آفتابنیوز : آفتاب: بهمن جلالی معتقد است: «موزه هنرهای معاصر تهران هیچ راه دیگری ندارد جز اینکه به انتخاب خودش چند کوریتور یا مشاور در بخشهای مختلف هنرهای تجسمی، انتخاب کند. هنرمندان هم بپذیرند که کسی بهعنوان کوریتور حق دارد انتخاب خودش را داشته باشد و نظمی را ارایه کند که خودش فکر میکند درست است. در همه دنیا این اتفاق میافتد».
به گزارش سرویس هنری آفتاب، به نقل از ایسنا، این هنرمند عکاس در گفتوگویی درباره نمایشگاه "چشم درون" گفت: «نمیدانم علت دعوت از ریکاردو زیپولی چه بوده و چه زمانی انجام گرفته است، ولی میدانم از او دعوت شده که نمایشگاهی از عکسهای ونیزش برگزار شود. اما نخستین پرسشی که پیش میآید این است که آیا میان موزه هنرهای معاصر تهران و یک گالری، فرقی در مدیریت هنرهای معاصر وجود دارد یا خیر»؟
وی افزود: «موزه هنرهای معاصر تهران معمولا نمایشگاههایی را باید برگزار کند که دست کم شش ماه تا یکسال کار پژوهشی متمرکز بر یک موضوع مشخص کرده باشد، تا بتواند این فضای نسبتا بزرگ را پوشش دهد. حال چگونه موزه فکر کرده است با ۴۰ عکس نمایشگاه را شروع کند، منبایش روشن نیست و تنها میتوان یک دلیل ارتباطی پیدا کرد».
این مدرس دانشگاه چنین استدلال کرد که موزه برنامه ندارد و نتیجه اینست که نمایشگاه قرار میشود در فلان تاریخ به ایران برسد، خب بقیه موزه را با چه چیزی پر کنیم؟ آیا وقت داریم چیزی را درست کنیم؟ بهسمتی میرویم که نمایشگاه قبلی را یک ماه تمدید کنیم، تا وقتی پیدا کنیم موزه را پر کنیم. این اتفاقی است که افتاده است. حالا تنها ناجی که میتوانیم پیدا کنیم سیفالله صمدیان است که اتفاقا ناجی بسیار فوقالعادهای است و توانست بقیه موزه را در کنار نمایشگاهی از عکسهای زیپولی که به زعم من ارزش نمایش دادن در موزه هنرهای معاصر را نداشت، با نمایشگاهی جامع پر کند.
بهباور جلالی، عکسهای زیپولی قشنگاند و زیبا، همین و بس، اکنون دوره عکاسی شکلگرایانه نیست و اساسا در دنیا مطرح نیست. بلکه نوعی از عکاسی در این جهان عجیب غریب که در آن زندگی میکنیم مطرح است که حرفی داشته باشد. حال میخواهیم برچسب شعرگونه به عکسهای زیپولی بزنیم و اینکه نشات گرفته از عرفان شرق است، خیلی متوجه نمیشوم و بحثی جداگانه دارد.
او دربارهی کوریتوری در عموم نمایشگاههای هنرهای تجسمی و نمایشگاههای عکس بهطور خاص، با اشاره به کوریتور نمایشگاه "چشم درون"، گفت: «کوریتور این نمایشگاه تنها فردی است که در زمان کوتاه قادر به انجام هر کاری است. این انرژی، قابلیت و نیروی او برای من فوقالعاده است».
وی افزود: «عکاسها به او اعتماد داشته و قبولش دارند. شما در کدام نمایشگاه مثل تصویر سال میبینید ۳۰۰ عکاس عکسشان را ارایه دهند. عکاسها برای هیچ کس این کار را نمیکنند. این قابلیت صمدیان است. او اول فکرهای دیگری برای چشم درون داشت، حال به اینجا رسید. کار او برای من قابل احترام است».
او اضافه کرد: «برگزارکننده گنجینه عکسهایی را که در دوران گذشته خریداری شده بود و یکبار سالها پیش در نمایشگاهی با عنوان عکاسی ابداعی نمایش داده شده، از گنجینه بیرون کشید و عرضه کرد. حال اگر دانشجویان، بینندهها متوجه میشوند که چه گنجینهی با ارزشی را مشاهده میکنند و اگر اسامی این عکاسها را ببینید که در دنیا چقدر ارزشمند است و دیدن این عکسها بر کاغذهایی که خودشان چاپ کردند، فرصت بسیار مغتنمی برای هر عکاسی بود که از نزدیک لمس کند و ببیند؛ اگر متوجه نشوند که دیگر هیچ»!
نکته دیگر مورد اشاره جلالی نمایش تعدادی عکس از تاریخ عکاسی ایران بود. وی گفت: «خدا خیرش دهد که تاریخ عکاسی ایران را در موزه نمایش داد. یادم هست ۲۰ سال پیش نمایشگاهی را در یکی از گالریهای کوچک موزه برپا کردم با ۳۰ - ۴۰ عکس؛ دیگر چنین چیزی در موزه ندیده بودم، صمدیان این کار را کرد و اتفاقا انتخاب خوبی هم داشت. با خود من تماس گرفت و گفت میخواهد چنین کاری را انجام دهد. پرسید که عکس را خودت میدهی یا خودم انتخاب کنم، گفتم که قبولت دارم هر انتخابی که بکنی درست است؛ این همان نقش کوریتور است. باید به نقش این آدمها احترام بگذاریم. خودم انتخابش را قبول میکنم چون در سال چند هزار عکس در ایران و دنیا میبیند. به عکاسی ایران و جهان اشراف دارد».
بهمن جلالی با برشمردن این مسائل، نتیجه گرفت: «این نوع نمایشگاه برپا کردن، نمایشگاه گذاشتن بیبرنامه است ما در دنیای بیبرنامه زندگی نمیکنیم. با این شکل مقطعی کار کردن جز اتلاف پول و وقت هیچ خاصیت دیگری ندارد».
وی در بخش دیگری از این گفتوگو همچنین عنوان کرد: «شاید عدهای بگویند برخی عکسهایی که در نمایشگاه چشم درون بوده، تکراری بودند، بله که تکراریاند. تکراریاند چون در نمایشگاههای دیگر هم عرضه شدهاند، قبول؛ اما کوریتور چه کار دیگری میتوانست بکند. او آرشیو بزرگی از عکاسی معاصر ایران را دارد و میشناسد و از آن استفاده کرده است و وقتی میتوانیم ادعا و طلب کنیم که آثار تکراری نباشند که به او بهعنوان یک کوریتور وقت داده باشیم و بگوییم که هشت ماه تا یک سال وقت داری بهعنوان یک کوریتور این کار را انجام دهی. آیا این وقت به او داده شده است؟ در عرض یک ماه خواستیم این کار را بکند. بهنظر من موزه است که باید تکلیف خود را روشن کند».
او افزود: «آرام آرام باید به این سمت حرکت کنیم که به افرادی که قابلیت کوریتور شدن دارند بها دهیم و این که آنها را در انتخاب کاری که از هر کس میخواهد ارایه کند، محق بشناسیم».
جلالی در عین حال گفت: «اینکه اگر فلانی نبود هیچ کس دیگری هم اینکار را نمیکرد، اصلا امتیاز بالایی ندارد، نشان میدهد که ۳۰ سال است کار نکردهایم. باید به صراحت قبول کنیم اگر چنین فردی وجود دارد، خودش به وجود آورده است. او یک نفر است که با دست خالی نمایشگاه برپا میکند و این عجیب است».
وی در عین حال اذعان داشت، حالا یا تغییر مدیریتهای پی در پی در امور فرهنگی باعث این کار میشود یا ارتباطهای جدای از حرفه، امکان ندادن به افراد دیگری که قابلیتهایی برای دخالت در این امور دارند، دخیل میشود و یا مهمتر از همه اینها بیبرنامگی دخیل است.
این هنرمند عکاس و مدرس دانشگاه تصریح کرد: «متاسفانه آنچه که اکنون بهعنوان کوریتور به صمدیان اطلاق میشود با آنچه که در دنیا متداول است فرق دارد. کوریتورها ایده و دیدگاهشان را به یک مرکز فرهنگی ارایه میدهند و اگر آن مرکز قبول کرد باید در پی همه آن چیزی باشد که میخواهد عرضه کند و معمولا یک سال تا یک سال و نیم طول میکشد. منابع، هنرمندان، طراحی صحنه، طراحی مکان و... زیر نظر کوریتور انجام میشود، کوریتور حق دارد انتخاب خود را با مشورت با خود هنرمند داشته باشد و حتا در برخی موارد به هنرمند میگوید که چه کار کند. اگر قبول میکنیم باید بپذیریم. انتخاب، راهنمایی و طراحی تمام نمایشگاهها هم بپذیریم. ما در ایران چنین آدمی را نداریم. به کدام کوریتوری در دنیا گفته میشود یک ماهه با نمایشگاهی موزهی هنرهای معاصر را پر کن».
او اضافه کرد: «اکنون تنها راه نجاتی که پیدا کردیم که بسیار ساده و آسان هم هست، برگزاری دوسالانه است. به خدا این کار جدی نیست. کاری در حد فرهنگستان هنر و موزه هنرهای معاصر نیست. متاسفم که فرهنگستان هنر در حال تبدیلشدن به برگزارکننده دوسالانههاست؛ در حالی که وظیفهاش پژوهش در هنرهای تجسمی است، نه برگزاری دوسالانه. دوسالانه را هر جایی میتواند برگزار کند».
بهمن جلالی در پایان گفت: «تا وقتی میخواهیم همه چیز را آسان و سهل بهدست آوریم، سرنوشتمان هم همین دوسالانههاست».