آفتابنیوز : آفتاب: تیم ملی با هدایت «علی دایی» در خانه کویت یک امتیاز را به دست آورد. البته کسب تساوی در خانه حریفان نتیجه چندان بدی نمیتواند باشد، اما نگاهی به روند بازی نگرانیهای بسیاری را برمیانگیزد.
ترکیبی که علی دایی انتخاب کرده بود عجیب به نظر میرسید. در درون دروازه «سید مهدی رحمتی» قرار داشت که انتخاب درستی بود. او میتوانست گل دوم را دریافت نکند، اما در هر حال در شرایط فعلی به نظر نمیرسد دروازهبانی در حد و اندازههای او داشته باشیم.
کمی جلوتر خط دفاعی عجیبترین ترکیب چند سال اخیر را به خود دید. در شرایطی که در اکثر باشگاهها و تیمهای ملی دنیا ثبات مهمترین عامل در خط دفاعی است، دایی دست به کاری شگفتآور زد و بازیکنانی را در کنار هم قرار داد که کوچکترین هماهنگی را با هم نداشتند. «محسن بنگر» و «سید جلال حسینی» هر دو چند ماهی است که افت کردهاند و هیچ نشانی از هماهنگی هم با هم نداشتند. شاید بهتر بود «هادی عقیلی» خط نمیخورد تا با بنگر زوجی هماهنگتر را بسازد.
دایی برای این بخش از زمین میتوانست از زوج «پژمان منتظری» و «امیرحسین صادقی» هم استفاده کند که شاید این دو بهترین نباشند، اما حداقل مدت زیادی است که در کنار هم بازی میکنند و از هماهنگی خوبی برخوردارند. اشتباهات بنگر و حسینی آن قدر زیاد بود که حتی میتوانست باعث پیروزی کویت شود.
انتخابهای دایی برای پست مدافعان کناری هم سوالبرانگیز بود. «مجید غلامنژاد» در حالی در ترکیب قرار گرفت که در طول بازی حرکت مثبتی انجام نداد و روی گل دوم هم مقصر بود. تیم ایران بازیکنان خوبی در این پست در اختیار دارد که سرآمد آنها «حسین کعبی» است و مشخص نشد که چرا او بازی نکرد. کعبی یکی از بهترینهای فوتبال ما در چند سال گذشته بوده و معلوم نیست چرا در یکی از حساسترین بازیها جای او به بازیکنی بیتجربه داده شد.
دیگر نکته جالب در خط دفاعی، حضور «هاشم بیکزاده» در پست مدافع چپ بود. بیکزاده البته بازیکن خوبی است اما او به بازی در پستهای هجومیتر عادت دارد و با وجود تلاش بیپایانش، ما را یاد «فریدون زندی» انداخت که او هم در جام ملتهای آسیا در این پست محبوس شده بود. «ستار زارع» ستاره نیست، اما تجربه خوبی در این پست دارد و میشد از او استفاده برد.
بدترین انتخاب دایی را میتوان حضور «ابراهیم صادقی» به عنوان یکی از دو هافبک دفاعی دانست. صادقی در طول بازی تنها بندی بر پای «آندرانیک تیموریان» بود و نتوانست نه در کارهای دفاعی و نه در کارهای هجومی و نه در بازیسازی موفقیتی داشته باشد. اگر دوندگی و جنگندگی مضاعف تیموریان نبود، تیم ما از این منطقه بیشتر آسیب میدید.
صادقی در تیم سایپا هم وظایف دفاعی چندانی به عهده ندارد و بیشتر به جلو حرکت میکند و مشخص نیست که چرا در این پست تا حدی غیرتخصصی از او بازی گرفته شد. شاید بازیهای او در سایپا عالی باشد، اما وقتی در تیم ملی خوب بازی نمیکند دلیلی وجود ندارد که او را تا پایان بازی در زمین نگه داشت.
تیم ما «ایمان مبعلی» را هم داشت که بارها در این پست به میدان رفته است. هر چه باشد او از صادقی بهتر بود. «مازیار زارع» هم گزینه دیگری است که باید در نظر گرفته شود. از سوی دیگر، تیموریان در این بازی عالی بود و میتوان در بازیهای بعدی امید زیادی به او داشت، به خصوص وقتی که «جواد نکونام» هم برگردد و در کنار او ترکیب درخشان همیشگی را تشکیل دهد.
در خط سوم «مهرزاد معدنچی»، «علی کریمی» و «مسعود شجاعی» به میدان رفتند. معدنچی درخشش زیادی نداشت و تعویض او بجا به نظر میرسید. کریمی بارها از سوی بازیکنان حریف متوقف شد اما نشانی از آن کریمی بازی کاستاریکا نداشت و تمام بازی شجاعی هم به تکرویهای بیمورد و لو دادنهای فراوان توپ گذشت.
میشد «نیکبخت واحدی» یک خط به عقبتر بیاید و در پست خودش بازی کند و جای معدنچی را بگیرد، و میشد از «مجتبی جباری» و «ایمان مبعلی» در ترکیب اصلی استفاده کرد. حتی «بیکزاده» هم گزینهای بود که میشد بررسی کرد. با آمدن جباری در اواسط نیمه دوم، خط سوم ایران بازی روانتری را ارائه داد. تعویضی که کاش، زودتر از اینها انجام میشد.
در خط حمله نیکبخت گل زد، اما تکمهاجم سیستم 1-3-2-4 باید فشار بسیار زیادی به خط دفاعی حریف وارد کند و این کاری بود که از «میلاد میداودی» بیشتر برمیآمد. او میتوانست از ابتدا به میدان برود تا نیکبخت هم در پست آشناتری حضور داشته باشد. حتی «علیرضا عباسفرد» هم گزینه خوبی به نظر میرسید. هر چند که باز، بهترین گزینه در این پست «وحید هاشمیان» است که متاسفانه تصمیم درستی نگرفت و به تیم ملی نیامد.
تیم ایران در دقایقی بازی قابل قبولی را ارائه داد که میتواند امیدبخش باشد. استفاده از بازیکنانی که با هم هماهنگتر هستند و بازیکنانی که در پست خود بازی میکنند ما را به جام جهانی نزدیکتر میکند. جوانتر کردن تیم و «طرحی نو در انداختن» در تیم ملی، کاری است که حالا وقتش نیست.