در ادامه این یادداشت با عنوان «یک حاج قاسم را برای بدحجابها باقی بگذاریم!» آمده است: «چند جمله از سخنانتان را میآورم: «بعضیها میگویند حاج قاسم گرایش سیاسی داشت؛ اما همه چیز ایشان ذوب در ولایت بود. اگر میدیدید پیش هاشمی و روحانی میرفت، یا اینکه میگفت تمام دختران ایران دختران من هستند، فارغ از اینکه حجابشان خوب یا بد است، اگر کسی در بحث سیاسی تعریضی داشت، میگفت باید اینها را زیر چتر انقلاب بیاوریم. اصلاً اینگونه نبود که بگوییم گرایش او اینجور بود. اگر کسی انقلابی نباشد و روحیه سازشکاری داشته باشد هیچ موقع زیر گلوله تهمت و فشار و شرایط سخت نمیرود. اصلاً این دو با هم جمع نمیشوند.»
میدانید این جملات با حاج قاسم چه میکند؟ و حتی با خودتان؟ میدانید آن جمله حاج قاسم که میگوید «آن دختر بدحجاب دختر من است» چقدر به دل مردم نشست؟ و چه پرشمار دخترانی احساس کردند حاج قاسم پدر معنوی شان است؟ و چه بسیار خانوادههایی که پوشش همسران و دخترانشان مثل خانواده من و شما نیست، از آن جمله صمیمانه حاج قاسم، شمیم صداقت و دلسوزی و مردمدوستی استشمام کردند؟ و خودشان را "غیرخودی " ندانستند؟ چرا اصرار داریم آن احساس را از ملت بگیریم؟
سردار عزیز! گفتار و رفتار شیرین حاج قاسم درباره گروهها و چهرههای سیاسی و اقشار عادی جامعه ، نقطه افتراق او با بسیاری از مدعیان انقلابیگری است. اگر قرار باشد ارزشهایی چون ولایتمداری در جامعه جا بیفتد و جان بگیرد تنها با سیره آن شهید جا می افتد ، نه با فریادهای خشم آمیز کسانی که چشم شان را می بندند و دهانشان را باز می کنند. شما و خوانندگان این متن می دانید منظورم کیانند و نمی خواهم کام تان را با بردن نامشان تلخ کنم.
دیدهاید این روزها عدهای به زور میخواهند او را از مردم جدا کنند؟ دقت کردهاید که دارند همان کاری را انجام میدهند که غربیها میکنند؟ توجه دارید که تفاوت افرادی که خود را انقلابی جا زدهاند با مدیران اینستاگرام که عکس حاج قاسم را حذف میکنند چیست؟ اینستاگرام سلیمانی را از چشم مردم دور میکند و دوستنماها از دل مردم.
حاج قاسم میخواست به تعبیر شما همه بیایند زیر چتر انقلاب؛ قبول دارم اما بر آنم که او به هر وسیله ای دنبال این کار بود. او برای این کار از ادبیاتی استفاده می کرد که همه با آن حال میکردند نه با ادبیات مدعیان دروغین انقلابیگری که مردم حالشان از آنها بد میشود.
قطعاً حاج قاسم انقلابی بود؛ اما تعریف او از «انقلابی بودن» حتما مثل تعریف بعضی ها نبود. سلوکش تعریفی دوست داشتنی از یک انقلابی راستین و مسلمانی پاکباخته و ولایتمداری صادق را جار میزد.
همان حرفی که او درباره بدحجابها گفت چند سال قبل توسط رهبر معظم انقلاب در بجنورد هم گفته شد. بروید در رسانههای #مااصولگراها و مثلا انقلابی ها و نیز صداوسیما سرچ کنید و ببینید چند تحلیل دردفاع از آن بیان رهبری نوشتند؟ قسم میخورم از انتشار خبرش هم اکراه داشتند چه برسد که آن حرف را تحویل بگیرند.
حاج قاسم همان حرف را زد، و اتفاقاً وقتی که سخن گفت، هیچ اشارهای نکرد که آن دختران را زیر چتر انقلاب بیاورید. میدانید چرا نگفت؟ چون او چتری باز کرده بود به پهنای عشق و هرکس زیر آن چتر قرار گیرد، بی آنکه منتی بر سرش باشد زیر سایه انقلاب هم هست.
سردار عزیز! نگران شدهاید که عدهای حاج قاسم را مصادره کنند و ببرند توی جرگه سیاسی خودشان. اینکه ترس ندارد،اتفاقا خیلی هم خوب است. بگذارید حاج قاسم مال آنها باشد، حرفش را بشنوند، از او یاد بگیرند. راهش را بفهمند و در چاه نیفتند. شما چرا از این کار ناراحتید؟ مگر از حاج قاسم چیزی کم میشود؟
سردار! دکتر شریعتی تعبیر بسیار زیبایی دارد. میگوید «برای کوبیدن یک حقیقت، خوب به آن حمله نکن؛ بد از آن دفاع کن.» برخی حمایتها و دفاعهایی که این روزها از سردار دلها میشنویم و میخوانیم از این دست است.
برادر حاجیزاده عزیز
من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست / تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
با تجدید ادب. برادرتان محمد مهاجری»