آفتابنیوز : آفتاب: محمد قلی يوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی معتقد است ، كشور دچار شرايط ركود تورمی شده است و برای خروج از اين وضعيت، اقتصاد ايران نيازمند اصلاحات است.
وی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی آفتاب، يادآور شد:« تورم فرآیندی بلندمدت است ، فرایندی که طی یک مدت طولانی افزایش مییابد. بنابراین اگر قيمت یک کالا افزایش یابد ما آن را تورم نمیگوییم. ضمنا افزایش قیمت موقتی را هم تورم نمیگوییم. یعنی اگر شرایطی باشد که مردم منتظر تورم باشند ، آنگاه می توان گفت تورم پديد آمده است».
وی ادامه داد: «در ایران شرایط رکود تورمی مزمن حكمفرماست یعنی ما هم تورم داریم و هم رکود و هم قیمتها مدام افزایشمی يابد ، هم بیکاری ماندگار است. تورم سیر صعودی هزینه زندگی در مورد همه کالاها و خدمات است و این پدیده علت نیست بلکه معلول است. باید دید چه عواملی باعث فشار تقاضا و کمبود عرضه می شود؟ چون سرمایهگذاران کمتر تمایلی برای سرمایهگذاری مولد دارند و در عوض انگیزه دلالی تجاری افزايش يافته است . کار صادقانه بازدهی کم دارد. بنابراین کسی دنبال تولید نمیرود چون هزینه بر است».
اين استاد دانشگاه خاطر نشان كرد: «تبدیل دلارهای نفتی به ریال ، کسری بودجه ، بی انضباطی مالی و بالا رفتن خدمات دولتی و عمومی از جمله عواملی اند كه بر افزايش تقاضا تاثير میگذارند. و لذا شما می بينيد كه قیمت مسکن به شدت افزايش می يابد ، حتی قیمت كالاهای مصرفی مختلف مانند گوشت، برنج، روغن به شدت بالا رفت اند».
دكتر يوسفی درباره تاثير واردات بر اين روند تصريح كرد: «علیرغم اینکه دولت تلاش کرد با واردات، جلوی موج تورم را بگيرد ولی بايد توجه كرد كه واردات، راه حلی مقطعی است، برای اینکه همانطور که گفتم تورم یک فرایند بلندمدت است و مهار آن نيز راه حلی اساسی را می طلبد و روش هايی مانند واردات تنها یک مسکن مقطعیاند و صرفا در شرایط خاص جواب میدهند، مگر اینکه کشور بخواهد واردات ادامه یابد. الان متاسفانه در ایران،از صابون و خمیر دندان که سادهترین چیزهاست، تا قطعات راهسازی ، مواد خام پتروشیمی و نساجی و کاغذ، وارداتی اند ، همین گوشیهای موبایل و حتی ماهی، گوجه ، سيب زميني و ... را وارد میکنیم».
وی در پاسخ به اين سوال كه آيا با وضعيت فعلی اقتصاد ايران نيازمند انقلاب اساسی است ؟ خاطر نشان كرد :« نه ! اقتصاد ايران تنها نیازمند اصلاحات است ، در همین روند میشود سیاستهای مناسبتری را دنبال کرد. مشکل ما زیرساختهاست».
دكتر يوسفی درباره عدم اجرای سند چشم انداز بيست ساله نظام و برنامه چهارم توسعه نيز گفت : «آنها روی کاغذ است، هیچ وقت شرایط اجرای آنها را پیشبینی نکردند، با کدام ابزار و شرایط می خواهند اين برنامه ها را اجرا كنند . بعد هم توضیح داده نمیشودکه کشور اول منطقه یعنی چه؟ رسيدن به رشد 20 درصد ، یعنی فقر و نابرابری . اینها را تا زمانی که تعریف نکنیم معنی نمیدهد. کدام نهاد را ایجاد کردیم، شفافیت اقتصادی آيا پديد آمده است ؟ همه اينها بی پاسخ مانده است» .