زمستان سال ۱۳۵۰ سردتر از همیشه بود. چنین سرمایی را ایرانیها در سال ۱۳۴۲ نیز تجربه کرده بودند، اما این کجا و آن کجا! از اوایل بهمن، بارش برف شروع شد و حدود ۲ هفته در سراسر مناطق شمالی و مرکزی و غربی ایران ادامه داشت و داستانی شروع شد که روزنامه اطلاعات تیتر زد: «خدایا برف بس است!» و روزنامههای دیگر تیتر زدند: «٢٠٠ قریه در برف مدفون شد» و وضعیت اینطوری بود: «در بعضی شهرها تا ۳۶ ساعت بارید و در تمام مناطق روستایی شمالغرب تا مرکز ایران به ارتفاع ۳ متر و در برخی نقاط جنوبیتر ارتفاع آن به ۸ متر رسید. دمای زنجان به ۲۴ درجه زیر صفر و دمای شهرکرد به ۲۷ درجه زیر صفر رسید. دمای فیروزکوه به منفی ۳۶ و خراسان نیز به منفی ۳۷ درجه رسید».
مردم آن روزگاران میگفتند «سرمای سیبری» آمده و برف را «دیو سپید» لقب داده بودند و میگفتند «سرمای استخوانسوز» همین است و مشهور شده بود که «آب را روی زمین بریزی، نرسیده به زمین یخ میبندد»!
کولیها از سرما خشک شدند!
خبرهای بد روزنامهها در روزهای بوران تاریخی ایران که آن را سختترین و مصیببارترین بوران تاریخ معاصر بشر لقب دادهاند، تمامی نداشت. روزنامه اطلاعات در مطلبی با تیتر «خورشید باید طلوع کند» گزارش داد: «اتوبوسی با ۳۰ سرنشین در گردنه حیران سقوط کرده و مسافرانش جان باختهاند؛ در تهران هم به علت سرمای شدید، وضع بحرانی اعلام شد. علاوه بر اینها مسیر ارتباطی ۳۷۵۰ روستا در آذربایجان قطع شده است».
در باقی نشریات هم اخباری بود از این نوع: «۲۰ هزار نفر از ساکنان ۱۵۰ روستای کشور نیز در محاصره برف قرار گرفتهاند... در محلات حمزهآباد و پیرانشهر ۴۰ خانوار زیر بهمن مدفون شدند... ۱۸۰ نفر در ارتفاعات گیلان ناپدید شدند... دهکدهای در نزدیک رضاییه بر اثر سقوط بهمن ویران شد و جسد ۱۸ تن از قربانیان از زیر برف بیرون کشیده شد... دفتر نخستوزیری وقت از خفهشدن ۶۰ نفر زیر بهمن خبر داد. ۴۰ نفر از این عده اهالی دهکدهای در سردشت بودند که در خواب گرفتار بهمن شدند...
۴ هزار نفر از ساکنان روستای خضر از توابع سمیرم، ۲۰ روز متوالی در محاصره برف و کولاک بودند و از وضع این گروه اطلاعی در دسترس نیست... یک اتوبوس و مینیبوس در راه سراب به بستانآباد با مسافران خود گرفتار کولاک شدند که از عاقبت آنها خبری در دسترس نیست...
در دامنه کوه عینعلی تبریز یک خانواده سهنفری کولی که داخل یک چادر زندگی میکردند از سرما خشک شدند... به گفته فرمانده ژاندارمری وقت آذربایجان شرقی نزدیک به ۲ میلیون احشام در محاصره برف هستند که بهدلیل مسدودبودن تمام راهها کمک به آنها امکانپذیر نیست... در اکثر شهرهای خراسان، برف میبارد و بهعلت ریزش برف، راههای فریمان، نیشابور، تربت حیدریه و تربت جام بسته شده است. ارتباط تلفنی این شهرستانها با تهران قطع شده است...
۲۷ ساعت است که برق شهرهای شهسوار و تنکابن قطع شده و کار گرمابهها، نانواییها و سایر اماکنی که با برق سروکار دارند فلج گردیده است. در شهسوار چندین پمپ آب به علت یخبندان شدید، ترکید... ریزش برف سنگین، راه شاهرود به گرگان را بست و متجاوز از ۱۰۰ اتوبوس مسافری، کامیون و اتومبیل در راه ماندهاند... وزارت راه اطلاع داد که راه هراز به علت سقوط ۴ بهمن عظیم در منطقه آباسک بسته شده است، طول این بهمنها ۱۰۰ متر و ارتفاع آنها تا ۲۵ متر میرسد».
برف در ایران، گرانی در تهران!
در تهران چه خبر بود؟ وضعیت بهتر بود، ولی برف و سرما جریان روزمره زندگی را مخدوش کرده بود و به گزارش روزنامهها: «ریزش ناگهانی برف تمام مردم تهران را غافلگیر کرده است. ریزش برف در توزیع موادغذایی ازجمله توزیع شیر و گوشت امروز اثر گذاشت و همه کامیونهای حامل شیر که همه روزه در ساعات اولیه صبح، شیر مصرفی مردم را به مغازهها و لبنیاتفروشیها میرساندند، نتوانستند بهموقع آن را توزیع کنند. به دنبال شیر و گوشت، نفت هم در پایتخت کمیاب شد و نفتفروشان دورهگرد با خواهش و تمنا، فقط برای مشتریان همیشگی خود نفت بردند».
نتیجه اختلال در توزیع موادغذایی هم اینکه بنا به گزارش روزنامه کیهان: «در شمیران و پارهای از نواحی شمال شهر، گوشت تازه هر کیلو تا ١٤٠ ریال و گوشت مرغ که قبلا ٧٥ ریال بود تا ٩٠ و ١٠٠ ریال فروخته میشود. حبوبات و سبزیها هم که عموما برای آش استفاده میشوند، کموبیش افزایش قیمت داشتهاند. موز به قیمت ٢٥ ریال با ٣ برابر افزایش و پرتقال هم با قیمت هر کیلو ٦٠ ریال فروخته میشود»؛ و این هم گزارشی دیگر: «برف امروز مثل هر روز برفی دیگر بر میزان مصدومین افزود تا جایی که ۶۰ درصد از مراجعان به بخش اورژانس بیمارستانها را مصدومانی تشکیل دادند که بر اثر لغزش و زمینخوردن دچار شکستگی استخوان شدند... گفته شد که امشب درجه حرارت هوای تهران به ۸ درجه زیر صفر خواهد رسید. امروز میدانهای کشتارگاه، سبزی و ترهبار و میوه که مراکز داد و ستد تهرانیان به حساب میآیند تعطیل شدند، چون تمام سبزیها زیر برف مانده بودند و چیزی برای فروختن وجود نداشت. بهعلت باریدن برف سنگین در تهران، امروز باند فرودگاه مهرآباد لغزنده شده بود و هواپیماها نتوانستند فرود بیایند. بههمینمنظور از برج مراقبت به خلبانانی که در آسمان تهران روی ابرها چرخ میزدند، گفته شد در فرودگاه کشور دیگری روی زمین بنشینند تا باند فرودگاه آماده شود».
روستاهایی که از نقشه پاک شدند!
درباره برف و بوران زمستان ۱۳۵۰ شمسی آنموقع اطلاعرسانی کامل و دقیقی انجام نشد، اما بعدها تحقیقات مفصلتری صورت گرفت و بنا به گزارشهای نشریات در آن سال، تعداد کشتهها بیش از ۴ هزار نفر برآورد شد. همچنین برآورد شده است که آنسال بر اثر مدفونشدن زیر برف و احتمالا جانباختن ساکنان، تعدادی از روستاهای ایران از روی نقشه پاک شدند؛ «این روستاها در استانهای مختلف بودند و بهنظر میآید که همان سال ساکنان و روستا از بین رفته باشند؛ چون روستاها کوهستانی بودند و چندان نام و نشانی از آنها نمانده است. بهویژه آنکه برف در برخی مناطق، بسیار سنگین بود و دیر آب میشد؛ بهطور مثال برف در برخی گردنههای صعبالعبور تا ماه اردیبهشت و خرداد سال بعد هم هنوز باقی مانده و آب نشده بود».
خلاصه اینکه اینطوری بود که برف و بوران سال ۱۳۵۰ شمسی در ایران، شد پرتلفاتترین سرما و بوران برفی جهان در کتاب رکوردهای گینس.