«در هر نظام مردمسالار، روند و آیند دولتها امری معمول است و تلاش این است که موضوع انتقال قدرت به شیوه آرام صورت گیرد تا دولت جدید در زمان استقرار، آمادگی بیشتری برای شروع به کار داشته باشد. تردیدی نیست که فعالیت هر دولتی صرف نظر از هر نوع داوری که درباره عملکرد آنها وجود دارد، شامل مجموعهای از تجارب مثبت و منفی است و از سوی دیگر هر دولت مستقر گنجنیهای از دادههای آماری در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و ... دارد. به واسطه این دادههاست که دولت جدید میتواند در مسیر فعالیتهای خود، اقداماتش را برای بهبود شرایط کشور سامان دهد.
خبرهای زیادی درباره ملاقات اعضای هیات دولت با رئیسجمهور منتخب به گوش رسید. برابر با گزارشهای موجود، وزیران در این ملاقات حضوری گزارشی از روند فعالیتهای وزارتخانههای متبوع خود را در اختیار رئیسجمهور منتخب و تیم کارشناسی او قرار دادند. این فرآیند در دورههای گذشته هم بوده و به طور معمول در روزهای منتهی به پایان کار دولت مستقر و زمان استقرار دولت جدید این دیدارها انجام میشده، منتها برابر با اخبار منتشرشده، حجم این دیدارها که برابر با کسب اطلاع خبرنگار جامجم عمدتا در محل مجلس شورای اسلامی سابق صورت گرفته، در دوره جدید افزایش یافت.
وقت خداحافظی روحانی با صندلی ریاستجمهوری
مراسم تحلیف رئیسجمهور منتخب روز ۱۴ مرداد برگزار میشود و پس از این روز، سیدابراهیم رئیسی به ساختمان ریاستجمهوری خواهد رفت و صندلی ریاست را از حسن روحانی تحویل میگیرد. حسب روال معمولی که از ادوار گذشته هم سابقه داشته، رئیسجمهور جدید به همراه تیم همراه خود وارد مقر ریاستجمهوری میشود و بعد از استقبال رئیسجمهور پیشین با مجموعه همکاران وی در دفتر ریاستجمهوری آشنا میشود. به عبارت دیگر به نوعی این دیدار، مترادف با مراسم تودیع و معارفهای است که همواره میان مقامات پیشین و مسئولان جدید صورت میگیرد. به طور طبیعی بعد از مراسم تحلیف، مجموعه کادر سیاسی و اداری دفتر رئیسجمهور سابق این آمادگی را دارند که فرآیند انتقال قدرت در شرایط کاملا آرام و دوستانه انجام شود.
همچنین ابقا و جدایی هر کدام از کارمندان کاملا به صلاحدید رئیسجمهور بستگی دارد و در این روند هم مقاومت و چانهزنی خاصی برای ابقا و استمرار فعالیت صورت نمیگیرد. البته ممکن است برخی به طور غیر رسمی به رایزنیهای خود با توجه به سوابق آشنایی با اعضای تیم جدید بپردازند اما معمول این است که همه منتظر تغییر و تحول در فضای دفتر ریاستجمهوری باشند. طبعا در هر دورهای از آغاز به کار دولت جدید، سلایق متفاوتی وجود دارد و با توجه به این که سیستم نهاد ریاستجمهوری موتور محرک دولت است و زودتر از مجموعههای دیگر در آن تغییر و تحول رخ میدهد، ترجیح این است افرادی در نهاد مشغول به کار شوند که زبان، ادبیات، درک و فهم مشترکی با تیم جدید داشته باشند.
در اینباره محمد شرفشاهی که سالها مشاور دفتر رئیسجمهور و مدیر پیگیریهای ویژه در دوران ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی و کابینه اول محمود احمدینژاد بود، در گفتوگو با جامجم درباره نحوه تحویل دفتر ریاست جمهوری از رئیسجمهور قبل به رئیسجمهور جدید، خاطرنشان کرد: «زمانی که رئیسجمهور منتخب در روز تحلیف سوگند خود را یاد میکند و به عنوان رئیسجمهور جدید مردم ایران انتخاب میشود، در همان روز کار خود را شروع میکند.»
وی با اشاره به این که استقرار رئیسجمهور در دفتر ریاست جمهوری حسب معمول ادوار گذشته، روال معمول و عرفی دارد، گفت: «در این روز رئیسجمهور سابق پذیرای رئیسجمهور جدید است و تکتک اعضای کابینه و مشاوران و مدیران خود را معرفی میکند و دفتر و محل کار خود را تحویل رئیسجمهور جدید میدهد و طبعا در این روز به نوعی مراسم تودیع رئیسجمهور سابق و معارفه با رئیسجمهور جدید هم برگزار میشود.»
شرفشاهی با بیان این که از روز مراسم تحلیف تا زمان رای اعتماد وزیران پیشنهادی رئیسجمهور از سوی مجلس، کماکان دولت مستقر به فعالیت خود ادامه میدهد، یادآور شد: «به طور معمول جلسات هیات دولت در هفته در روزهای یکشنبه و چهارشنبه برگزار میشود.»
وی با بیان این که قاعدتا آقای رئیسی پس از استقرار در دفتر جدید با کابینه دوازهم تا زمان رای اعتماد وزیران پیشنهادی جلسه خواهد داشت، تصریح کرد: «یکی از دلایل برگزاری این جلسات ایجاد آگاهی و اشراف رئیس دولت سیزدهم نسبت به موضوعات و مسائل است و موضوع دیگر این است که بالاخره هیات دولت دستور دارد و به این دستورها باید رسیدگی شود. طبعا دولت و قوه مجریه نباید تا زمان رای اعتماد به وزیران پیشنهادی معلق بماند.»
در ادامه هشت وزیر پیشین در طول چهار دهه پس از انقلاب در گفتوگو با خبرنگار جامجم به بیان تجربه خود در زمان انتقال دولت و تحویل وزارتخانه از وزیر پیشین به وزیر بعدی پرداختهاند.
همچنین هر کدام از وزیران پیشین هم به فراخور تجاربی که داشتند، نظرات خود را برای بهبود فرآیند انتقال قدرت از دولت مستقر به دولت جدید بیان کردند.
ضرورت حضور ناظر بیطرف
مهدی غصنفری، وزیر بازگانی و صنعت و معدن و تجارت در دولت دهم گفت: «بعد از پیروزی آقای روحانی من از آقای نعمتزاده که در تیم آقای روحانی بود، خواستم در جلسه تا جایی که میسر است، گزارشی از روند فعالیت وزارتخانه ارائه دهم. در این جلسه که با حضور آقای روحانی و بعضی از اعضای تیم او از جمله آقای نهاوندیان و جهانگیری برگزار شد، برخی از اطلاعات به ایشان منتقل شد. در آن جلسه البته گزارشی از وضعیت انبارها ارائه و توضیح دادم از وضعیت مناسبی در این زمینه برخورداریم اما متاسفانه در گزارش ۱۰۰ روزه ایشان عنوان شد انبارها خالی است و همین مساله باعث شد در مصاحبهای این مساله را تکذیب کنم.»
غصنفری درباره بهبود فرآیند انتقال قدرت خاطرنشان کرد: «بخشی از این فرآیندها مربوط به انتقال داده است. به هر صورت آمارها و گزارشهایی از روند فعالیت دولت قبلی موجود است اما بخشی از این فرآیند هم مربوط به انتقال تجربیات و ناگفتههاست که ممکن است در فضای رسانهای مطرح نشود و بیشتر در ذهن فرد است.»
نیازمند یک الزام قانونی
حسین مظفر، وزیر آموزش و پرورش دولت اول سیدمحمد خاتمی معتقد است فرآیند فعلی تحویل و انتقال قدرت به دولت جدید، بیشتر در قالب یک مساله عرفی است که به صورت تجربه تاریخی در حال تکرار است و همکاریهایی هم بین دولت قدیم و جدید اتفاق میافتد. در عین حال وی این فرآیند را به این شکل و صورت چندان کارساز نمیداند و معتقد است برای بهینهسازی آن، نیازمند مصوبهای قانونی هستیم تا به دو طریق، روند کار شکل بهتری پیدا کند. به گفته او بر اساس این مصوبه قانونی باید الزام شود که دولت مستقر هم خود رئیسجمهور و هم وزیران او مطالب مورد نظر و ضروری را به رئیسجمهور منتخب منتقل کنند و اگر این مساله به صورت الزام درنیاید، چندان مثمرثمر نخواهد بود و در حد یک رویه اخلاقی که در آیین کشورداری وضعیت مناسبی نیست و خلأ آن مشخص است، محدود میماند.
این وزیر پیشین الزام دیگر را برگزاری جلسات متعدد و ارائه گزارش از سوی وزیران دولت مستقر به وزیران پیشنهادی دانست.
دستیابی سهل و آسان به اطلاعات و دادهها
حسین کمالی، وزیر کار و امور اجتماعی دولت اول و دوم هاشمی رفسنجانی و دولت اول سیدمحمد خاتمی اساسا فرآیند انتقال قدرت را به همین شیوه فعلی کاری مطلوب میداند و میگوید اساسا در گذشته چندان مرسوم نبوده که وزیران فعلی به دیدار رئیسجمهور منتخب بروند و گزارش کار بدهند. البته برخی از وزیران که سوابق آشنایی و تعاملاتی با رئیسجمهور منتخب داشتند، به این دیدارها میرفتند. به گفته وی در این دوره است که موضوع دیدار و جلسات وزیران فعلی با رئیسجمهور منتخب باز شده است.
دبیر کل حزب اسلامی کار خاطرنشان کرد: «به طور معمول همه اطلاعات پیش وزیر نیست، بلکه مدیران و معاونان او هستند که نسبت به وضعیت مالی و همچنین اعتباری و امکانات وزارتخانهها اشراف دارند. گذشته از این موضوع اطلاعات، آمار و دادههای موجود از عملکرد هر وزارتخانه ثبت و ضبط است و دستیابی به این اطلاعات هم کار سختی نیست. به عبارت دیگر اطلاعات به صورت متمرکز و مکتوب محفوظ است.»
یک جلسه محدود چندان کارساز نیست
محمد سلیمانی، وزیر ارتباطات دولت اول محمود احمدینژاد، خاطرنشان کرد: آن چه در این جلسات از اهمیت حیاتی برخوردار است، ارائه آماری از دادهها و امکانات مالی و اعتباری مجموعه وزارتخانههاست و بهتر است همه این موارد صورت جلسه شود.
این وزیر پیشین با انتقاد از این که تاکنون در فرآیند انتقال قدرت صرفا به مسائل عرفی در طول چهار دهه اخیر بسنده شده، تصریح کرد: «متاسفانه از سال ۶۲ تاکنون که در مسئولیتهای مختلف حضور داشتهام، شیوه این گونه بوده که به طور معمول سطح این دیدارها تنها در حد یک تودیع و معارفه از وزیر سابق و وزیر جدید تنزل پیدا کرده و طبعا اکتفا کردن به یک جلسه محدود نمیتواند چندان کارساز باشد. بهترین شیوه آن است که جلسات منظمی میان وزیران پیشنهادی با وزیر مستقر صورت گیرد و در این دیدارها ضمن ارائه گزارش، زمنیه برای تبادل تجارب فراهم شود.»
فرآیند پیچیدهای نیست
سیدمصطفی هاشمیطبا، وزیر صنایع و معادن دولت میرحسین موسوی، درباره فرآیند انتقال قدرت از دولت فعلی به دولت سیزدهم گفت: «این مساله یک کلاف سردرگم نیست. چون در شرایط فعلی و بر اساس سیستم بورکراسی همه اسناد موجود و در دسترس است و قرار نیست که کاری خاص و متفاوت اتفاق بیفتد. از سوی دیگر با توجه به این که همه اسناد و مدارک موجود است و نهادهایی مثل مرکز آمار، بانک مرکزی و مرکز پژوهشها هم دادههای فراوانی دارند، بنابراین میتوان در قالب یک درخواست همه این اطلاعات و دادهها را احصا کرد. از این رو فرآیند انتقال قدرت چندان پیچیده نیست و انتقال تجارب گذشته هم میتواند در قالب دیدارها و تماسها میان وزیران فعلی و وزیران آینده صورت گیرد.»
ضرورت استمرار جلسات وزیران سابق با وزیر آینده
صادق خلیلیان، وزیر جهاد کشاورزی در دولت دهم، درباره تجربه خود از روزهای پایانی مسئولیتش به عنوان وزیر گفت: «در سال ۹۲ یک وقت مبسوطی را با آقای روحانی که آن زمان رئیسجمهور منتخب بود، گذراندم و گزارشی از آن چه در دولتهای قبل انجامشده، ارائه دادم و برنامههایی که بایستی دنبال شود، در چارچوب دولت و مرتبط با وزارتخانه خودم منتقل کردم. بعد از این که فردی را به مجلس معرفی کردند، من او را به دفترم دعوت کردم و در فاصله ۱۰ روز رای اعتماد، درباره موضوعات مرتبط با وزارتخانه بحث و بررسی صورت گرفت. بعد از اخذ رای اعتماد وزیر در وزارتخانه مستقر شد و در پی آن مجددا از ایشان وقت خواستم و یکسری از مسائل و تجربیات را به ایشان منتقل کردم؛ بهخصوص در بحث هدفمندسازی یارانهها که احتمال میدادم مرحله دوم آن را دولت وقت بخواهد انجام دهد، گزارشی را ارائه دادم. در این گزارش عنوان کردم در قالب هدفمندی یارانهها چه اقداماتی را انجام دادیم و با چه شیوهای سعی کردیم بخش کشاورزی، بخش صعنت و خانوارهایی را که باید مورد حمایت قرار بگیرند، مورد پشتیبانی قرار دهیم.»
فرصتی برای انتقال تجارب ارزشمند
حسن غفوری فرد، وزیر نیرو در دولتهای محمدجواد باهنر، محمدرضا مهدویکنی (سرپرست) و میرحسین موسوی درباره تجربه خود از تحویل وزارت نیرو گفت: «شرایط ویژهای بعد از شهادت اعضای هیات دولت در حادثه هفتم تیر پیش آمد و از آنجا که شهید عباسپور، وزیر پیشین نیرو، در این حادثه تروریسی به شهادت رسیده بودند، طبعا فرصت برگزاری جلسه با ایشان از دست رفت. به خاطر این اتفاق، دولت در شرایط اضطراری تشکیل شد و امکان انتقال تجربه عملا وجود نداشت.»
وی درباره تحویل وزارتخانه به وزیر بعدی گفت: «من تا آخرین ساعاتی که وزیر بودم، به فعالیت خود ادامه دادم. حتی آخرین روز هم برای بازدید از طرحی به سیستان و بلوچستان رفتم و همان روز از وزیر بعدی خواستم اگر این تمایل وجود دارد، میتوانم دو ماه به طور کارشناسی تجارب خودم را منتقل کنم اما او عنوان کرد میتواند برای این کار حقوقی را هم برای من در نظر بگیرد که البته با نگاه من سازگار نبود و به همین علت موضوع را پیگیری نکردم.»
اهمیت استمرار جلسات میان وزیران سابق و فعلی
فخرالدین احمدی دانشآشتیانی، وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم، در این باره گفت: «روند معرفی من به مجلس خیلی سریع اتفاق افتاد و فرصتی نبود من با آقای فانی یا وزیران سابق گفتوگو یا جلسهای داشته باشم اما بعد از کسب رای اعتماد و استقرار در وزارتخانه، تماسهای مکرری با آقای فانی داشتم و بعد از گذشت یک ماه جلسه مفصلی با ایشان داشتم. در دوران فعالیتم در وزارتخانه تاکید من روی مساله پرورش بود و به این موضوع بیشتر از مساله آموزش اهتمام داشتم. در اواخر دولت یازدهم و بعد از این که مشخص شد آقای بطحایی به مجلس معرفی خواهد شد، جلسهای در شورای معاونان تشکیل دادیم، از ایشان دعوت کردیم و مسائل وزارتخانه را با ایشان در میان گذاشتیم. ایشان بعد از وزارت هم در قالب جلساتی از وزیران سابق دعوت کرد که من هم شرکت کردم و پیرامون مسائل و چالشهای آموزش و پرورش بحث و بررسی شد. البته آن جلسات استمرار پیدا نکرد.»