آفتابنیوز : آفتاب: خبرهای رسیده در خصوص اینکه آیتالله توسلی از شدت عصبانیت و ناراحتی از اهانتهای اخیر به بیت امام دچار عارضه قلبی شدند با اظهارات آیتالله هاشمی رفسنجانی تایید شد.
ایشان امروز در سخنانی به شرح آن رویداد پرداختند و تایید کردند که آیتالله توسلی در اثر شدت تاثر از این جریان،دچار حمله قلبی شده و نطق خود را در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام ناتمام گذاشته است.
بر اساس آنچه از متن سخنان آیتالله توسلی میتوان فهمید ایشان نسبت به اهانت یکی از سایتهای طرفدار دولت و برخی افراد به سید حسن خمینی اعتراض داشتند.
پایگاه خبری آفتاب اکنون متن نطق ناتمام آیتالله توسلی را در جلسه دیروز مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر میکند. باشد که وجدانهای بیدار را به کار آید و منفعتطلبان بیاخلاق را ملال آورد:
توسلی: ایستادند در مقابل دشمنان خارجی که این چنین به انقلاب اسلامی وفادار هستند و حضرت امام(ره) که فرمودند: «جانم فدای تک تک این ملت» امام(ره) این ملت را شناخت و با عرض تسلیت به پیشگاه مقام معظم رهبری و ملت عزیز لبنان و حزبا...، در رابطه با شهادت عماد مغنیه و با تاسف از اینکه در ایام دهه فجر(که از روز ورود حضرت امام(ره) تا 22 بهمن، روز خوشحالی ملت ایران و همه به یاد امام(ره) بودند.) جای تاسف است که در چنین ایامی به بیت رفیع حضرت امام(ره) آن طور اهانتها و تهمتها و دروغپردازیهایی شد که حتی رادیوهای بیگانه هم کلمات این سایت را نقل کردند. همانطور که حضرتعالی فرمودید ما نمیدانیم که چه کسی هست. اما متوجه میشویم که یک دستی در کار است که بیت امام(ره) و شخصیتهای مبارز اسلام را که به انقلاب دلبستگی داشتند، آنها را از صحنه خارج کنند. آقای حاج حسن آقای خمینی، دو تا مطلب ذکر کرد. که حالا منشاء آن هم، من یک خوابی که ایشان دیده بودند بگویم حدود دو ماه قبل، بعضی از بزرگان اطلاع دارند، ایشان گفتند که من خواب دیدم امام(ره) به من فرمودند که «حسن من را دارند از این خانه بیرون میکنند.»
گفتم آقا چه کسی شما را از این خانه بیرون میکند. باز خواب دیدم دوباره که امام(ره) فرمودند: «حسن من را دارند از این خانه بیرون میکنند» تا سه مرتبه من این خواب را دیدم. البته من نمیگویم که خواب حجت است، اما گاهی خوابهایی است که انسان از آنها چیزهای را متوجه میشود.
من در کلمات حضرت امام(ره) مطالعه میکردم و دیدم که این پیشبینی را خود امام(ره) کرده است: «در تاریخ 23 اوان 61، اینجانب هیچ گاه میل نداشتم و ندارم که درباره نزدیکان خود سخنی بگویم یا دفاعی کنم. لکن علاوه بر آنکه در پیشگاه مقدس حق(جل و علا) مقصر و مجرم هستم و از درگاه متعالش امید عفو و بخشش دارم و تمام سرمایهام اعتراف به تقصیر و عذر از آن است. و در نزد مسلمان و ملت عزیز نیز اعتراف به قصور، تقصیر و از آنان امید عفو و طلب آمرزش دارم. اما در پیش گروههایی و اشخاصی گناهانی نابخشودنی دارم و احتمال قوی میدهم که پس از من برای انتقامجویی از من به بعضی از نزدیکانم و دوستانم تهمتها که من آنها را ناروا میدانم، بزنند. و به آتشی که باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند. و احیانا به صورت دفاع از من، انتقام مرا از آنها بگیرند.» این نامهای است مفصل از امام(ره)
هاشمی(رییس)- این نامه کجا است؟ آیا این نامه چاپ شده؟
توسلی- بله، عین این نامه هست. البته این نامه مفصل است و من قسمتی از آن را خواندم.
هاشمی(رییس)- این در صحیفه نور و اینها هم هست؟
آقای توسلی- در صحیفه امام(ره) هست، در وعده دیدار امام(ره) هست. این نامه در وعده دیدار امام(ره) هست و این نامهای است.
صانعی- در دو سه جا هست.
توسلی- این نامه در دو، سه جا هست. شما ببینید آقای حاج حسن آقا یک مسئولیتش نگهداری...، موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) مربوط به ایشان است. اگر او نخواهد، امام(ره) را حفظ کند و کلمات امام(ره) را نگهداری کند، خوب چه کسی باید بکند؟ حاج حسن آقا یک کسی است که هم تولیت آستانه حرم امام(ره) را دا رد و هم مسئول موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) است. خوب وقتی که نگاه میکند و میبیند که کلمات امام(ره) دارد طور دیگری معنا میشود این وصیتنامه امام(ره) است در بند (ل) وصیتنامه: وصیت برادرانه من در این آخرین قدمهای آخرین عمر بر قوای مسلح به طور عموم، آن است که : ای عزیزان که به اسلام عشق میورزید، بیدار باشید و هوشیار. وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که از مقررات نظام، عدم دخول در احزاب و گروه ها و جبههها است، به آن عمل نمایید و قوای مسلح، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگاه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ کنند.»
امام(ره) در آنجا میفرمایند: به عنوان دفاع از من، ارزشهای انقلاب امام(ره) فقط به روضه خوانی و سینهزنی و اینها نیست. ارزشهای انقلاب امام(ره) به آن چیزهایی ا ست که امام(ره) از آنها خون دل میخورد. شما ببینید منشور روحانیت امام(ره) در سال 67 است. میفرمایند که در 15 خرداد 42، مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر اینها بود مقابله را آسان مینمود. بلکه علاوه بر آن گلوله حیله مقدس نمایی، تحجر بود، گلوله زخم زبان و نفاق و دورویی که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را میسوخت و میدرید. عدهای مقدس نمای واپسگرا، همه چیز را حرام میدانستند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختیها دیگران نخورده است.
امام(ره) آمد ارزشهای انقلاب را که بگوید تهمت نزنید، دروغ نگویید، ربا نکنید. من یک روز داشتم میرفتم در اتاق، دیدم که مرحوم حاج احمد آقا، با یکی از دوستان دارند صحبت میکنند و به ایشان میگویند که امروز خدمت امام(ره) نروید(ایشان هر روز خدمت امام(ره) میرفتند.) ایشان گفتند: که برای چه؟ حاج احمد آقا فرمودند: آیا شما در جایی صحبتی کردید؟ ایشان گفتند: بله، فرمودند که امام(ره) صحبتهای شما را گوش کرده،شما در صحبتهایتان ظاهرا یک چیزهایی گفتید که مثلا گفتید امام(ره) خدمت امام زمان(عج) میرسد. فریاد امام(ره) بلند شد که: «این نسبتها چه هست که به من میدهند. من هم یک فرد عادی هستم. چرا این حرفها را به من نسبت میدهند. این حرفها چه هست که نسبت به من میزنند.» شما خودتان در خاطرتان هست.
هاشمی(رییس)- این مساله چه بود؟ آیا این مساله سری است.
توسلی- حالا نام ایشان را من چرا ببرم. اگر خواستید من به طور خصوصی به شما میگویم.
هاشمی(رییس)- حالا در مجمع که، در حضور آقایان که ایرادی ندارد.
آقای توسلی- عرض شود که آن چیزی که شما خودتان میدانید، آن سه نفری که آمدند و میخواستند بگویند که ما خدمت امام زمان(عج) میرسیم، شما واسطه بودید،دو نفر مرد بودند و یک خانم بود.
هاشمی(رییس)- نه یک زن و شوهر بودند.
توسلی- به هر حال، یک کتاب خطی هم آورند و بردند و خدمت امام(ره) رسیدند و گفتند که ما خدمت امام زمان(عج) میرسیم. امام(ره) فرمود که من «سه تا سوال دارم.» او اینها را از آقا سوال کنید و برای من بیاورید، من با شما صحبت میکنم. ا- حادثه ربط حادث به قدیم برای من لاینحل مانده است. 2- آن چیزی که من به آن خیلی علاقه دارم چه هست؟ 3- و یک چیزی هم گم کردهام که آن چه هست؟
مقصود امام(ره) از آن گم شده است...
هاشمی(رییس)- ایشان به یک عکسی علاقمند بودند.
توسلی- که مقصود ایشان یکی دیوان ایشان بود و یکی هم عکس رسولا... بود که روبروی امام(ره) در اتاقشان، عکس مبارک رسولا... بود. بنا شد که بروند و خبر بیاورند، دو روز آمدند و سر سه راه، به مرحوم حاج احمد آقا فرمودند که: «برو ببین که چه میگویند.» من متوجه نشدم که چه چیزی گفتند. به مرحوم حاج احمد آقا، که وقتی برگشت، امام(ره) فرمود و به ایشان گفت: «شیادها، دست از این حرفهایتان بردارید و دنبال این شیادیها نروید.» برنامه امام(ره) این بود، نمیخواستند مردم را با این حرفها سرگرم کند و حرف امام(ره) این بود
....ناتمام