آفتاب: بیست و یکمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران درحالی برگزار میشود که گروهی در این رابطه مخالف و گروهی موافقند. برخی معتقدند برپایی نمایشگاه باعث بالا رفتن سطح فرهنگی و آمار مطالعه میشود، در مقابل تعدادی از کارشناسان نمایشگاه را صرفا وسیلهای برای معرفی کتابهای جدید میدانند و برپایی آن را برای ترفیع وضعیت فعلی کافی نمیدانند.
علیاکبر عبدالرشیدی خبرنگار، نویسنده و مترجم دراین رابطه به خبرنگار اجتماعی آفتاب گفت: «مسئله فروش کالا، آنهم فروش مستقیم، در فلسفه برگزاری نمایشگاهها راه پیدا کرده است. این قضیه در همه نمایشگاهها حتی نمایشگاه کتاب هم دیده میشود، مثل اغلب نمایشگاههای تجاری، صنعتی، خدماتی و...».
وی درباره ویژگیها و استانداردهای لازم برای یک نمایشگاه کتاب گفت: «نمایشگاه کتاب جایی است که همه ابعاد صنعت چاپ در آن به نمایش گذاشته میشود. در عین حال زمینه جلب همکاریهای جدید، نوآوریهای تازه و بهینهسازیهای ضروری را در امور مختلف نگارش، ترجمه، تدوین، ویرایش، چاپ، صحافی و توزیع ارائه میشود. در نمایشگاه کتابی که در ایران برگزار میشود، معمولاً ادعا میشود که همه این خدمات در نمایشگاه وجود دارد، اما عملاً کمتر شاهد اینگونه تعاملات حاشیهای در نمایشگاه کتاب هستیم».
این مجری تلویزیون معتقد است نمایشگاه کتاب همانند جشنواره سالانه فیلم است که درآن بهترین فیلمسینمایی سال معرفی میشود.
وی یکی از معضلات نمایشگاه کتاب تهران را فروشمحوری آن دانست و گفت: «در نمایشگاه بینالمللی کتاب معمولاً کتابهای جدید و عناوین تازه به صورت فصلبندیشده ارائه نمیشوند؛ برای مثال علاقمندان کتابهای فلسفی نمیتوانند به راحتی کتابی در این زمینه را در نمایشگاه بیابند و یا بعداً در این زمینه کتاب را از فروشنده یا توزیعکننده مطالبه نمایند. در نمایشگاه کتاب امکان چنین جستجوی موضوعیای وجود ندارد».
این خبرنگار قدیمی در مورد تغییرات نمایشگاه کتاب امسال گفت: «از سال گذشته پایگاههای اینترنتی و نرمافزارهایی برای معرفی کتابها در دستهبندیهای متفاوت موضوعی تهیه شده و در اختیار بازدیدکنندگان قرار گرفته است. اما این پایگاهها معدود و کار با آنها کمی دشوار است. گفته میشود در پایگاه اینترنتی خانه کتاب یا نمایشگاه هم چنین اطلاعاتی وجود دارد و مراجعهکننده میتواند قبل از حضور در نمایشگاه، کتب مورد علاقه خود را بیابد و برای تهیه آن مستقیماً به غرفه مورد نظر مراجعه نماید، در حالی که کار با این نرمافزارها در مقایسه با نمونههای خارجی کمی دشوار به نظر میرسد».
عبدالرشیدی یکی از مشکلات برای معرفی کتاب در ایران را نبود پایگاههای اینترنتی ثابت برای این امر دانست و افزود: «این پایگاهها معدود و کمی دور از دسترس است. اینگونه پایگاهها در کشورهای پیشرفته نیاز به حضور مراجعان را به نمایشگاههای کتاب میکاهد و اجازه میدهد توزیعکنندگان و خریداران عمده و حتی نویسندگان و مترجمان فرصت تعامل و همکاری را پیدا کنند».
وی عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ کتابخوانی را شبکه گستردهای میداند که وجود کتاب خوب، در دسترس بودن کتاب دلخواه، شبکه توزیع بسیار کارآمد و البته کتابخوان علاقمند را شامل میشود.
وی افزود: «متاسفانه در جامعه ما، همه گناه و تقصیر را متوجه خوانندگان کتاب میدانند. بعضی انتظار دارند هر کتاب با هر شکل و هر کیفیتی مورد استقبال خوانندگان قرار گیرد؛ در حالی که تجربه نشان میدهد هرگاه کتابی با محتوای غنی و در ساختاری قابل قبول چاپ و توزیع شده است، علاقمندان برای خرید آن به سرعت اقدام کردهاند و در نتیجه، کتاب بارها تجدیدچاپ شده است».
این نویسنده و مترجم، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را در مقایسه با اغلب نمایشگاههای کتاب در دیگر کشورهای جهان از نظر کمی قابل قبول دانست، ولی خاطرنشان کرد که نمایشگاه کتاب تهران بر خلاف نمایشگاههای کشورهای دیگر محلی برای عرضه کتاب جدید نیست، بلکه در این نمایشگاه عناوین جدید در کنار کتب بسیار قدیمی قرار میگیرند که صرفاً کمیت را بالا میبرد و از اعتبار کیفی آن میکاهد و این مساله بازدیدکنندگان را دچار سردرگمی میکند.
عبدالرشیدی در مورد متناسب نبودن آمار خرید کتاب در مقایسه با آمار مطالعه در ایران نیز گفت: «آمار فروش کتاب به لطف تخفیفهای گوناگون در نمایشگاه و استفاده از جوّ عمومی برگزاری نمایشگاه، تنها در ظرف زمانی 10 روزه نمایشگاه قابل ارزیابی است، وگرنه اگر این آمار سالانه سرشکن شود، میزان قابل توجهی نیست».