کد خبر: ۷۳۱
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۸۳ - ۱۷:۱۶

بازرگان مشروطه‌خواه تمام عيار

آفتاب‌‌نیوز : مقاله سعيد حجاريان هم توسط عيسي سحرخيز سخنگوي ستاد برگزاري همايش قرائت شد.
اين همايش در نشست دوم با ايراد سخناني از سوي سوسن شریعتی، غلام‌عباس توسلي، زهرا بازرگان، حمیدرضا جلایی پور،  بني‌اسدي، محمد ثقفي و امير سعيد موسوي حجازي به پايان رسيد.

ايراني، مسلمان، مصدقي
سعيد حجاريان در مقاله خود باعنوان «بازرگان مشروطه‌خواه تمام عيار» كه توسط عيسي سحرخيز خوانده شد، نخست‌وزير دولت موقت را داراي خصايص بسيار ارزشمندي دانست. حجاريان، بازرگان را مشروطه‌خواهي تمام عيار دانسته و تأكيد كرده است كه بازرگان خود را بارها ايراني، مسلمان و مصدقي ناميده بود: «در مصدقي بودن معناي مشروطه‌خواهي نيز نهفته است» او پس از انقلاب هم مشروطه‌خواه باقي ماند. آن مرحوم معتقد بود كه ساختار سياسي، اجتماعي و اقتصادي كشور تغيير چنداني نكرده و ما همان مشروطه‌خواهان سابق هستيم.»
حجاريان ادامه داد: بايد تأكيد كنم كه من ضمن پذيرش كليت پروژه بازرگان به شيوه كار مرحوم بازرگان انتقادهايي دارم و معتقدم بايد در اين پروژه به لحاظ روش اجرا اصلاحاتي به عمل مي‌آمد تا نتيجه مي‌داد.
مشروطه‌خواهي اولاً منوط به حضور در حاكميت است. اين پروژه بدون حضور در حاكميت ممكن نيست و اينكه تنها در جامعه مدني فعاليت صورت گيرد تأثير كافي ندارد. دومين شرط مشروطه‌خواهي آن است كه اين پروژه در بدنه جامعه مدني نيز بايد پيگيري شود و تنها با نخبه‌گرايي به نتيجه نمي‌رسد. اگر نخبه‌گرايي شكل گيرد بخشي از حاكميت كه مشروعيت خود را از امري ديگر مي‌گيرد بخش ديگر را از حكومت بيرون خواهند راند. بنابراين سازماندهي اجتماعي در هيچ مقطعي نبايد رها شود. در واقع اين دو شرطي كه گفتم لازم و ملزم يكديگرند و به نظر من، مرحوم بازرگان اين دو مسأله مهم را چندان مورد توجه قرار نداد. 

رفورميسم تنها راه ممكن
سوسن شريعتي، دختر دکتر علی شریعتی از دیگر سخنرانان این همایش درباره ی “نسبت نسل ما با بازرگان“ سخن گفت . اوتصریح کرد: نسل ما مهندس بازرگان را نمي‌پسنديد. راديكاليسم براي ما فضيلتي بود كه بازرگان فاقد آن بود. ما نسل جبهه‌بندي بوديم و خط و خط‌ كشي و هر گونه رفت و آمدي را ميان اين گونه‌ها جبهه‌ها، مماشات‌گري، مشكوك و محافظه‌كاري مي‌خوانديم و بازرگان مرد اين گونه رفت‌وآمدها بود؛ حركت بر لبه مرزها و هراسان از درنورديدن آن.
شريعتي گفت: او حركت‌هاي گام به گام را مي‌پسنديد و ما گام‌هاي بلند و جهش‌هاي تند و تيز را مي‌خواستيم.
مذهبي‌ها هم او را نمي‌پسنديدند، چه بنيادگرا و چه راديكال‌ها، چرا كه مذهب او مذهب گفت‌وگو و طمانينه با مرزهاي كمرنگ بود، آشتي مي‌خواست و چتر پهني كه سنت و مدرنيته را زير خود جاي مي‌داد.  چپي او را نمي‌پسنديد، چرا كه او ليبرال بود. بنيادگرا او را نمي‌پسنديد، چرا كه او تحقق اجتماعي مباني را مشروط مي‌دانست. او اهل نصيحت بود و ما خواهان نطق‌هاي آتشين، ما خواهان پيوست و گسست‌هاي بنيادين بوديم و او ساكن دنياي ممكنات. درست در زماني كه همه مي‌خواستند لذت تخريب را تجربه كنند، او جوش سازندگي را مي‌زد.
سوسن شريعتي در پایان سخنانش گفت: : امروز تجربه ، ما را واداشته تا با دوري از راديكاليسم به عنوان علت‌العلل بدبختي‌ها به آينده نگاه كنيم. ما در دامان ترديدها و پشيماني‌هاي خودمان نسلي پرورانده‌ايم، مردد، كه گذشته‌مان را به رخمان مي‌كشد. اين است كه در اين ديالكتيك، انسان و انفعال و پشيماني كه در ميان نسل جديد و ما قديمي‌ترها برقرار شده، همگي قانع شده‌ايم كه رفورميسم (يا همان حركت در چهارچوب ممكنات) تنها راه ممكن است.

تك چهره تاريخ اجتماعي ايران
عزت‌الله سحابي، سخنران پاياني نشست اول نيز بازرگان را «تك‌چهره در تاريخ اجتماعي ايران» دانسته و معتقد است كه قدر بازرگان را در زمانش ندانستند و به افكار و انديشه‌هايش نيز توجهي نشد.
سحابي در سخنان خود به مقاطعي از زندگي مهندس بازرگان در قبل و بعداز انقلاب اشاره كرد و گفت: بازرگان در مقابل فشارهايي كه به او وارد مي‌شد، ايستادگي مي‌كرد و هدف او فقط دفاع از حقوق ملت بود. او در زماني مي‌زيست كه جامعه ما دچار تك‌صدايي شده بود و به علت اينكه گرايش‌هاي وي با جو آن زمان همخواني نداشت، مهجور واقع شده بود.

دين همراه با سياست يا جدا از آن؟
مرتضي كاظميان كه از سخنرانان نشست اول اين همايش بود، در سخناني باعنوان «بازرگان، دين و دولت» گفت: مهندس بازرگان معتقد بود كه اسلام از قدم اول، با ايمان و عمل توأم بوده و دين و سياست پابه‌پاي هم پيش مي‌رفته است.
كاظميان معتقد است اسلام مورد نظر بازرگان بي‌طرف و بي‌علاقه نسبت به سياست و اداره اجتماع نبوده است.
اما علي محمودي كه او نيز از سخنرانان همايش بوده در اين‌باره نظر ديگري دارد. محمودي گفت: بازرگان معتقد بود كه دين، فوق سياست است و نمي‌توان دين را در ذيل يا رديف سياست دانست.
او گفت كه بازرگان معتقد بوده كه نهادهاي ديني و سياسي بايد هر دو مستقل باشند، چرا كه در سياست خطاهاي عمدي و غيرعمدي وجود دارد كه اگر نهادهاي ديني در آن دخالت كنند، ممكن است اين خطاها به نام اسلام نوشته شود.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین