آقای رمضانزاده، فعال اصلاح طلب و سخنگوی دولت خاتمی، چند روز پیش در اینستاگرام نوشته بود که سالهاست بدون حکم دادگاه ممنوع الخروج است. او و ابطحی در این باره به پرسشها پاسخ دادهاند.
رمضانزاده در پاسخ به این پرسش که آیا ممنوع الخروجیاش مربوط به پروندهای یا مسالهی مشخصی است؟ گفت: من سال ۹۳ بعد از پایان محکومیتم که از سال ۸۸ تا آن زمان بود برای تمدید گذرنامهام اقدام کردم، به من گفتند که شما نمیتوانید گذرنامه داشته باشید و ممنوع الخروجید.
به ادارهی گذرنامه مراجعه کردم و یک بخشی به نام نهاد ریاست جمهوری، به آنجا مراجعه کردم گفتند ما نمیتوانیم جواب بدهیم برو به دادستانی. رفتم دادستانی نامهای نوشتند به آقای جعفری دادستان وقت. ایشان جواب من را ندادند و هرچقدر پیگیری کردم چیزی نگفتند. من هیچ پروندهی مفتوحی در قوه قضاییه ندارم که براساس آن ممنوع الخروج شده باشم و در قانون هم آمده است کسانی که برایشان حکم قضایی آمده است ممنوع الخروج میشوند، بنابراین ممنوع الخروجی من کاملاً غیر قانونی است.
او دربارهی تلاشش با توجه به جواب پیگیریها گفت: برای اخذ گذرنامه باید به پلیس+۱۰ مراجعه کرد. من هم مراجعه کردم و هر بار که مراجعه کردم گفتند امکان صدور گذرنامهی شما نیست.
رمضانزاده با بیان اینکه «زمانی که ممنوع الخروج کردند و غیر قانونی هم این کار را کردند باید به کجا مراجعه کنم؟»، گفت: راه حلی نمیماند. طبق قانون، ممنوع الخروجی برای کسانی است که یا حکم زندان دارند یا حکم صریح قوه قضاییه؛ که من هیچکدام از اینها را ندارم ولی ممنوع الخروجم و هیچ کس هم مسئولیت ممنوع الخروجی مرا نمیپذیرد.
او دربارهی مشکلات احتمال این ممنوع الخروجی برایش گفت: من به دلیل اینکه سال ۸۸ ضرباتی به سرم وارد شد اعصاب حرکتیام دچار آسیب شده است و به تشخیص پزشکان باید برای مراجعه و درمان به خارج از کشور بروم ولی خب متاسفانه چون گذرنامه ندارم هیچ اقدامی نکردم و سلامتم هم دچار مشکل شده است و هیچ مقامی هم جوابگو نیست. من کار علمی هم میکنم و برای بعضی سمینارها مقاله میفرستم و مرا دعوت میکنند برای ارائهی مقالهها؛ منتها چون ممنوع الخروج هستم رد میکنم.
رمضانزاده در پایان گفت: انتظارم از محسنی اژهای این است که رسیدگی کند. تنها من هم نیستم، بسیاری از دوستان دیگر هستند که مثل من ممنوع الخروج هستند، یا گذرنامههای آنها را گرفتهاند و کسی هم پاسخگو نیست که به چه دلیلی و با استفاده از کدام بند قانون و با چه منطقی ممنوع الخروجی صورت گرفته است.
پیشنهاد یک بار خروج برای ابطحی!
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح طلب و رییس دفتر خاتمی در دوران ریاست جمهوری، نیز در توضیح اینکه قبلا در صفحهی شخصیاش نوشته بود که ممنوع الخروج است ولی نمیداند چرا، گفت: این نمیدانیم به این دلیل است که هیچ حکمی نیست و ما بیدلیل ممنوع الخروجیم.
او ادامه داد: من گذرنامهام داشتم، یکی دوتا سفر هم بعد از سال ۸۸ رفتم. یکبار در فرودگاه امام حدود ۷ سال پیش در حال رفتن به پرواز بودم، بارهایم را هم تحویل داده بودم که دیدم نوشتهاند ممنوع الخروج و گذرنامهی مرا گرفتند. خیلی جاها سر زدم و پیگیری کردم چون این گرفتن گذرنامه یک روال قانونی یا حقوقی نبود، بلکه یک تصمیم سیاسی بود و برای خیلی از دوستان این تصمیم گرفته شده بود. پیگیریهای زیادی من داشتم با آدمهای مختلف در سطوح مختلف مذاکره هم کردم ولی نتیجه نداده و گذرنامهی من همچنان دست خودم نیست.
ابطحی در پاسخ به این پرسش که آیا ممنوع الخروجی برای شما یا کار شما مشکلی ایجاد کرده است، گفت: یکبار به من پیشنهاد یک بار خروج را دادند که من نپذیرفتم. یکبار خروج معنیاش این است که برو برنگرد. من تمام سرمایهام و هویتام داخل ایران است. من چون رئیس موسسهی گفتگوی ادیان هستم و همیشه یک موسسه بین المللی بوده است، معمولاً خیلی از سمینارهای مهم دنیا در حوزهی ادیان هرساله دعوت نامه برایم میآید ولی نمیتوانم بروم، مجبورم به آن سمینارهای بین المللی بگویم که پاسپورت ندارم و این کار دشواری برای آنها تلقی میشود. دلیلاش را نمیفهمم برای این که بعد از این همه سال گذرنامه را بگیرند. من حتی مرحلهی ماقبل ممنوع الخروجیام، یعنی خود گذرنامه را به من ندادهاند.
او دربارهی پیگیریهایش توضیح داد: من تقریباً به هر کسی که آشنا بوده و مقامی داشته برای گذرنامه گفتهام ولی برایم آنقدر مهم نبوده که بیایم مصاحبه کنم و تبلیغ کنم. دفعه قبل هم که گفتم به این خاطر بود که یک عدهای از این سایبریها پیله کرده بودند که بلند شوید بروید برای دفاع از آقای احمدشاه مسعود در مقابل طالبان. یک عده از این طالباندوستان گفتند بلند شوید بروید افغانستان که گفتم ممنوع الخروج هستم.
ابطحی ادامه داد: الان این ممنوع الخروجی برایم خیلی چیز مهمی نیست البته یک وقتهایی خیلی مهم بود و خیلی سالها من به این در آن در زدم برای گرفتن گذرنامه چون این سمینارها خیلی خوب بود اگر میرفتم. کرونا که آمد یکی دوتا از دوستان من که میرفتند سفر به شوخی گفتند که چقدر نفرین تو مهم بود که همهی بشریت شدهاند مثل تو و نمیتوانند بروند! الان دیگر خیلی خودم برای گرفتن گذرنامه اصرار خاصی ندارم که حالا خیلی اصرار کنم و این بشود راه اذیت کردن ما!
او هم در پایان گفت: از آقای اژهای که همین چند وقت پیش از ممنوعالخروجیهای بدون اطلاع و غیرقانونی انتقاد کردند بیشتر درخواست دارم که یک جور باشد که قانون در همه چیز حکمران باشد، چه در مسائل افراد سیاسی چه غیرسیاسی. اگر قانون محور همه چیز باشد خیلی امور بهتر پیش میرود تا این نگاههای سلیقهای. سیستم قضایی هم باید قانون را پیاده کند نه خواستهی ضابطین را. یعنی ضابط نباید برای قوه قضاییه تعیین تکلیف کند. قوه قضاییه هم باید متکی بر قانون باشد. این اتفاقی است که در مورد پاسپورت دوستان ما نیفتاده است؛ بالاخره اگر ممنوع الخروجی قانونی هم باشد زماندار و باید تمدید شود. ما در این سالها هیچ وقت تمدید هم نشدهایم.
ابطحی تاکید کرد: من ممنوع الخروج نیستم، من در لیستی که در کامپیوتر بزنید جزو ممنوع الخروجیها نیستم، اصل گذرنامهی مرا به من نمیدهند. یک مرحله جلوتر از ممنوع الخروجیها هستم!