از این رو به عنوان اولین مرحله از این طرح، نسخههای پزشکان را الکترونیک کردهاند که به دلایل اجرایی و مشکلات فنی با این طرح مخالف شده و به عقب افتاده است، ولی حتی اگر مشکلات مزبور حل شود، مساله مهمتری که باقی میماند، امنیت و محرمانگی این اطلاعات است.
حتما توجه کردهاید که اخیرا آقای وزیر بهداشت درباره واکسیناسیون خود ادعایی را مطرح کرد که انتشار سند کارت دیجیتال واکسیناسیون وی، کاملا خلاف آن را ثابت میکرد. هنگامی که پایگاه دادههای دیجیتال مزبور تا این حد ناامن است که حتی اطلاعات شخصی آقای وزیر را هم لو میدهند چه انتظاری برای حفظ محرمانگی اطلاعات دیگران میتوان داشت؟ البته در این مورد خاص از حیث حقوق عمومی قابل دفاع است، ولی اگر این مسیر ادامه پیدا کند، عوارض بسیار سنگینی را ایجاد خواهد کرد.
فرض کنید که کسی بیماری خاصی دارد که نمیخواهد دیگران متوجه آن شوند، از حادترین آنها که ایدز باشد تا هپاتیت و سرطان و... حتی بیماریهای عادی هم مشمول این گزاره میشوند، در این صورت چگونه میتوان مانع از انتشار اطلاعات پزشکی این افراد شد؟ همه میدانند که محرمانگی امور پزشکی اصل اساسی است و همه پزشکان باید رعایت کنند و اطلاعات بیمار خود را نباید منتشر کنند.
براساس سامانه نسخهنویسی، همه پزشکان میتوانند با استفاده از کد ملی به اطلاعات شخصی همه ایرانیان دست پیدا کنند! حتی منشیهای پزشکان یا درمانگاهها هم میتوانند خودسرانه نسخه بنویسند و آن را با کد یکی از پزشکان فوق تخصص ثبت نمایند. اکنون کار و کاسبی عدهای هم راه افتاده که همین طوری بدون معاینه نسخه مینویسند و با رقم پایین ویزیت دکتر را حساب میکنند و طبعا با ادامه این وضع با افزایش مصرف دارو و قاچاق آن و اختلال در پرونده پزشکی مواجه خواهیم شد. این امر ممکن است مانع از مراجعه مردم به پزشکان شود. حالا فرض کنید که یک نفر به هر علتی در یک مقطعی به روانپزشک مراجعه کرده باشد و اطلاعات آن لو برود که ظاهرا به سادگی چنین خواهد شد، عوارض این را میتوان از الان تصور کرد.
اجازه دهید با یک تمثیل ساده نشان دهم که چگونه در کاربرد امکانات جدید دچار پسافتادگی فرهنگی میشویم. فرق دوچرخه، موتور گازی، موتور دندهای، خودرو، هواپیمای مسافربری و هواپیمای جنگی زیاد است. به میزانی که سرعت وسیله نقلیه زیاد میشود شرایط برای انتخاب راننده یا راهبر آن بسیار پیچیده میشود و نیازمند آموزشها و دستگاههای دقیق و نظارتی فوق پیشرفته است. اگر یک نفر با استعداد و آموزش دوچرخهسواری را برای به پرواز در آوردن جت جنگی انتخاب کنیم، نتیجه پیشاپیش روشن است. همان کاری که داریم با فناوریهای جدید انجام میدهیم.