روزنامه اطلاعات در شماره امروز خود، در یادداشتی با عنوان "پرسشهای روشن و پاسخهای مبهم" از روند واکسیناسیون علیه کرونا در کشور به شدت انتقاد کرده است.
گاهی توضیح و تشریح دلایل یک اتفاق، میتواند تا حد زیادی نگرانیها و اضطرابها و احیاناً تنشهای حاصل از آن را کاهش دهد. ابهامآمیز و رازآلود صحبت کردن مسئولان، درباره بسیاری از وقایع سرمنشاء عمده سوء تفاهمات و بدبینیهای مردم میشود. جامعه ما متأسفانه جامعه زخمخوردهای است که به شدت بیاعتماد شده و منشاء سادهترین اتفاقات را سیاسی و از نوع بدبینانه آن ارزیابی میکند. بدیهی است که در این شرایط، مسئولان باید حقایق امور را برای مردم به طور واضح توضیح دهند تا از حجم بدبینیها و بیاعتمادیها بکاهند.
مثالها و مصداقهای ابهامآمیز و رازآلودن بودن سخنان مسئولان بسیار است. در همین موضوع کرونا، که پس از یک سال و نیم، کماکان جدیترین مساله بهداشتی، زیستی و روانی کشور مانده است، نوع رفتار مسئولان درباره واکسیناسیون پرسشهای بسیاری در متن جامعه برانگیخته که به صور مختلف از نقد تا طنز و حتی هجو در شبکههای اجتماعی ظهور کرده است. پرسشهایی که به رغم سخنان مطول مسئولان، کماکان پاسخ قانعکنندهای از نظر افکار عمومی نگرفته است. فیالمثل اینکه چرا واکسیناسیون در کشور این میزان کُند و عقب است؟ اینکه چرا واکسن به میزان کافی وارد نمیشود؟ اینکه چرا به جای تولید انبوه یک واکسن داخلی، تا به حال ۷ نوع واکسن ساختهایم که هنوز مردم از آن بهرهای نبردهاند؟ اینکه چرا چین با ۴ر۱ میلیارد جمعیت ۶۲ درصد مردمش را واکسن زده و برزیل ۲۱۴ میلیونی ۴۰ درصد جمعیتش را واکسن زده و همین کنار گوش ما ترکیه ۸۵ میلیونی ۵۸ درصد مردمش را واکسینه کرده و ما که ۷ نوع واکسن داخلی ساختهایم و دست کم ۴ نوع واکسن خارجی وارد کردهایم تا دیروز طبق آمار رسمی وزارت بهداشت فقط ۵ر۲ درصد جمعیت را واکسینه کردهایم؟ اینکه آیا دو جریان قدرتمند طرفدار واردات و طرفدار تولید داخل حضور دارند و هر یک منافعی در به کرسی نشاندن استدلال خود دارند؟
اگر پاسخ عمده پرسشهای فوق «تحریم» باشد، خود دو ابهام جدید میآفریند. اول اینکه بارها اعلام شده که دارو و ملزومات پزشکی در فهرست تحریم نیست و دوم اینکه اگر تحریم است پس این محمولههای واکسن وارداتی که دستکم از ۴ کشور وارد شدهاند، چگونه وارد شدند؟
هر بار که موج جدیدی از کرونا برمیخیزد، این پرسشها نیز با موج تازهای برمیخیزد و دست به دست میشود و اذهان بیاعتماد مردم را آزار میدهد اما تقریباً هیچ توضیح قانعکنندهای از سوی مسئولان امر داده نمیشود. درست است که کشور با تحریم مواجه است و کمبود ارز دارد اما ایران این قدر فقیر نشده است که پول واردات واکسن کرونا که امروز از نان شب واجبتر است را نداشته باشد. کشورهایی که هیچگونه واکسن داخلی تولید نکردهاند مانند ترکیه یا ارمنستان، امروز بیش از نیمی از جمعیتشان را واکسینه کردهاند و ملت ما که بعد از چین در زمره اولین ملتهایی است که درگیر این ویروس مخوف شده است و لاجرم دولت نیز باید در زمره اولین دولتهایی باشد که در پی تأمین انبوه واکسن میبود، متأسفانه اینک بیم جان دارد و گروه گروه پشت مرزهای ارمنستان میرود تا از سهم توریستی واکسنهای آن کشور نصیبی ببرد.
یک هزارم جمعیت کشور طی یک سال و نیم اخیر بر اثر ابتلا به کرونا جان باختهاند. آنها پدران و مادران و خواهران و برادران و فرزندان ما بودهاند. طی این مدت به طور میانگین هر سه ماه یکبار، موجی بلند از این بیماری برمیخیزد و همچون سونامی جمعی از عزیزان ما را با خود میبرد. دولت موظف است و دولتها موظفند، بیش از آنچه به افزایش جمعیت و زاد و ولد توجه کنند، به حفظ جمعیت موجود اهتمام ورزند. بیش از آنچه به تولید واکسن و عزت و افتخار آن چشم بدوزند به زمان در حال از دست رفتن و جانهای در حال پرپرشدن توجه کنند. تولید واکسن داخلی البته افتخارآور و غرورآفرین است اما در هنگامهای که خانهای آتش میگیرد، صاحبخانه تا اختراع وسیلهای جدید برای اطفای حریق صبر نمیکند. اول به هر قیمت ممکن آتش را مهار میکند و بعد به فکر ساختن وسایل جدید اطفا میافتد. اینجا هر دقیقه به قیمت جان آدمیان میگذرد و هنگام صبوری نیست. عزت و کرامت یک ملت بزرگ نباید پشت مرزهای ارمنستان به حراج گذاشته شود. مگر این همان کرامتی نیست که مسئولان از بام تا شام درباره آن سخن میسرایند؟
اگر خوب بود
يكي بس و كافي بود.
بخصوص از دی وبهمن پارسال تا الان واکسن اگر تهیه میشد خیلی ها عزیزانشان را ازدست نمیدادند حیف وصد حیف که ملت درمونده شده اند !.؟