شرق نوشته است: «اگر تا زمانی تصمیمهای سیاسی و تیم فرهنگی دولتها زیر ذرهبین رسانهها و مردم قرار داشت، امروز و حداقل در دو دوره ریاستجمهوری پیشین و نخستین دوره ریاستجمهوری فعلی این تیم اقتصادی است که نوک حمله تیم دولت را تشکیل میدهد. تیمی که در دولت رئیسی به باور بسیاری از تحلیلگران و منتقدان ناهماهنگ است و از روزهای نخست این ناهماهنگی حتی به زبان مدافعان دولت آمده بود و نه جریان مقابل.»
در ادامه این نوشتار روزنامه شرق با توجه ویژه به صنعت اغراق آورده است: «تیمی که چهرههای اقتصادی آن هرکدام بهظاهر برای خود شأنی در حد فصلالخطابی قائل هستند یا در غیر این صورت هرکدام از خاستگاهی جداگانه به دولت آمده است. از ابتدای کار چنان رقابتی برای تصدی وزارتخانههای کلیدی دولت درگرفت که ناظران از شدت لحن [!!] انتقاد علنی رقبا شگفتزده شدند.»
اینکه چه وقتی بین نامزدهایی که برای تصدی پستهای اقتصادی دولت مطرح بودهاند جدل و بحثی در حدی که از شدت لحن آن رقبا متحیر شده باشند در گرفته معلوم نیست! اما در مورد نگرانی اصلاحطلبان در مورد اقتصاد باید گفت که در دولت فعلی دستکم شاهد بودهایم که قدمها برای جبران سوءتدابیری که در دولت قبل و با مدیریت اصلاحطلبان اتخاذ شد برداشته شده و به یاری خدا در آینده بهتدریج به بار خواهد نشست که یکی از آنها عدم استقراض دولت از بانک مرکزی است که علت اصلی تورم امروز است. همان استقراضهایی که اثرات ویرانکنندهای برای اقتصاد دارند و در این نکته هیچ اقتصاددانی نیست که تردید داشته باشد. چرا آنگاه روزنامههای اصلاحطلب به صرافت نیفتادند؟!