آذر ۱۳۹۹ بود که دکتر مصطفی جلالیفخر که افزون برآنکه متخصص بیماریهای داخلی است، نویسنده و منتقد سینما هم هست از الهام پاوهنژاد اینگونه یاد کرد: «ما از بین هنرمندان، افراد زیادی را داریم مانند خانم الهام پاوهنژاد که در فضای مجازی مطرح هستند و از روز اول شیوع کرونا، در کنار کادر درمان، شروع به اطلاعرسانی کرده و نقش مثبت داشتهاند.» گفتوگویی که به بهانه نامه جنجالی بهروز افخمی به وزیر بهداشت انجام شد.
از پاوهنژاد پرسیدیم گمان میکند بعد از گذشت بیش از شش ماه از آن روزها و تحت فشار اقتصادی که عمل به شعارهایی، چون #در_خانه_بمانیم را عملا نامیسر کرده است، همچنان میتوان به کمک چهره شناختهشده بودن، در کنار کادر درمان ایستاد، اطلاعرسانی کرد و نقش مثبت داشت؟
او با بیان این که «واقعیت این است که ما در شروع این اتفاق میتوانستیم نقشی مثبت در زمینه اطلاعرسانی و جاانداختن لزوم عمل به دستورات کادر درمان داشته باشیم»، ادامه میدهد: «اما از نقطهای به بعد، همانطور که اشاره کردید تحت فشار اقتصادی و بیجواب ماندن این سوال که چه کسی پاسخگوی یک ماه، سه ماه، شش ماه یا یک سال کار نکردن منِ نوعی است، طبیعتا ناچار شدیم مجددا کارمان را آغاز کنیم.
من معتقدم آنچه ما میگوییم از نقطهای به بعد، دیگر نه تبلیغِ عمل به درخواستهایی، چون #در_خانه_بمانیم که ضد تبلیغ آن است. چون با تاکید مکرر ما بر آن، کسانی هستند که گمان کنند هنرمندان سر گنج نشستهاند، در خانهاند و کار نمیکنند، حالشان هم خیلی خوب است و دستورالعمل صادر میکنند که دیگران هم کار نکنند و در خانه بمانند. در صورتی که ابدا اینگونه نیست.»
پاوهنژاد که تا پیش از قرمز شدن وضعیت کرونا در شهر تهران مشغول تمرین نمایش «لاموزیکا» بود، میگوید: «کافی است به یاد بیاوریم اهالی فرهنگوهنر، چند نفر از عزیزانشان را در همین دوران که روی صحنه و جلوی دوربین در حال کار بودند، از دست دادند؟ پرویز پورحسینی، کریم اکبریمبارکه، اکبر عالمی و... ما هنرمندان بسیاری را از دست دادیم و هنرمندان بسیاری به این بیماری دچار شدند که خوشبختانه سلامتیشان را به دست آوردند.
اینها اگر نتیجه لزوم کار کردن و فراهم نبودن شرایط #در_خانه_بمانیم نیست، پس نتیجه چیست؟ این در حالی است که چه من و چه دیگر دوستان هنرمندم بارها و بارها شنیدهایم که خب! یک مدت کار نکنید! نسازید! تئاتر و سریال و فیلم سینمایی نسازید! و... واقعا این باور وجود ندارد که در میان خانواده فرهنگوهنر، نهایتا به تعداد انگشتان دو دست سوپراستار مولتیمیلیارد که در تصور عامه مردم هست، وجود دارد و باقی همه عادیاند، همه اجارهخانه دارند، هزینه رفتوآمد دارند، خرج خوردوخوراک دارند و باید علیرغم تصاعد روزبهروز قیمتها، زندگیشان را بچرخانند.»
او با اشاره به این که «در چنین شرایطی مگر میتوان همچنان در خانه ماند، درخانهماندن را تبلیغ کرد، کار نکرد و از دیگران خواست کار نکنند؟!»، میافزاید: «قطعا نمیشود و به همین علت است که میگویم تاکید بر درخانهماندن از نقطهای به بعد تبدیل به ضد تبلیغ میشود.»