تازهترین گزارش آماری سازمان ثبت احوال درباره دوام ازدواجها، بار دیگر روند مشاهدهشده در پژوهشهای علمی گذشته را تایید کرد و نشان داد که تاب تحمل زندگی مشترک در برخی استانهای کشور کمتر از دیگر استانهاست.
بهبود طول عمر ازدواج در بهار ۱۴۰۰ نسبت به بهار ۱۳۹۹
گزارش اخیر سازمان ثبت احوال دو آمار مربوط به طول عمر ازدواجها در کشور را بررسی کرده است. یکی طول عمر همه ازدواجهای منجر به طلاق و دیگری طول عمر ازدواجهای اول منجر به طلاق. نکته اول اینکه بر اساس آمارهای طلاق ثبتشده در بهار ۱۴۰۰، طول عمر کل ازدواجها و طول عمر ازدواجهای اول، نسبت به بهار ۹۹ حدود ۶ ماه افزایش یافته است. در بهار امسال طول عمر کل ازدواجهای منجر به طلاق ۱۰.۳۹ سال بوده و طول عمر ازدواجهای اول منجرشده به طلاق هم ۱۰.۸۷ سال. دو عددی که در بهار سال ۹۹ به ترتیب ۹.۹۱ سال و ۱۰.۳۳ سال بوده و باید خوشحال بود که عمرشان اندکی بیشتر شدهاست؛ هرچند که دلایل آن هم نیاز به بررسی علمی و کارشناسی دارد.
اوضاع بهتر گیلانیها و اصفهانی ها.
اما نگاه جامعتر به این آمار، تفاوت طول عمر ازدواجها در نقاط مختلف کشور را نشان میدهد و نکات قابل توجهی دارد:
گیلانیها با ۱۲.۹ سال طول عمر ازدواج اول، بیشترین تاب و تحمل را در حفظ زندگی مشترک داشتهاند و بعد از
آن ازدواجهای اول در استانهای اصفهان، اردبیل و تهران هم عمر بالای ۱۲ سال داشته است.
سیستان و بلوچستان با ۷.۶۴ سال عمر ازدواجهای اول منجرشده به طلاق، پایینترین میزان در این شاخص اجتماعی را دارد و برای استانهای خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، کردستان، زنجان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، البرز، ایلام و آذربایجان شرقی و غربی هم عدد طول عمر ازدواجهای اول در زمان طلاق، زیر ۱۰ سال بوده است.
بررسی این آمار با بهار سال ۱۳۹۹ نشان میدهد که این موضوع در سال گذشته نیز تقریبا همین روند را داشته است.
یافتههای قابل توجه یک پژوهش
این پدیده اجتماعی، موضوع یک مقاله پژوهشی هم بوده که در نشریه انجمن جمعیتشناسی ایران منتشر شده است و نشان میدهد که شهرستانهای مناطق غربی، جنوبی و شرقی کشور کمترین دوام ازدواج منجر به طلاق را دارند و در واقع یک الگوی فرهنگی خاص بر توزیع جغرافیایی طلاق در کشور حاکم است. طبق این پژوهش، نتایج تحلیلهای چندمتغیره گویای آن است که
۵ عامل، به ترتیب بیشترین تأثیر را در دوام ازدواج منجر به طلاق دارند:
۱- سطح توسعه شهرستان
۲-نسبت جنسی باسوادان
۳- نسبت جنسی دانشآموختههای دانشگاهی
۴-میزان بیکاری مردان
۵- تفاوت میانگین سنّ ازدواج مردان و زنان
الگوی معنادار جغرافیایی
این پژوهش که آمار سال ۱۳۹۵ را مورد تحلیل قرار داده، دادههای علمی جالبی را ارائه کرده است:
دوام ازدواجهای منجر به طلاق تنها در استانهای اصفهان، البرز، بوشهر، تهران، سمنان، گیلان و یزد از میانگین کشوری بالاتر بوده است.
کردستان، ایلام، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، زنجان، سیستان و بلوچستان، همدان، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان هم استانهای با وضعیت پایینتر از متوسط کشور بودهاند؛ تقریبا همان نتیجهای که در بهار ۱۳۹۹ و بهار ۱۴۰۰ هم تکرار شده است.
طبق این پژوهش دانشگاهی، پراکندگی دوام ازدواج منجر به طلاق در کشور، الگوی معناداری دارد. کمترین مقدار دوام ازدواج منجر به طلاق در شهرستانهای مناطق غربی، جنوبی و شرقی کشور دیده میشود. از سوی دیگر در مناطق مرکزی، شمالی و مناطقی از جنوب غرب نیز شاهد بیشترین تراکم شهرستانهای دارای دوام ازدواج زیاد و خیلی زیاد هستیم.
توسعه شهرستانها موجب افزایش دوام ازدواج منجر به طلاق میشود.
در شهرستانهای توسعه یافتهتر، امکانات آموزشی و بهبود وضعیّت سوادآموزی موجب شده زوجین از توانایی بیشتری برای درک یکدیگر برخوردار باشند.
هرچه سطح توسعه بالاتر، سطح تحصیلی زوجین بالاتر، درک آنها از یکدیگر بیشتر و امکان بروز تنش و تعارض در زندگی زناشویی کمتر خواهد شد.
در شهرستانهای توسعهیافتهتر، بیکاری مردان کمتر و اختلاف میانگین سن ازدواج نیز کمتر است. این امر موجب شده زوجین کمتر دچار ناسازگاری در روابط زناشویی شوند.
اگرچه ممکن است برخی پژوهشگران و کارشناسان دیدگاههای متفاوتی درباره دلایل این اتفاق اجتماعی و پراکندگی جغرافیایی آن داشته باشند، اما به هر حال آنچه مسلم است، رسیدن به یک نقطهنظر مشترک بین دستگاههای متولی و چارهاندیشی برای طولانیتر کردن عمر ازدواجها در کشور است.
آمایش استانی دلایل طلاق در دستور کار مجلس
نماینده مجلس و عضو فراکسیون زنان و خانواده دراینباره میگوید: با توجه به متفاوت بودن آمارهای مربوط به طلاق در استانهای مختلف کشور، نیاز به آمایش استانی این موضوع داریم و انجام آن در دستورکار مجلس قرار دارد.
«زهره سادات لاجوردی» تصریح میکند: مسائل و مشکلات مرتبط با ازدواج و طلاق در برخی استانها متفاوت است و بخشی از دلایل آن هم مربوط به مسائل فرهنگی است.
دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس میافزاید: علاوه بر آن، مشکلات معیشتی و دشواریهای اقتصادی واردشده به خانوادهها هم دلایل مهمی است که گاهی منجر به ایجاد تنش و اختلافات بین زوجین میشود و درنهایت به طلاق میانجامد.
لاجوردی تصریح میکند: در مجلس طرحهایی برای رسیدگی به مسائل خانواده مطرح است و تلاش میکنیم با تصویب آنها، بتوانیم حمایتها و مشوقهای لازم را برای بالا رفتن آمار ازدواج و پایداری زندگی زوجها فراهم کنیم.