آفتابنیوز : آفتاب: اینکه چرا بسیاری از نمایندگان حوزههای انتخابیه سراسر کشور، پس از یک یا دو دوره نمایندگی، به تهران رو میآورند و حوزه تهران را برای نمایندگی برمیگزینند هر چند میتوانست موضوعی باشد برای گفتوگو با اسماعیل گرامیمقدم، اما ما درباره آن از وی سوالی نپرسیدیم.
اسماعیل گرامیمقدم، نماینده بجنورد در مجلس هفتم و سخنگوی حزب اعتماد ملی است. وی که این بار از حوزه انتخابیه تهران، آماده ورود به مجلس میشود، در گفتگویی با آفتاب درباره اولویتهای خود و حزب متبوعش برای مجلس هشتم گفت.
آنچه در ادامه میخوانید، حاصل گفتوگوی اختصاصی خبرنگار سیاسی آفتاب با وی است:
آقای گرامیمقدم! چه عوامل و ضروریاتی باعث شد که پس از حضور در اقلیت ملجس هفتم، برای حضور در مجلس هشتم نیز ثبتنام کنید؟ در مجلس هفتم، ما و دوستان همفکرمان در اقلیت بودیم بار بیشتر نطقهای پیش از دستور اقلیت، روی دوش من بود. بنده بیش از 12 نطق پنج دقیقهای داشتم و در موضوع مخالفتها و موافقت بار بسیار سنگینی بر دوشمان بود. در واقع پیگیری برنامههای اصلاحات در مجلس هفتم مسئولیت بسیار خطیر و سنگینی بود و بر این اساس نظرم این بود که در دوره هشتم کاندیدا نشوم.
اما در دیداری که با آقای خاتمی داشتم، ایشان به صراحت به من فرمودند که شما باید کاندیدا شوید ودلایلی را برای عدم ورود بزرگان اصلاحات به صحنه انتخابات برشمردند. با آقای کروبی هم که مشورت کردم ایشان هم تاکید داشتند که بنده از حوزه تهران کاندیدا شوم و این شد که وارد عرصه رقابت شدم.
عملکرد اقلیت مجلس هفتم را چطور ارزیابی میکنید؟ اقلیت مجلس هفتم در شرایطی شکل گرفت که بیشتر نیروهای اصلاحطلب رد صلاحیت شده بودند. حاصل عملکرد هیاتهای نظارت رد صلاحیت گستردهای بود که منجر به شکلگیری مجلسی شد که اقلیت آن در کمترین اقلیت عددی بود.
بار اظهارات و اعلام مواضع بر دوش چند نفر بیشتر نبود. اما در مجموع، عملکرد اقلیت مجلس هفتم قابل قبول است و در بسیاری مواقع، مواضعی را که اصولگرایان اکثریت اتخاذ میکردند، تعدیل میکردیم.
در طرح ساماندهی مد و لباس در کشور، مخالفتهای ما و مخالفتهای خود من در مجلس باعث شد بسیاری از مواد آن حذف شود و آنگونه در طرح آمده بود،نیروی انتظامی و دخالت آن در اجرای این طرح حذف شد و در نهایت قانونی به تصویب رسید که بیشتر جنبه توجیه داشت تا قانون.
در بحث بودجههای سنواتی ودر طرح تثبیت قیمتها امروز سربلند هستیم که مخالفت خود را اعلام کردیم و امروز هم شاهدیم که طرح تثبیت قیمتها منجر به گرانی قیمتها شد.
فکر میکنید وضعیت اصلاحات در مجلس هشتم چگونه خواهد بود؟ اگر اکنون بخواهیم با عدد و رقم پیشبینی کنیم، اکثریت از آن اصولگرایان خواهد بود. در واقع ما برای 150 کرسی رقابت میکنیم در حالیکه رقیب ما برای 290 کرسی رقابت میکند.
تیمی که نصف بازیکنانش را از دست داده، بدون شک در مقابل تیمی که همه بازیکنانش سرحال و پا به توپ هستند توان رقابتی نخواهد داشت.
در حالتی بدبینانه، اقلیتی 80،70 نفری از اصلاحات وارد مجلس هشتم خواهد شد که موثرتر از اقلیت مجلس هفتم به نظر میرسد. البته در نهایت مهم است که کدام عناصرسیاسی وارد مجلس شوند.
ممکن است کمیت بالایی وارد مجلس شوند ولی تجربه لازم و کافی کار در مجلس را نداشته باشند و توان دفاع از طرحها و لوایح اصلاحات را نداشته باشند که در اینصورت حتی اگر عدد بالایی هم باشند، به نظر نمیرسد کاری از پیش ببرند.
اما در حالتی خوشبینانه، ممکن است مردم به دلایل تجربیات ناخوشایندی که از اصولگرایان به ویژه در حوزه اقتصاد داشتند، به چهرههای مستقل یا اصلاحطلب رای دهند که در این صورت ترکیب اکثریت نیز اصلاحطلب خواهد شد.
اولویتهای کاری شما به عنوان کاندیدای اصلاحطلب و مجموعه فهرست اعتماد ملی درصورت کسب آرای مردم و ورود به مجلس هشتم چیست؟ من به عنوان یک نماینده اصلاحطلب، دیدگاهها و مواضع خود را در مجلس هفتم بیان کردهام. ما سه اولویت عمده در سه حوزه کاری داریم که در مجلس هشتم نیز آنها را پیگیری میکنیم. در حوزه سیاست، معتقدیم که دیپلماسی کشور باید به سمتی سوق پیدا کند که تنشزدایی با دول بزرگ دنیا صورت گیرد و باید بر اساس سه اصل «عزت، حکمت ومصلحت»به گونهای عمل کرد که درعرصه سیاست خارجی کمترین آسیب به کشور ما برسد.
در عرصه سیاست خارجی مقاومت و دفاع از حقوق ایران در رژیم حقوقی دریای خزر در اولویتمان خواهد بود. ارتباط با کشورهای اروپایی برای سوق دادن دانش فنی و مدیریت منابع ومالی ضروری است.
در حوزه اقتصاد هم یکی از مشکلات سهمیهبندی بنزین است و یکی از اولویتهای ما خارج کردن عرضه بنزین از سهمیهبندی و عرضه آزاد آن با قیمت مناسب است.
همچنین کنترل افزایش قیمت مسکن که با تصمیمات خلقالساعه دولت در کاهش نرخ سود بانکی منجر به افزایش 300 درصدی قیمت مسکن شد. از سویی کنترل حجم نقدینگی که منجر به کنترل قیمت کالاهای اساسی و خدمات خواهد شد.
در عرصه فرهنگی نیز معتقد به برنامههایی هستیم که با اندیشه ها، ارزشها و باورهای جامعه اسلامی ما سازگار است. اما با پویایی و به صورت مدرن در حفظ فرهنگ ملی، مذهبی خود اقدام به طرحهایی خواهیم کرد که به غنیسازی فرهنگ ایرانی ختم شود.
ما شاهدیم که درسه سال گذشته بسیاری از جشنواره هایی که میتوانست در رونق بخشی و پایداری فرهنگی موثر باشد به تعطیلی کشیده شد. در حوزه سینما با شرایطی که در کشور نسبت به وضعیت مردم وجود دارد و حقایقی که باید به مخاطبان انعکاس داده شده شود که ثمره آن به وجود آوردن و فعال کردن فرهنگ اصیل ایرانی در میان مردم بود، عقبگرد غیرقابل قبول داشتیم که توجیه نداشت.
درحوزه موسیقی هم که در دوره اصلاحات شاهد زنده شدن موسیقی اصیل ایرانی متناسب با فرهنگ و آداب کشور بودیم، شاهد متوقف شدن این روند در سالهای اخیر هستیم و متاسفانه سبکهایی از موسیقی جایگزین آن میشود که در آنها خبری از شادابی و طراوت و معناداری فرهنگ ایرانی نیست.
در این سه حوزه تلاش خواهیم کرد که در مجلس به گونهای اقدام شود که با دو ابزار قانونگذاری و نظارت شرایط را به سمت مطلوب سوق دهیم.
تعاملات دولت نهم و مجلس هفتم را چگونه ارزیابی میکنید؟
تعامل مجلس با دولت به این معناست که راه مذاکره باز باشد و این به معنای آن نیست که مجلس تسلیم دولت باشد. بنده در چند تذکر شفاهی به رئیس مجلس عرض کردم اینقدر لیلی به لالای دولت نگذارید.
تصمیمات خلقالساعه دولت و سکوت مجلس. هزینه خواهند داشت و خسارت از آن جیب ملت پرداخت خواهد شد. دیدیم که با پایین آمدن کرکره نظارت در مجلس چه اوضاعی در عرصه اقتصادی ومعیشتی مردم به وجود آمد و این تلاطمهای شدید قیمتها که در اثر تصمیمات غیر کارشناسی دولت و بدون نظارت مجلس شکل گرفت. مجلس موظف بود که از حقوق ملت در این امور محافظت کند.
این جمله جناب حداد عادی که گفتند:« مجلس در مشت دولت نیست، پشت دولت است» را نمیتوان پذیرفت. مجلس نه در مشت دولت است و نه پشت دولت. مجلس بالای سر دولت است.
دولت مجری است و مجلس ناظر بالای سر دولت که میتواند عملیات اجرایی رانظارت دقیق کند تا بنایی که ساخته میشود از دید ناظر خارج نشده و معایب وکاستیهای اجرا اصلاح گردد.
فکر نمیکنید خروج 3 لیست از مجموعه اصلاحطلبان به معنی، انشقاقی وسیع در این جبهه است؟ من در تمامی مصاحبههایم ابراز نگرانی کردم از تفرق در جریان اصلاحات هماکنون نیز که این اتفاق رخ داده بسیار ناخرسند هستم. هر قدر ما تلاش کردیم که لیستها به هم نزدیک شود متاسفانه نهایتاً تلاش ما منجر به همسویی 50 درصدی شد که این نقاط مشترک میتوانست با قدری از خودگذشتگی، عقلانیت، تدبیر و دوراندیشی به یک لیست واحد تبدیل شود و امیدوارم که آرزوی من به عنوان یک سرباز اصلاحات برآورده شود و لیست اصلاحطلبان از هر سلیقهای که باشند، پیروز این رقابت باشند.
اصلاحطلبان ابتدا از اشتراک 90 درصدی سخن میگفتند و پس از موج رد صلاحیتها تاکید کردند که بهترین شرایط برای ائتلاف 100 درصدی فراهم شده است. فکر نمیکنید از این فرصت استفاده لازم نشد؟
بله. بدون شک شرایط خوبی پیش آمد که میتوانستند لیستها به ائتلاف 100 درصدی برسند اما در لیستها بیش از نیمی از لیست یا دو سوم لیستها افراد ناشناخته هستند و تصمیمات سیاسی منجر به این اتفاق شده است.
به هر حال اصلاحات از آن یک شخص نیست و متعلق به یک گروه هم نیست. اصلاحات خواست ملت ایران است و نباید این خواسته بازیچه اشخاص شود. میشد لیست واحدی را تنظیم کرد و بهترین نتیجه را گرفت اما متاسفانه سه لیست ارائه شد که امیدواریم هواداران مردمی اصلاحات، با انتخاب افراد اصلح از میان سه لیست، ائتلاف حقیقی را شکل دهند و به این معتقدم که مردم در انتخابات و در پای صندوقهای رای بهترین ائتلاف را شکل خواهند داد.