آفتابنیوز : آفتاب: طبق آخرین گزارش منتشر شده توسط ستاد اجرایی دولت ایالات متحده آمریکا، سود حاصله از پروژه های نفتی در عراق به بالاترین حد خود از سال 2003 میلادی تا کنون یعنی 70 میلیارد دلار رسیده است.
این مساله در حالی است که دولت عراق در تلاش است تا امنیت را در این کشور جنگ زده برقرار کند، اما با نگره متفاوتی در میان دولت مردان آمریکایی مواجه است؛ زیرا آنها کماکان و بعد از گذشت تقریبا 5 سال از حضور نظامی در عراق به سود بیشتر و افزایش در آمدهای نفتی در این کشور میاندیشند.
البته به نظر میرسد این دولتمردان و سیاست پیشهگان اهداف بلند مدت دیگری نیز داشته باشند.
نفت به عنوان تنها کالای عراقی قابل ورود به بازارهای جهانی از سال 2003 میلادی و پایان جنگ آمریکا علیه رژیم صدام حسین دیکتاتور سابق این کشور قیمتی رو به افزایش داشته و تنها در سال گذشته میلادی 18 میلیارد دلار برای دولت عراق سود به همراه داشته است. در صورتی که عراق قادر به تنظیم تولید خود و فروش سالانه باشد سود سالانه نفت دو برابر خواهد شد.
شایان ذکر است همانطور که در زمان حمله آمریکا به عراق پیشبینی میشد نفت یکی از پایههای اولیه سازندگی این کشور باشد، در حال حاضر یکی از منابع اصلی به شمار میرود.
گفتنی است رابرت گیتس وزير دفاع آمريكا در نامهای که روز شنبه منتشر شد اظهار داشت کنگره به طور واضح خواستار تلاش دولت عراق در بازسازی بیشتر است و پنتاگون در اين راه 171میلیون دلار صرف ساخت ايستگاهای پليس کرده است که عملا این تلاشها تا زمانی که دولتمردان آمریکای رویه خود را در رابطه با عراق تغییر ندهند به همین منوال خواهد بود و مردم عراق سوی از امنیت و آرامش را نخواهند دید.
نکته قابل ذکر در مورد این افزایش قیمت و همچنین سودهای حاصله از آن این است که باید دید کدام دسته از کشورهای جهان از این افزایش بی سابقه قیمت نفت آسیب خواهند دید؟
این افزایش قیمت برای کشورهای صادر کننده نفت که بسیاری از آنها مانند کشورهای حاشیه خلیج فارس بازار کالاهای آمریکای هستند رشد اقتصادی و همچنین خرید کالا و خدمات از آمریکا را به همراه داشته است.
افزایش توان نظامی در اسرائیل و همچنین تبلیغات بر ضد برنامه صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران باعث آن شده است که با توجه به افزایش قیمت نفت کشورهای عربی دلار های نفتی خود را در ازای اسلحه های آمریکای پرداخت کرده که این مساله یک بازی برد برد برای آمریکاییها است. زیرا آنها با افزایش قیمت نفت فشارهای خود را بر چین به عنوان بزرگترین وارد کننده انرژی از خلیج فارس و همچنین کشورهای اروپای افزایش داده و در عین حال با درآمد های کشورهای عربی از این افزایش قیمت چرخه اقتصاد خود (آمریکا) را سریع تر به حرکت در آورده و اختلاف خود را با رقبای خود یعنی مجموعه اتحادیه اروپا و همچنین چین را افزایش میدهد.
بهای نفت برای هر بشکه از سال 2003 تا کنون به میزان قابل توجهی روندی رو به رشد را داشته است، در حالی که این مساله خود زنگ خطری است برای دولتهای خاورمیانه زیرا این افزایش قیمت نفت در صورتی که با یک شوک کاهش قیمت همراه باشد اقتصاد کشورهای منطقه از جمله کشورمان را که اقتصادی وابسته به قیمت نفت دارد تحت تاثیر قرار خواهد داد.
به عنوان مثال با کاهش یکباره قیمت نفت به 70 دلار عملا اقتصاد کشورهای منطقه فلج خواهد شد که این مساله نیز برای ایالات متحده که در تلاش است تا برخی از کشورهای خاورمیانه را تحت فشار قرار دهد ابزاری بسیار کار آمد است.
اما به نظر می رسد از سوی بسیاری از کشور های منطقه تدبیری برای بحران فوق اندیشیده نشده است و هر لحظه امکان این مساله وجود دارد که یکباره قیمت نفت کاهش چشمگیری یابد و با این کاهش بحران جدیدی را به منطقه تحمیل کند.
با توجه به توضیحات فوق و نقش آمریکا در هدایت این بحران ها میتوان به این نتیجه رسید که ایالات متحده در تلاش است تا با استفاده از نقش سنتی خود در میان اعراب منطقه و همچنین با استفاده از اهرمهای تازه خود در عراق با حمایت پنهان از افزایش قیمت نفت و یه یکباره با کاهش آن منطقه را در شوک فرو برده و از این شوک در جهت تغییر جغرافیای سیاسی منطقه استفاده کند.