آفتابنیوز : آفتاب-زهرا مرعشی: تمدن و پیشرفت بشر در زمینه های مختلف، موجب تدوین سالشمار شد. ایرانیان به عنوان یکی از تمدن سازهای بشری، اولین تقویم ها را ایجاد کردند. تقویم جلالی از دقیق ترین گاهشمارهای ابتدایی بود که همین دقت، دلیل ماندگاری آن است؛ البته تغییراتی در این تقویم ایجاد شده، ولی ماهیت کلی آن، همین تقویم امروزی ماست که آغاز آن نوروز است که معادل اعتدال بهاری است. قوم پارس سالهاست این شروع را جشن گرفته و برای آن آیینها و رسوم زیادی ایجاد کرده اند.
نوروز در ایران باستان
درابتدا، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا میشد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. از آیین های عهد قدیم مطالب زیادی در دست نیست، ولی پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن میگرفتند. جشنهایی که از آن روزگار به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است در میان دو جشن که چهارشنبه سوری به پیشواز آن میآید وسیزده به در به بدرقه آَََن.
آیینهای پیشواز نوروز در ایران باستان در اسفندماه، ایرانیان زمین را آماده رویش و بارور میدانند و همچون بانویی گرامی از او پاسداری و مراقبت میكنند. حتی نام این ماه در آغاز به معنای زمین بود. آنها پنجمین روز این ماه را روز بزرگداشت زمین بارور و همتای انسانی آن یعنی بانوان میدانند.
در سراسر اسفندماه، ایرانیان آیین هایی در استقبال فرارسیدن نوروز كه در واقع هنگامه زایش زمین و آغاز فصل بهار دانسته میشده، برگزار میكردهاند. روز اول این ماه، همزمان با جشنی به نام «آبسالان» است كه به مناسبت روان شدن جویباران و آبشارها، و همراه با نمایشهایی شاد و خندهآور به نام «كوسهسواری» انجام میشد. در دهم اسفند جشنی به نام «وخشَـنكام» را بر كنار رودها و در گرامیداشت آنها برگزار میكردند. نوزدهم اسفند را «نوروز رودها» مینامیدند و در این هنگام به لایروبی و پاكسازی چشمهها، نهرها و كاریزها میپرداختند و حتی بر آنها عطر و گلاب میپاشیدند.
بیستم اسفند را روز «گلدان» میدانستند و به این مناسبت به كاشت گلها و گیاهان و درختكاری روی میآوردند. در بیستوششم اسفند یاد و نام پیشنیان از دنیا رفته خود را گرامی میداشتند. در شب آخرین چهارشنبه سال، همه ناپاكیها را از خانه، باغ و گذرها میزدوده و آنها را آتش میزدند و حتی خود نیز به گونهای نمادین و برای پاكیزه شدن از همه بدیها و كدورتها، از بالای آتشها میگذشتند. در آخرین روز زمستان، در جشنی به نام «اوشیدَر»، دختری آراسته را سوار بر شتری زیبا و آذینشده به كنار آبهای فرخنده و گرامی دریاچه هامون میبردند تا مراسم نمادین باروری و زایش سوشیانت (موعود نجاتبخش ایرانی) را با سرود و شادمانی برگزار كنند. و در آخرین شب سال، چراغی به نشانه روشنایی و فروغمندی و پایندگی همیشگی خانه و كاشانه و میهن خود، در درون هر خانه، و آتشی نیز بر فراز بامها برمیافروختند.
از آیینهای نوروز انداختن سفره هفت سین است. خانهتکانی از دیگر مراسم نوروز است. سپس نوبت سبزه کاشتن میشود. مادران حدود یک هفته مانده به نوروز، مقداری گندم و عدس و ماش و شاهی در ظرفهایی زیبا میریزند و خیس میکنند تا آهسته بروید. ایرانیان در اولین صبح سال نو به دیدن اقوام نزدیک میروند.
باورهای برآمده از نوروز مهمترین ویژگی نوروز همبستگی و همزیستی همه مردمان است. مردم با گرد آمدن بر كنار یكدیگر، شادی خود را با هم تقسیم میكنند، با بوسیدن روی یكدیگر، از كدورتها دوری میجویند، و با دیدار از بزرگسالان، سپاس و قدرشناسی خود را تقدیم آنان میكنند.
آداب و سنن مربوط به نوروز در گذشته بیش از امروز بوده است. تا چند دهه پیش در برخی نواحی ایران، «نوروزی خوانی» مرسوم بود. کسانی در روستاها راه میافتادند و اشعاری درباره نوروز میخواندند؛ اشعاری که بنا بر تعلقات مذهبی شیعیان، با مضامین مذهبی آمیخته بود. تا چهل پنجاه سال پیش به راه انداختن «میر نوروزی» نیز یکی از آئینهای رایج بود.
بسیاری از باورها، آیینها و جشنهای ایرانی از پدیدههای طبیعت برخاسته و از آن الهام گرفته است.
در اوستا كتاب مقدس و كهن ایرانیان گذشته، بسیار به ستایش پدیدههای طبیعت، همچون آسمان، زمین، خورشید، ماه، آب، باد، ابرها، جویباران، دریاها، گیاهان و جانوران پرداخته شده و گرامی داشته شدهاند.
باورهای ایرانیان به زندگانی صلحآمیز و آشتیجویانه و احترام به پدیدههای طبیعت، در سراسر آثار ادبی و هنری و معماری آنان به چشم میخورد و شیوه برگزاری جشنهای آنان نیز از همین باور دیرین سرچشمه میگیرد.
دکتر میرجلال الدین کزازی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات، معتقد است که همواره در اندیشه و ادب ایرانی، بهار و نوروز در پیوندی تنگاتنگ و نزدیکند، به گونهای که یکی، دیگری را همیشه در یاد زنده میکرده است. وی حاجی فیروز را نمادی بازبسته به جشن و آیین نوروز میداند که آن هم مانند شب یلدا آیین و جشنی است در ستایش و بزرگداشت خورشید و روشنایی و روز و گرمی که در نماد رنگ سرخ نمودار شده است، زیرا یکی از خاستگاهها و پایگاههای جشن و آیین نوروزی، پدیدهای کیهانی و گاهشمارانه است که آن را «ترازمندی بهاری» (اعتدال بهاری) مینامیم. ترازمندی بهاری برابر و همتراز شدن شب و روز است در نخستین روز از فروردین ماه و آغاز بهار که در چشم ایرانیان رخدادی است بسیار خجسته و همایون.
عید نوروز، در کنار تاریخیبودنش، واقعهای است که از مناظر مختلف، فلسفههای ژرف و آموزنده در خود نهفته دارد؛ مثلاً عید، و به ویژه نوروز، از دید موشکاف و دقیق عارفان رازدان و نکتهیاب، فقط پایان فصل سرما و آغاز روزهای کاشت و داشت و برداشت نیست.
در رابطه عید و نوروز از دید عارفان،گفته شده است که یکی از ویژگیهای نوروز منطبقبودنش با عید طبعیت است؛ یعنی هم اول سال است و هم این اول سال همیشه با بهار طبعیت و جشن تاریخ مقارن است.
آنچه عارفان در بهار دیدهاند، شاید دیگران ندیدهاند، یا دیدهاند و نکتههای نهفته در آن را درنیافتهاند. در بهار، نمادهای بسیاری هست که عارفان را به تأمل وامیدارد: خندیدن گل، صفایی که در صبح است، لطافت و پاکی باران، عطر گل، گرهگشایی نسیم .