دور جدید مذاکرات ایران و ۱+۴ و آمریکا در سطح معاونان و مدیران سیاسی وزیران خارجه این کشورها در هتل کوبورگ وین آغاز به کار کرد.
علی باقری معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان ریاست هیات ایرانی را به عهده دارد. در این مذاکرات همچنین مهدی صفری معاون دیپلماسی اقتصادی، رضا نجفی معاون امور حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه، غلامرضا پناهی معاون امور ارزی و بین الملل بانک مرکزی، علی فکری معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی، احمد اسدزاده سرپرست معاونت بین الملل و بازرگانی وزارت نفت و ابراهیم شیبانی رییس کمیسیون اقتصادی شورای راهبردی روابط خارجی به همراه تیم های کارشناسیشان علی باقری را همراهی می کنند.
شایان ذکر است ترکیب هیات اصلی مذاکره کننده به سرپرستی علی باقری تقریبا همان ترکیب قبلی است و تغییر قابل توجهی نداشته است.
جوزپ بورل، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ کننده مذاکرات میان ایران و ۱+۵ به همراه هیاتهای سیاسی و دیپلماتیک انگلیس، آلمان، فرانسه، چین، روسیه و آمریکا در وین حضور دارند. البته هیات آمریکایی با توجه به خروج این کشور از برجام به طور مستقیم در مذاکرات حضور ندارد و توسط هماهنگکننده مذاکرات در جریان جزییات بحث قرار می گیرد. مذاکرات احیای برجام در شش دور قبلی نیز بدون حضور رسمی هیات آمریکایی در اتاق مذاکرات برگزار شد.
مذاکرات احتمالا چند روز به طول میانجامد و هیچ ضرب الاجلی برای پایان این دور از گفتوگوها در نظر گرفته نشده است.
مذاکرات هستهای در آخرین هفته های کاری دولت دوازدهم به چارچوبی مشخص که بتوان به یک توافق محتمل برای رفع تحریمهای غیرقانونی آمریکا برسد، نزدیک شده بود اما با توجه به تعلل آمریکا در تصمیم گیری و نداشتن اراده کافی برای لغو تحریمها و طرح برخی درخواستهای فرابرجامی، مذاکرات به نتیجه نرسید و با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری در ایران در عمل مذاکرات به مدت سه ماه متوقف شد.
در عین حال مهم است بدانیم بخش مهمی از مشکلاتی که اجازه نداد طی شش دور مذاکرات در دولت گذشته برجام به مدار اجرای همه جانبه باز نگردد چه بوده است.
فعالیتهای هستهای ایران به ویژه آن بخش که از سال ۹۷ به بعد توسعه یافته است و چگونگی بازگشت به تعهدات هستهای در چارچوب برجام موضوع پیچیده و سختی نیست به علاوه راستی آزمایی از اجرای تعهدات هستهای در چارچوب آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز قابل اجرا و اعتماد است اما اجرای تعهدات برجامی آمریکا و اروپا و تضمین اجرایی شدنشان در طی زمان اجرا مبهم و نامطمئن است. آمریکا قبل از خروج از برجام هم به تعهداتش به درستی عمل نکرد و انتقادهای زیادی را هم از سوی ایران و هم دیگر اعضای برجام در پی داشت. پس از آن با خروج یک جانبه از برجام به شدت تلاش و تصمیم چهار کشور عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان و نیز اتحادیه اروپا برای توافق با ایران که مورد تایید جامعه جهانی نیز قرار گرفت را زیر سوال برد و دیوار اعتمادی که در حال شکلگیری پس از یک دهه مناقشه بر سر موضوع هستهای بود را خراب کرد.
با این حال با روی کار آمدن جو بایدن و تاکید بر بازگشت به برجام اما رویکرد جدی و عملی از سوی این دولت مشاهده نشد. اول اینکه آمریکا بازگشت به برجام را به درخواستها و شروط جدیدی منوط کرد که مورد توافق و تایید ایران و حتی دیگر اعضای برجام نبود دوم اینکه بسیاری از تحریمهای اعمال شده علیه ایران بعد ۱۸ اردیبهشت۹۷ در عمل تمدید و تحکیم دوباره و چندباره همان تحریم های هستهای و اقتصادی در چارچوب برجام است و دولت بایدن تاکید دارد که این تحریم ها را نمی تواند لغو کند.
آمریکاییها ادعا میکنند که آمادهاند به تعهدات خود در برجام بازگردند و تحریمهای مغایر با آن را بردارند، امّا رفتار آنها در مذاکراتی که تا کنون انجام شده این مساله را ثابت نمی کند.
کاظم غریبآبادی نماینده و سفیر پیشین ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در مرداد سال جاری در گفتوگویی با پایگاه KHAMENEI.IR در رابطه با مواضع آمریکا در مذاکرات تشریح کرد که آمریکا:
۱. کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفتوگوهای آتی در مورد مسائل منطقهای گره زدند که کاملاً با موضوع مذاکرات غیرمرتبط و مضر است. رفع برخی تحریمها و همچنین خروج نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست گروههای تروریستی را مستقیماً به پذیرش این بند منوط کردند.
۲. حاضر به لغو دستور اجرایی تحریم تسلیحات متعارف نشدند که کاملاً با قطعنامهی ۲۲۳۱ شورای امنیت و برجام در تناقض آشکار است و بهنوعی مغایر ادعای آمریکا به برگشت تعهدات برجامی است.
۳. حاضر به برداشتن تحریمها علیه بیش از ۵۰۰ نفر از اشخاص حقیقی و حقوقی -که توسط دولت ترامپ به بهانه غیرهستهای تحت تحریم قرار گرفتند- و همچنین لغو قانون تحریمی کاتسا نشدند، درحالی که تمامی اقدامات ترامپ از جمله توسل به بهانههای غیرهستهای برای اعمال تحریم با هدف تخریب کامل تفاهم هستهای صورت گرفته بود. از سوی دیگر، این نشاندهنده عزم جدی دولت جدید آمریکا در استفاده از کارتهای ایجاد شده در دولت قبلی و همچنین پیگیری سیاست فشار حداکثری علیه ایران است.
۴. حاضر به ارائه تضمین در مورد عدم تکرار رفتارهای مشابه دولت قبل در قبال تفاهم هستهای نشدند؛ حتی حاضر نشدند دوره زمانی معقولی را هم برای تداوم کار شرکتهایی که با ایران وارد تجارت و کار اقتصادی میشوند، در نظر بگیرند که تا در صورت بروز هر مشکلی برای تفاهم احتمالی کار خود را بدون دغدغه از تحریمهای فراسرزمینی آمریکایی به پایان برسانند.
۵. حاضر به بحث درباره خسارات وارده به ایران در اثر خروج یکجانبه و غیرقانونی از تفاهم هستهای نشدند.
۶. درباره فعالیتها و تعهدات هستهای ایران زیادهخواهیهایی را مطرح کردند که حتی فراتر از متن برجام است. البته همگی از سوی ایران رد شد، ولی این حاکی از کارشکنی و روحیه عناد آنان دارد. در این قضیه، طرفهای غربی نیز از موضع مشابهی برخوردار بودند.
۷. در مورد راستیآزمایی با وجود اینکه در مدل اوّلیه برجام ایران ابتدا برای چندین ماه تعهدات هستهای خود را انجام داد که مورد راستیآزمایی آژانس نیز قرار گرفت و سپس سایر طرفها با اجرای تعهدات رفع تحریمی خود پرداختند، امّا در سری جدید گفتوگوها آمریکاییها حاضر نشدند این واقعیت مهم را بپذیرند که تمامی مشکلات موجود ناشی از رفتارهای خصمانه و مخرب آنهاست و ابتدا آنها باید تمامی تعهدات خود را انجام بدهند و تنها پس از راستیآزمایی در زمانی معقول، ایران به اجرای تعهدات خود خواهد پرداخت. مدل آمریکا برای انجام تعهدات اصولی و راستیآزمایی در دو روز صرفاً یک مدل تشریفاتی و خالی از فایدهی عملی است.
غریب آبادی در این گفتوگو سوالات مهمی را طرح میکند که نشان می دهد دیپلماتهای ایران به درستی مسیر را برای صداقت و جدیت آمریکا در رابطه با لغو تحریمها تشخیص دادهاند، جدای از اینکه این روند به نتیجه برسد یا خیر. نماینده وقت ایران در آژانس میگوید:
چطور وقتی آمریکاییها حاضر نمیشوند در مورد تضمینها و آینده کار شرکتها صحبت کنند، اطمینان پیدا کنیم که در رفع عملی تحریمها صادق خواهند بود!؟
اینکه به دلیل ممنوعیت استفاده از یوترن (U-turn) برای ایران نتوانیم پولهای خودمان را از بانکهای کشورهای دیگر منتقل کرده یا استفاده کنیم، چون یک تحریم اوّلیه است، نه ثانویه و ظاهراً به برجام ارتباطی ندارد، مشکل ایران نیست!
چه تضمینی وجود دارد که با تفاهم جدید و عدم حل این مشکل و مشکلات مشابه بهگونهای که شرایط بهرهمندی و انتفاع ایران از منافع تفاهم هستهای تضمین شود، بتوانیم عواید حاصله از فروش نفت را دریافت و یا هزینه کنیم؟
ضروری است که توجه داشته باشیم، این آمریکا بود که تعهدات خود را نقض کرد و اکنون نیز مدعی بازگشت به برجام است و این ایران نبود که ناقض بوده باشد. لذا، باید مراقب بود که جای مدعی و متهم عوض نشود. مذاکرات به جمعبندی نهایی نرسیده و در عرف دیپلماسی هیچ موردی توافق نمیشود، مگر آنکه در مورد همه چیز توافق شود. این اصل بدین معناست که اگر حتی ۱۰درصد از متون مذاکراتی نیز باقیمانده باشد، مذاکرات همچنان ناتمام است و توافقی وجود ندارد، چه بسا همین اندک موضوعات باقیمانده از موضوعات مورد تفاهم مهمتر باشد.
به علاوه ضروری است اقدامات و تعهدات هستهای ایران متناسب با رفع تحریمها انجام شود. مثلا این طور نشود که ذخایر اورانیوم خود را به کشوری دیگر منتقل کنیم و بعد تعهدات طرفها اجرا نشود و دیگر نتوانیم ذخایر خود را پس بگیریم.
از این رو می توان گفت، لغو کلیه تحریمهای وضع شده پس از سال ۲۰۱۵، بدون توجه به برچسبهای ساختگی آنها، اجرای کامل مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، تضمینهای کافی در خصوص عدم خروج دوباره ایالات متحده از توافق هستهای، ایجاد ساز و کار جهت راستیآزمایی اجرای موثر تعهدات طرف مقابل و پیشبینی امکان پیگیری خسارات ناشی از تحریمها در آینده از جمله اهدافی است که مذاکرهکنندگان ایران در وین دنبال می کنند.