شایستهترینها در سرنوشت کشور تأثیرگذار شوند. من اصلاحطلبم ولی میخواهم تواناترینها، صرف نظر از گرایش سیاسیشان، مسئولیتهای اجرایی و علمی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور را به عهده بگیرند و فرصتهای خدمت در بخشهای عمومی و غیردولتی به روی آنان گشوده شود، و امید و برنامهای که برای توسعهٔ ایران دارم با اختیارات ریاست جمهوری صورت عمل به خود بگیرد.
به خدای بزرگ تکیه میکنم و همیاری یکایک هموطنانم را در این مسیر میطلبم که با همراهی شما همهٔ این اهداف دور و نزدیک دستیافتنی میشوند. جزئیات برنامههای پیشنهادی تحققپذیر، گامهای عملی و تیم همکارانِ توانا را در روزهای آتی تقدیم میکنم؛ فرصتها کوتاهند و وظایف بسیار.
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی
ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم
یا علی
اسحاق جهانگیری
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
این دفعه هم می خواد زل بزنه به دوربین بگه مردم ایران این ما بودیم که دلار رو ۲۵ هزار کردیم اگر نبودیم می شد ۱۰۰ هزار.
مخصوصا در دورهی جناب عالی .